سه‌شنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۵
هنر از طریق نقد جامعه پیوندش را با آن حفظ می‌کند

در کتاب «پسمانده‌های بیداری در خواب» به این موضوع اشاره می‌شود که هنر از طریق نقد اجتماع پیوند خود را با آن حفظ می‌کند. در دیدگاه آدورنو نیز هنر امری خودآیین و مستقل است که به واسطه رهایی از ضرورت‌ ایفای نقش، می‌تواند به کارکردی انتقادی دست پیدا کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «پسمانده‌های بیداری در خواب» نوشته محمد رحیمیان، بررسی نمایشنامه‌های ساموئل بکت از منظر تئودور آدورنو جامعه‌شناس و فیلسوف آلمانی است که در چهار فصل به فلسفه هنر آدورنو، معماری تفسیر در آثار بکت، تحلیل نمایشنامه در انتظار گودو و تحلیل نمایشنامه دست آخر می‌پردازد.
 
فصل اول کتاب با نقل قولی از فردریش شلگل آغاز می‌شود اینکه در آنچه فلسفه هنر نامیده می‌شود معمولا یکی از این دو غایب‌اند یا فلسفه، یا هنر. این نقل قول در کتاب نظریه زیبایی‌شناسی آدورنو آمده است. پیوند میان فلسفه و هنر از دغدغه‌های اساسی آدورنو بوده است؛ پیوندی که حاصل تفکر دیالکتیکی او و یکی از محوری‌ترین مباحث در نظام فکری وی در حوزه زیبایی‌شناسی است.
 
در کتاب به این موضوع اشاره می‌شود که آدورنو، خودآیینی هنر را از خاص‌بودگی‌اش می‌داند و عقیده دارد هنر را نه می‌توان به شکل، تقلیل داد و نه می‌تواند به طور کامل مقهومی کرد. «یعنی هنر نه تنها یک فلسفه مستقر و جا افتاده را افاده نمی‌کند بلکه از چنین فلسفه‌ای و به تبع ذات خود از هر امر مفهومی مستقری گریزان است.»
 
در ادامه همین بحث است که به موسیقی در نگاه آدورنو اشاره می‌شود. در نظر او، موسیقی گرچه نوعی فهم است اما با دیگر اشکال شناخت متفاوت است؛ به گونه‌ای که اولا در غیاب فرم غیرقابل تصور است و ثانیا خود این تثور فرم، مفهومی را شکل می‌بخشد که فراتر و وسیع‌تر از خود مفهوم است. «یعنی گوش چیزی را می‌شنود که مفهوم، قادر به توضیح آن نیست.»
 
مسئله دیگری که از دیدگاه آدورنو در کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرد تاملات او درباره تحول و تکامل هنر و بازنگری در تاریخ آن است که به نوعی زمینه صورتبندی از هنر را فراهم کرده است. در دیدگاه آدورنو فهم هنر امری است انضمامی و همواره در حال شدن. «هرگاه یک اثر هنری موضوع اندیشه فلسفی قرار می‌گیرد به عنوان امری انضمامی و جزئی، مصداقی از یک نظام کلی و انتزاعی خواهد بود که فی‌نفسه وظیفه‌ای جز دلالت بر مفاهیم منطبق با آن نظام کلی، برای آن قابل تعریف نیست».
 
آنچه در فصل دوم به آن اشاره می‌شود مسئله دلهره‌آور بودن تاریخ درآمد مدرنیته برای انسان است که علاوه بر ماجراهای مهیب، سویه‌های مبهمی نیز داشته که با سردرگمی و گنگی متمدنانه درهم آمیخته و وضعیتی خاص را برای بشر آن روزگار فراهم آورده است. «دورانی که عطش فروریختن پای‌بست‌های مستحکم اهرام مفاهیم و دستاوردهای فکری، بر بشر مستولی شده و او را برای تردید و تجدید نظر در هرآنچه تا کنون شکل بسته ترغیب کرده است.»
 
در فصل معمای تفسیر در آثار بکت به این موضوع اشاره می‌شود که تفسیر اثر هنری مبتنی بر محتوای حقیقی خود اثر است و نباید مطابق مقولات فلسفی خارج از اثر یا نیت مولف، به سراغ اثر رفت. «آنچه که طالب تفسیر شدن است از درون خود اثر چنین مطالبه‌ای را پیش می‌نهد و نتیجه مواجهه با محتوای غیرصدقی و سوژه‌های درونی خود اثر است».
 
در کتاب وقتی نوبت به نمایشنامه در انتظار گودو می‌رسد، نویسنده اینطور آن را معرفی می‌کند: «در انتظار گودو، همچون اثری مدرنیستی، مرهون ناسازوارگی و تناقضی زاینده است که علیرغم اصرار بر عدم دلالت، با ازدحام دلالت‌ها مواجه می‌شود و در عین حال بر هیچ چیز دلالت نمی‌کند و این درست وضعیت انسان مدرن است که بر خلاف احاطه شدن با انبوه دلالت‌های تاریخی، اجتماعی، فلسفی و مفاهیم متافیزیکی، به وضعیتی از بی‌دلالتی و بحران بی‌معنایی، دچار شده است.»
 
کتاب «پسمانده‌های بیداری در خواب» که به بررسی نمایشنامه‌های ساموئل بکت از منظر آدورنو می‌پردازد توسط انتشارات رامان سخن در 164 صفحه روانه بازار نشر شده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها