کتاب «سیاست رسانهای و امنیت اجتماعی» به این نکته اشاره میکند که همه رسانهها در همه نظامهای اجتماعی تحت کنترل هستند و این کنترل میتواند سیاسی، تجاری و یا حتی مذهبی باشد.
در مقدمه کتاب به تاریخ شکلگیری اصطلاح شبکههای اجتماعی اشاره میشود که اولین بار توسط چیایبارنز در سال 1954 مطرح شد و به سرعت تبدیل به شیوهای کلیدی در تحقیقات و مطالعات شد. امروزه شبکههای اجتماعی بسیاری از عرصههای زندگی فردی - اجتماعی ما را فرا گرفته است و از همین رو، کتاب «سیاست رسانهای و امنیت اجتماعی» سعی کرده سیاستگذاری رسانهای و تاثیر آن بر امنیت اجتماعی کاربران کشور ایران در حوزه شبکههای اجتماعی را بررسی کند.
مولفان کتاب، در مورد سیاستگذاری عمومی بر این باورند که این مسئله، موضوعی چندوجهی است و از همین رو نمیتوان به تعریفی جامع و مانع رسید. همچنین به این نکته نیز اشاره شده است که هر دانشمندی بر اساس دیدگاه خودش سیاستگذاری عمومی را تعریف کرده است.
بر اساس تلقی دانشمندان از سیاستگذاری عمومی، تعاریف مختلفی را میتوان مطرح کرد، از جمله «علم دولت در عمل»، «اصول راهنمای کارهای دولت»، «ترکیبی از علم، مهارت، هنر»، «تصمیم و فرآیند»، «سلسله ارزشهای حامی اقدامات دولت»، «شاخص بایدها و نبایدها در جامعه»، «پدیدهای در قالب یک برنامه عمل دولتی»، «فرآیند واسطهگری اجتماعی هدفدار» و «اراده حکومت در عمل».
در بخشی از مقدمه اینطور آمده است: «سیاستگذاری واژهای است که با حکومت، دولت، جامعه و مسائل عمومی آن گره خورده و تداعیکننده اقدام دولت در اداره صحیح امور عمومی است. بهطور کلی سیاستگذاری عمومی به این مسئله میپردازد که مسائل چگونه تعریف و ساخته میشوند و چگونه در تقویم سیاسی و سیاستگذاری جای میگیرند.» همچنین به این نکته نیز اشاره میشود که هر سیاست، هنگامی که امکان اجرایی شدن آن فراهم باشد، تبدیل به سیاستگذاری میشود.
بخش دوم کتاب به موضوع سیاستگذاری رسانهای میپردازد. بر اساس آنچه در کتاب به آن اشاره میشود، سیاستگذاری رسانهای مجموعهای از هنجارها و اقداماتی است که از سوی دولتها و به عنوان راهنمای عمل نظامهای رسانهای شکل میگیرد. این سیاستها علیرغم تفاوتهایی که با یکدیگر دارند به عنوان مکانیزمی برای رصد و کنترل فعالیتهای رسانهای تدوین میشوند.
سیاستگذاری رسانهای در مقایسه با سیاستگذاری عمومی، از قدمت کمتری برخوردار است و به همین دلیل مطالعه سیاستگذاری عمومی میتواند در این راه به ما کمک کند.
کتاب در بخشی دیگر به نقش مهم و تاثیرگذار نظامهای ارتباطی در فرآیندهای سیاسی اشاره میکند. اینکه فناوریهای جهانی اطلاعات و ارتباطات بر مسائل اجتماعی و فرهنگی ملتها تاثیرگذار هستند. همچنین به نظریه چیانگ اشاره میَشود تحت این عنوان که فضای مجازی به عنوان یک فناوری پیچیده و پیشرفته نیازمند راهبردهای مناسب و خاص برای توسعه در جامعه است که از جمله میتوان به هدایت منابع انسانی و مالی به سوی فضای مجازی، تمرکز بر حمایت و پشتیبانی از شرکتها و کوشش در جهت بهرهگیری از کاربردی نمودن فضای مجازی در زمینههای مختلف اشاره کرد.
در بخش دیگری از کتاب، موضوع امنیت مورد مطالعه قرار میگیرد. به نقل از گیدنز، امنیت چنین تعریف میَشود: «موقعیتی که در آن با یک رشته خطرهای خاص مقابله یا به حداقل رسانده شده باشد.» از همین رو نیز به این نکته اشاره میَود که تجربه امنیت به تعادل اعتماد و مخاطره بستگی دارد. گیدنز همچنین امنیت وجودی را نیز به عنوان بعد اساسی امنیت در نظر میگیرد. از نگاه گیدنز امنیت وجودی و هستی شناختی مستلزم اعتماد و اطمینان به شناختها و معرفتهایی است که دیگران به ارمغان میآورند.
موضوع کنترل بر رسانهها دیگر موضوعی است که در کتاب به آن پرداخته میشود. اینکه کنترلها تنها از نظر درجهبندی و شکل با یکدیگر تفاوت دارند. در یک مورد کنترل ممکن است سیاسی، در مورد دیگر تجاری و در موردی نیز مذهبی باشد.
کتاب «سیاست رسانهای و امنیت اجتماعی شبکههای اجتماعی مجازی» نوشته محمدرضا رفیعی دولتآبادی و مهدی زاهدی خطیر، توسط انتشارات مگستان در 273 صفحه منتشر شده است.
نظر شما