چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۵
عملیات ثامن الائمه، نکته‌ها و کتاب‌ها

عملیات ثامن الائمه، نبردی بسیار مهم در جنگ تحمیلی بود و با هدف شکستن محاصره آبان به اجرا درآمد. پیروزی ما چنان برای ناظران بیرونی غیرمنتظره بود که در ابتدا، خبر ما درباره شکستن محاصره آبادان را باور نمی‌کردند.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): اجازه بدهید برای پرداختن به عملیات ثامن الائمه، از کتاب «جنگ؛ بازیابی ثبات» که پژوهش سترگی از محمد درودیان و کاری از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است شروع کنیم. در این کتاب می‌خوانیم که در هفته‌های منتهی به عملیات، بسیاری از رسانه‌های غربی مدعی ایجاد بن‌بست در میدان نبرد بودند و در تحلیل و تفسیرهای خودشان می‌گفتند اکنون نه عراقی‌ها جسارت و شرایط و توانایی پیشروی بیشتر در خاک ایران را دارند و نه ایرانی‌ها قدرت آزادسازی مناطقی را که به دست عراقی‌ها اشغال شده است در خودشان می‌بینند. از جمله رادیو اسرائیل، که بدون کتمان ذوق‌زدگی‌اش از احتمال طولانی‌ و فرسایشی شدن جنگ می‌گفت: «پس از اشغال قسمتی از خاک ایران به دست عراقی‌ها، جنگ همچنان بی‌نتیجه ادامه دارد. نه دورنمایی از پیروزی در میدان جنگ دیده می‌شود نه امیدی به آتش‌بس هست. بغداد از ترس تلفات فراوان جرأت یک حمله همه‌جانبه را ندارد و دولتمردان متعصب ایران هم ضعیف‌تر از آن هستند که اشغال‌گران را از خاک خود بیرون کنند.»
 
نکته دیگر اینکه آن زمان، یک سال از شروع رسمی جنگ می‌گذشت و بعد از ماجرای برکناری بنی‌صدر، دولتی تازه با رویه و روشی متفاوت، اداره امور کشور را به دست گرفته بود. بسیاری، نه فقط در داخل کشور، که از دور و نزدیک منتظر بودند نتیجه عملی این تغییر را در مدیریت جنگ و میدان نبرد به چشم ببینند و کفایت دولت جدید ایران را در این آزمون سخت، بسنجند. به روایت سردار احمد سیاف‌زاده، بعد از عزل بنی‌صدر و تغییر و تحولاتی که به دنبال آن ایجاد شد، به تبع جابه‌جایی‌هایی نیز در سطح فرماندهی قوای نظامی انجام گرفت و عملیات ثامن الائمه، به محکی جدی برای ارزیابی درستی یا نادرستی این جابه‌جایی‌ها تبدیل شد.
 
روایت رسانه‌ای، واقعیت میدان نبرد

اما برخلاف آنچه رسانه‌های غربی می‌گفتند، گره‌ای در کار جنگ وجود نداشت. حداقل، تا جایی که به ما برمی‌گشت نقشه کاملی برای شکستن محاصره آبادان - به عنوان مقدمه بیرون کردن کامل دشمن از خاک کشور – آماده شده بود و فرماندهان و نیروهای ما، مطمئن به کسب پیروزی، آماده اجرای عملیاتی بزرگ می‌شدند. دستور حضرت امام خمینی‌(ره) نیز صریح و مشخص بود: «من منتظرم این حصر آبادان از بین برود و هشدار می دهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این حصر شکسته شود؛ مسامحه نشود در آن. حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشد که ما اگر این‌ها هم آمدند، بیرون‌شان می‌کنیم. اگر این‌ها آمدند، خسارات بر ما وارد می‌کنند. نگذارند این‌ها بیایند در آبادان وارد بشوند.»
 
آنچه موفقیت عملیات ثامن الائمه را تضمین کرد، نه فقط انگیزه و اراده رزمندگان ما برای انجام کار، که اجرای درست و دقیق عملیات شناسایی نیز بود. در کتاب «نبردهای شرق کارون به روایت فرماندهان» می‌خوانیم آنقدر آماده عملیات و آنقدر بر تحرکات دشمن مسلط بودیم که از کوچک‌ترین تحرکات‌شان باخبر می‌شدیم. «ما دشمن را کامل می‌شناختیم. حتی وقتی خمپاره‌ای شلیک می‌کردند، می‌فهمیدم مسئول قبضه شلیک کرده یا کسی دیگر. تعداد سنگرهای تیربار، محل دقیق‌شان و ساعت تعویض نگهبانان را هم می‌دانستیم.»
 
اشاره شد که رسانه‌های غربی از بن‌بست در میدان جنگ می‌گفتند. جالب اینکه تا چند روز بعد از اجرای موفق عملیات ثامن الائمه و پیروزی بزرگ ما، بسیاری از این رسانه‌ها باز همچنان همان حرف‌های قبلی خودشان را تکرار می‌کردند و درستی خبر شکست محاصره آبادان را – که ما اعلام کرده بودیم - زیر سوال می‌بردند. از جمله، بی‌بی‌سی که ایران را به طرح ادعاهای خلاف واقع متهم کرد و گفت: «برخلاف ادعای ایرانی‌ها، محاصره شهر آبادان تنگ‌تر از گذشته شده است.» روزنامه امریکایی نیویورک تایمز نیز نوشت: «ایران می‌گوید محاصره شهر آبادان را شکسته است، اما عراق این ادعا را دروغ می‌داند و اعلام کرده است با فشار ایرانی‌ها فقط بخشی از نیروهایش عقب‌نشینی تاکتیکی کرده‌اند.»
 
 
مجاهدان ثامن الائمه

از انگیزه و اراده برای پیروزی، و نیز اجرای درست عملیات شناسایی گفتیم. اما نباید عامل اصلی، یعنی خلوص و فداکاری رزمندگانی را که به دل میدان نبرد زدند و هرکدام‌شان در مرحله‌ای از عملیات حضور داشتند فراموش کنیم. نمونه‌هایی از این فداکاری در کتاب «یکشنبه آخر» که روایتی از خاطرات معصومه رامهرمزی است ثبت شده‌اند. او می‌نویسد: از خط مقدم تا بیمارستان‌های نزدیک خط مقدم رزمنده‌هایی بودند که هرکدام از یکی از شهرها و روستاهای ایران آمده بودند. بیمارستان طالقانی نزدیک‌ترین محل پزشکی به محل درگیری بود. همان روزهای اول، امدادگر کم آمد. بعضی از کارکنان شرکت نفت هم آمدند. عراق مرتب شهر را بمباران می‌کرد. در بیمارستان همه می‌دویدند، کسی راه نمی‌رفت. پشت در اتاق عمل بیمارستان مجروحان توی نوبت بودند. یکی بود که ریش و مویش حنایی بود و با لهجه شمالی التماس می‌کرد خواهر! من را نفر آخر ببرید اتاق عمل... نمی‌توانستیم مدت زیادی مجروح را بستری کنیم. وقتی از زنده‌ماندن‌شان مطمئن می‌شدیم، آن‌ها را به شهرهای دیگر اعزام می‌کردیم.
 
راوی می‌افزاید: بعضی مجروحان که جراحات سختی نداشتند و می‌خواستند دوباره به جبهه برگردند چند روزی مهمان بیمارستان می‌شدند. یکی‌شان جوانی تهرانی بود به نام محمدرضا رحیمی‌پور. می‌خواست بعد از بهتر شدن زخم پایش برگردد جبهه. برای همین نرفت تهران. گفت می‌ترسم خانواده‌ام نگذارند برگردم جبهه. مدتی که بیمارستان بود، به بچه‌های بنیاد شهید کمک می‌کرد. گاهی هم شب‌ها می‌آمد و با چراغ قوه در چک کردن سرم‌ها و گرفتن فشار خون مجروح‌ها به ما کمک می‌کرد. چون شب‌ها ناگهانی می‌آمد دخترها اسمش را گذاشته بودند «سیستر راند». پایش که خوب شد، رفت جبهه. یک شب که شب‌کار بخش بودم دیدم مجروحی را آورده‌اند اورژانس. شناختمش. ترکش به سرش خورده بود. همراهش می‌گفت موقع نماز ترکش خورده. دوام نیاورد. خیلی برایم دردناک بود. رفتم گوشه‌ای و گریه کردم. شیفتم که تمام شد رفتم بچه‌ها را بیدار کردم و گفتم سیستر راند شهید شد. همگی رفتیم از اورژانس تا سردخانه تشییعش کردیم.
 
عملیات ثامن الائمه یکی از مهم‌ترین نبردهای ما در سال‌های جنگ تحمیلی است و از این‌رو تقریباً همه کتاب‌هایی که به تاریخ دفاع مقدس یا بررسی عملیات‌های اصلی ما اختصاص دارند،  مفصل یا به اختصار به آن پرداخته‌اند. اما کتاب «عملیات ثامن الائمه» که از تولیدات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است و عنوان فرعی «شکست محاصره آبادان» روی آن دیده می‌شود، تصویر تقریباً کاملی از چگونگی شروع و اجرا و پایان این عملیات به خواننده نشان می‌دهد. کتاب دیگری نیز به همین عنوان، یعنی «عملیات ثامن الائمه» وجود دارد که از سوی سازمان عقیدتی و سیاسی ارتش(نشر اجا) منتشر شده محصول کار گروهی روح الله سروری، ابوالقاسم جاودانی و علی اعوانی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها