دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۸
پست مدرن اغلب در وجه وصفی به کار برده می‌شود/ تأکید بر پست مدرنیته به عنوان یک بستر

یک پژوهشگر و نظریه‌پرداز فلسفه سیاسی گفت: مفهوم پست مدرن بیشتر در وجه وصفی به کار برده می‌شود و بیانگر یک فضا یا حالت و وضعیت است. مفهوم پست مدرنیته در واقع بسط و گسترش مفهوم پست مدرن یا آن ویژگی‌ها و مختصات و صفاتی هست که در درون مفهوم پست مدرن وجود دارد و بعضا از آن به عنوان یک صورتبندی در حال تکوین یاد می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سی‌و‌چهارمین نشست از سلسله نشست‌های وضعیت تفکر در ایران معاصر با عنوان «ما و پست مدرنیسم» در افق فکری ایران معاصر با حضور و سخنرانی حسینعلی نوذری پژوهشگر و نظریه‌پرداز در حوزه فلسفه سیاسی و به همت گروه فلسفه خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
 
نوذری که عنوان پایان‌نامه دکترایش «سیاست و پست مدرنیسم، امکان و امتناع شالوده‌شکنی پارادایم‌های کلاسیک و مدرن در حوزه سیاست» است، بیان کرد: من همواره گفته‌ام که در حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی یک دانشجو هستم و علائق و دغدغه‌هایی دارم. ما با توجه به شرایط و مسائل و معضلاتی که وجود دارد سعی می‌کنیم مثل بقیه همکاران و عزیزان که در حوزه‌های علم و اندیشه کار می‌کنند، تا جایی که از دست ما برمی‌آید علی‌رغم موانع و بازدارنده‌ها، مقاومت نشان بدهیم و مسیر را ادامه بدهیم.
 
وی گفت: مقوله پست‌مدرنیسم یا پسامدرنیسم یا آنچه که در زبان فارسی به عنوان فرامدرنیته از آن یاد می‌شود، در واقع یک مقوله فکری و نظری پیچیده‌ای است که همچنان مشخص نیست که بیانگر چه هست دقیقا؟ آیا بیانگر یک موقعیت زمانی است؟ آیا بیانگر یک عصر یا یک دوره است؟ یا اینکه بیانگر یک ایده، نظریه، گفتمان یا یک وضعیت است؟ آیا این بحث در میان شارحان و نظریه‌پردازان پست مدرن همیشه بوده است؟
 
نوذری با اشاره به اینکه باید سه موضوع را از یکدیگر مجزا کرد، گفت: اول مفهوم پست مدرن است، دوم مفهوم پست مدرنیته و سوم مفهوم پست مدرنیسم است. ما وقتی از مفهوم مدرن، یا مدرنیته یا مدرنیسم و به موازات آن از مفاهیم پست مدرن، پست مدرنیته و پست مدرنیسم استفاده می‌کنیم، نگاهمان ناظر به چیست و خود این‌ها هر کدام حامل و حاوی چه ویژگی‌هایی هستند؟
 
وی ادامه داد: مفهوم پست مدرن بیشتر در وجه وصفی به کار برده می‌شود و بیانگر یک فضا یا حالت و وضعیت است. مفهوم پست مدرنیته در واقع بسط و گسترش مفهوم پست مدرن یا آن ویژگی‌ها و مختصات و صفاتی هست که در درون مفهوم پست مدرن وجود دارد و بعضا از آن به عنوان یک صورتبندی در حال تکوین یاد می‌شود. نه یک صورتبندی مثل صورتبندی مدرنیته که یک سابقه و بستر بسیار طولانی و دیرینی را پشت سر خودش دارد.
 
نوذری اشاره کرد: اینکه آیا این سه گانه یعنی پست مدرن، پست مدرنیته و پست مدرنیسم، در تقابل مدرن، مدرنیته و مدرنیسم است یا در امتداد آن، یا در تضاد با آن، هر کدام جای بحث دارد. دست کم از سال 1978 به این طرف که کتاب «وضعیت پست مدرن» لیوتار نوشته شد، مباحث زیاد و مناقشه‌های فراوانی را در پی داشت. این کتاب 1979 به زبان فرانسه و 1984 به زبان انگلیسی ترجمه شد.
 
وی تشریح کرد: مفاهیم مدرن، مدرنیته و مدرنیسم بیانگر یک سری وضعیت‌هایی هستند. مفهوم پست مدرنیته برخلاف تصور رایج، به عنوان یک صورتبندی و به عنوان یک عصر کمتر مورد توجه هست. برخی نیز قائل هستند به اینکه اساسا ما چیزی به عنوان عصر مدرنیته و دوران مدرنیته نداریم. ما در وضعیت و شرایطی قرار داریم که آن شرایط بر اساس یک سری مؤلفه‌هایی بنا شده است که این مؤلفه‌ها ما را به سمت اطلاق عنوان یا کاربرد عنوان پست مدرن و پست مدرنیته سوق می‌دهد. بر همین مبنا نیز گفته می‌شود که این مؤلفه‌ها لزوما در دوران مدرن و صورتبندی مدرنیته نیست که نشر و نما پیدا کرده باشد.
 
نوذری بیان کرد: وقتی از این منظر نگاه کنیم به تعبیر امبرتو اکو و میشل فوکو و بسیاری از شارحان پست مدرن مشاهده می‌کنیم که همان مفاهیمی که آگاهانه امروز از آن‌ها به عنوان مؤلفه‌های مدرنیته یاد می‌کنیم در دوران ماقبل مدرن نیز به این مؤلفه‌ها برمی‌خوریم. ویژگی‌هایی که ما در عرصه هنر و رمان و علوم اجتماعی و انسانی در قرن 16 و 17 و ... با آن‌ها سر و کار داریم. چرا که ما می‌دانیم مفهوم مدرن و پست مدرن پیش از آنکه ناظر به یک صورتبندی یا فرماسیون سیاسی اجتماعی اقتصادی فرهنگی باشد، در درون خودش به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر ناظر به وضعیتی از زمان یا نقطه‌ای از زمان هست که آن نقطه از زمان با مفهوم JUST NOW شناسایی و تعیین هویت می‌شود.
 
وی بیان کرد: شاهد این مدعا و آنچه این ادعا را تأیید و تصریح می‌کند جایگاهی هست که ما برای مفهوم حال یا اکنون یا آن قائل هستیم. در همین راستا نیز لیوتار جایی اشاره می‌کند که بی‌خود نیست که کسی مثل داریوس پترونیوس مشاور برجسته دیکتاتور نرون است. دیکتاتورهای تاریخ همواره مشاوران فرهیخته‌ای دارند ولی گوششان به پند و اندرزهایی که مشاورانشان می‌گویند بدهکار نیست. زمانی متوجه می‌شوند که کار از کار گذشته است. پترونیوس همواره تأکیدش بر این بود که لحظه‌ها را باید دریافت.
 
نوذری گفت: خصلت دیالکتیکی زمان این است که همین اکنون، بلافاصله به گذشته تبدیل می‌شود. یعنی حال، گذشته را به عنوان آنتی‌تز وجودی خودش همواره در خودش می‌پروراند. بنابراین خوشا به حال آنان که آن لحظه اصیلی را که از آن به عنوان حال یاد می‌شود درک می‌کند. بنابراین پترونیوس همیشه تأکید می‌کرد مادو یا JUST NOW. نتیجه‌ای که می‌خواهم بگیرم این است که ما در گذشته‌های دور هم می‌توانیم هم لحظه مدرن را داشته باشیم و هم لحظه پسامدرن را. برای همین است که در حوزه ادبیات و در حوزه رمان و نقد ادبی و نظریه ادبی وقتی وارد می‌شویم می‌بینیم که بسیاری از المان‌ها و عناصر و اجزاء اندیشه و تفکر پست مدرن را می‌توان از دل مفاهیم سنت و کلاسیک استخراج کرد.
 
وی ادامه داد: مفهوم پست مدرنیته را باید به عنوان یک بستر نگاه کرد. دو کتاب وجود دارد یکی کتاب دیوید هاروی منتقد، فیلسوف و نظریه‌پرداز برجسته علوم اجتماعی است. او کتابی دارد تحت عنوان «وضعیت پست مدرنیته». کتاب دیگری هم لیوتار دارد تحت عنوان «وضعیت پست مدرنیسم». بین این دو کتاب تفاوت‌های اساسی وجود دارد. آنچه که لیوتار از آن به عنوان وضعیت پست مدرنیسم یاد می‌کند ناظر بر همین بستر است. بستری که در درون آن ما با یک سری ویژگی‌ها و عناصر و اجزاء فکری و اندیشه‌ای مشخصی سر و کار داریم که این اجزاء و عناصر، در واقع چیزی را می‌سازد که ما از آن به عنوان وضعیت پست مدرن یاد می‌کنیم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها