محمدعلی رکنی، نویسنده، در نشست «دل تاجیک و ایرانی» بیان کرد: فهم همه چیز با قصه است و قصه یک زبان انسانی جهانشمول است که در آن اشتراکات خود را پیدا و روایت میکنیم.
در این محفل، مصطفی محدثی خراسانی شعر زیر را درباره فردوسی خواند:
قصهپرداز توحیدی ای مرد
مشرق صبح جاویدی ای مرد
از رسولان مهری و پیوند
شاعر جلوههای خداوند
شاعر اوجمندان روحی
راوی قصههای شكوهی
واژههای تو سرشار جان است
هدیه روشن آسمان است
ای حماسهترین ای ترانه
ای گهرهای ما را خزانه
پردهخوان ازل تا ابد، تو
وارث روشنی و خرد، تو
تكسوار خطرپوی دشتی
با سیاوش از آتش گذشتی
جوهر آن چكامه تو هستی
رستم شاهنامه تو هستی
در امان از گزند زمانی
جاودان جاودان جاودانی
در ادامه، محمدعلی رکنی، نویسنده با بیان اینکه فهم همه چیز با قصه بوده و قصه یک زبان انسانی جهان شمول است که در آن اشتراکات خود را پیدا و روایت میکنیم، گفت: ما با داستان زندگی میکنیم، میخوابیم و بزرگ میشویم و از دنیا میرویم؛ در فضای سیاسی قدرتی موفقتر است که قصه باورپذیرتری برای دنیا داشته باشد و روایت متفاوتی ارائه کند و به دنبال آن میتواند قصه و روایت خود را بر جهان غالب کند و حرفش را بر کرسی بنشاند.
این نویسنده تاکید کرد: انسانها بدون قصه معنا ندارند، قرآن پر از قصه پیامبران است و حتی درباره بعد از مرگ هم قصه و داستان وجود دارد. به عنوان کسی که میخواهد نویسنده شود هر چه بتوانیم این فضا را درک کنیم، میتوانیم جهان و قصه خودمان را به دیگران منتقل کنیم. این قدرت ادبیات، نوشتن و انتقال مفاهیم است؛ نویسندگان روسیه، قصه روسیه را به تمام دنیا فرستادند و ما روسیه را با قصههای «جنگ و صلح»، «برادران کارامازوف» و «جنایت و مکافات» میشناسیم.
رکنی با بیان اینکه قصهها ما را در دنیا سیر میدهند و ما سوار بر ابر خودمان را به همه دنیا میرسانیم، افزود: بعد از ورود صنعت عکاسی این تصور ایجاد شد که صنعت نقاشی از بین میرود اما این گونه نشد چون انسان به خلق هنرمندانه نیاز دارد و از جهان خلق لذت میبرد. یک بُعد از وجود انسان نیاز به تخیل دارد؛ داستان، رمان و قصه بعد از صنعت سینما ادامه پیدا میکند و طرفدار دارد؛ سینما بُعد صدا، نور و تصویر دارد اما خیالانگیز بودن و کشف، در قصهها اتفاق میافتد.
وی خطاب به نوجوانان علاقهمند به نویسندگی عنوان کرد: نویسندگی کار مقدس، بزرگ و بزرگترین کار عالم است و ما بالاتر از نویسنده نداریم. جایگاه نویسندهها بالاترین جایگاه است و اثری که نویسندهها روی مردم میگذارند از سیاستمداران نیز بیشتر است. نویسندهها در دنیا مکاتب فکری به وجود آوردهاند و از دل رمانها، انقلابها به وجود آمده است. جایگاه نویسنده خیلی مهم است چون نویسنده باید جایی قرار بگیرد که نه تنها از مردم کشور خود بلکه از مردم کشورهای جهان چند قدم جلوتر باشد و بتواند آینده را زودتر ببیند و بفهمد. حساسیت نویسندگان نسبت به اطراف باید بیشتر باشد؛ زیست نویسنده چیز دیگری است و جهان را طور دیگری میبیند.
این نویسنده در بخشی از سخنان خود با اشاره به دیدن نادیدهها توسط نویسندگان گفت: انسانها جهان را میبینند اما نویسندهها جهان را مشاهده میکنند و نادیدههایی را میبینند که آدمهای معمولی آنها را نمیبینند. با نویسنده شدن، یک آدم متفاوتی میشوید و از جهان جدید، آرزوها، حرفهای نگفته و ناگفته حرف میزنید و این لذتبخش است؛ نویسندهها باید در داستانها جهان را به سمت صلح و دوستی ببرند و در قصهها به آدمها یاد بدهند که همدیگر را بشنوند. ما با خواندن داستان، آدمهای متفاوت میشویم و رشد میکنیم. آدمهایی که رمان نمیخوانند اندازه فکر و جهانشان کوچک است چون جهان رمان به ما فرصت میدهد آدمهای دیگر را ببینیم و خودمان را جای آنها قرار دهیم.
رکنی تاکید کرد: اگر سیاستمداران همه دنیا اهل ادبیات و رمان بودند دنیا خیلی جای بهتری بود چون رمان انسانها را رشد میدهد و از جهان فکری کوچک وارد دنیای بزرگتری میکند. در ادبیات و رمان چند صدایی مهم است.
نظر شما