كتابها و منابع بسياري درباره حادثه خونين 17 شهريور 1357 نگاشته شدهاند كه به عنوان منابع و مآخذ، نگاه پژوهشگران و محققان را در اين دوره تاريخي به تصوير ميكشند. اين منابع شامل كتابها، منابع، پژوهشها، خاطرات، اسناد، تكنگاريها و تاريخ شفاهياند و بررسي اين منابع، نياز هر پژوهشگر تاريخ معاصر ايران محسوب ميشود./
روحالله حسينيان، پژوهشگر تاريخ معاصر ايران، معتقد است كه يكي از نقاط عطف تاريخ انقلاب اسلامي قتلعام مردم تهران در 17 شهريور درميدان ژاله (شهدا) بود. كشتار بيرحمانه مردم در آن روز تجلي واقعي رژيمي بود كه سعي ميكرد با فريبكاري از خود چهرهاي صلحدوست، آزاديخواه و مخالف با مفاسدبسازد. واقعه خونين 17 شهريور نقطه پاياني بين ملّتي ستمديده و رژيميستمكار بود. اين واقعه نظريه امام خميني (ره) را در دروغگويي و فريبكاري رژيم به اثبات رساند و مردم را براي سرنگوني رژيم مصممتر ساخت.
مهمترين کتابهايي که درباره فاجعه 17 شهريور 1357 منتشر شده شامل «الامام الخميني و 17 شهريور» با ترجمه محمدجواد مهري، «گام به گام با انقلاب (جلد اول)» اثر اکبر خليلي به كوشش دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري، «سير تکويني انقلاب اسلامي» به قلم جواد منصوري به كوشش دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، «تصميم شوم - جمعه خونين» توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامي، «روز شمار انقلاب اسلامي به كوشش دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري، ريشههاي انقلاب اسلامي ايران و شرحي از 17 شهريور به قلم «آيتالله علامه نوري» به كوشش انتشارات نويد نور است.
«انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواک» به كوشش مرکز بررسي اسناد تاريخي، «نشست تخصصي 17 شهريور 57؛ کالبد شکافي يک واقعه، مجموعه سخنرانيها و مقالات» اثر رخشنده اولادي، هدايتالله بهبودي، مهدي توکلي و عبدالمجيد معاديخواه به كوشش موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي و فرهنگسراي انقلاب، «تاريخ شفاهي قيام هفده شهريور 57» اثر محمد طحان به كوشش مرکز اسناد انقلاب اسلامي، «سياست خارجيها: مجموعه سخنرانيهاي سيد كمال خرازي وزير امور خارجه (17 شهريور 1376 تا 19 تير 1380) گردآوري و تنظيم دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي،«17 شهريور 1357» اثر رخشنده اولادي، هدايتالله بهبودي و عبدالمجيد معاديخواه نيز از جمله كتابهايي اند كه در زمينه واقعه 17 شهريور 57 به رشته تحرير درآمدهاند.
پژوهشگران در كتاب «17 شهريور 1357»به نكات تازهاي دست يافتهاند و معتقدند كه در هفده شهريور1357 واقعهاي رخ داد كه پس از گذشت نزديك به سي سال، هنوز نكات جديدي درباره آن مطرح ميشود. اين واقعه در مهجوريت مضاعف به سر ميبرد.
از يك سو سازمانهاي فرهنگي، شاهدان واقعه و ديگر نهادهاي تاريخي مرتبط نتوانستهاند ابعاد آن را به تصوير بكشند و از سوي ديگر عدهاي با اغراض سياسي و در پي تطهير حكومت پهلوي برآنند تا ثابت كنند، اساساً كشتاري در اين روز اتفاق نيافتاده است.
با بررسي اين كتابها ميتوانيم دريابيم كه با گسترش دامنه انقلاب و تظاهرات مردمي در شهرهاي مختلف دولت جمشيد آموزگار مجبور به استعفا شد و محمدرضا شاه، جعفر شريف امامي را که از سران فراماسونري و 15 سال رييس مجلس سنا بود به قصد كنترل اوضاع، مأمور تشكيل كابينه جديد كرد.
رژيم شاه با اين تغيير و تحول و اعلام سياست آشتي ملي و احترام به روحانيت، سعي داشت اوضاع را كنترل كرده و از خشم و نفرت عمومي بكاهد؛ اما هوشياري حضرت امام خميني (ره) باعث شد كه ايشان طي پيامي خطاب به ملت ايران نقشه رژيم را رسوا و مردم انقلابي را بيش از پيش آگاه و خروشان كند.
به اين ترتيب در 13 شهريور 1357 كه مصادف با روز عيد فطر بود راهپيمايي تاريخي و عظيمي برپا شد. اين تظاهرات در روز 16 شهريور ماه بار ديگر تكرار و در بين مردم اعلام شد كه صبح روز بعد، يعني 17 شهريور ماه در ميدان و خيابان ژاله (شهدا) تجمع صورت خواهد گرفت.
در نخستين ساعات جمعه 17 شهريور ماه، رژيم شاه توسط ارتشبد غلامعلي اويسي فرماندار نظامي تهران اعلام حكومت نظامي كرد؛ اما مردم در ميدان ژاله (شهداي كنوني) تجمع كردند و ناگهان با ديدن تانكها و زرهپوشهاي نظامي و مأموران مسلسل به دست حكومت نظامي غافلگير شدند.
مأموران مسلح پس از چند بار اخطار از زمين و هوا جمعيت را ناجوانمردانه هدف رگبار قرار دادند و مردم بيگناه را به خاك و خون كشيدند. عده زيادي از مردم در اين روز توسط دژخيمان رژيم به شهادت رسيدند، اما اين حادثه نقطه عطفي در افزايش خشم و اعتراض عمومي مردم و رسوايي بيش از پيش رژيم شد و در تاريخ ننگين ستمشاهي به عنوان جمعه سياه و جمعه خونين براي هميشه باقي ماند.
نظر شما