همچنین در دومین جلد از مجموعه پنج جلدی «سیری در جنگ ایران و عراق» که کاری از محمد درودیان و مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است نیز مختصری به عملیات والفجر ۲ پرداخته میشود. موضوع کتاب، چنانکه عنوانش نیز نشان میدهد بازخوانی حوادث و تحولاتی است که در جریان جنگ تحمیلی روی دادند و درودیان تلاش میکند که در این بازخوانی، نقاط ضعف و قوت ما و دشمنانمان، تغییراتی که به مرور در نقشهها و راهبردها ایجاد میشد و تنگناهایی که هرکدام از دو طرف درگیر در مقاطع مختلف با آنها مواجه بودند معلوم کند. جلد دوم این مجموعه با مرور آنچه پس از آزادی خرمشهر روی داد شروع میشود و تا اواسط تابستان ۱۳۶۵ ادامه مییابد. نویسنده در خلال این بررسی نسبتاً جامع، کمی هم از عملیات والفجر ۲ در جبهه شمال غرب مینویسد. مزیت این کتاب آن است که تصویری کلی و بزرگ از جنگ تحمیلی ارائه میدهد و همین نکته، به شناخت بهتر خواننده از شرایطی که عملیاتهای ما – از جمله همین عملیات والفجر ۲ – در آن انجام شد کمک زیادی میکند.
والفجر ۲ در کتاب «تنبیه متجاوز»، روایتی از نبرد در کوهستان
مجموعه دیگری از کارهای حوزه دفاع مقدس وجود دارد که کاری از حسین اردستانی است و با عنوان «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق» منتشر شده است. جلد سوم این مجموعه «تنبیه متجاوز» نام و به بررسی تحولات سیاسی و نظامی در بازه زمانی تابستان ۱۳۶۱ تا فروردین ۱۳۶۷اختصاص دارد. اردستانی در این کتاب، چند جملهای درباره عملیات والفجر ۲ مینویسد. میخوانیم: «این عملیات در منطقه غرب پیرانشهر در حد فاصل ارتفاعات قمطره و تمرچین، بهمنظور تصرف ارتفاعات سرکوب، تصرف پادگان حاج عمران و تسلط بر شهر چومان مصطفی و نیز گرفتن اسیر از دشمن انجام شد. موفقیت در این عملیات و دستیابی به هدفهای مورد نظر، موجب نظارت بر تردد ضد انقلاب، پشتیبانی و حمایت از کردها و مبارزان مسلمان عراقی، بازداشتن عراق از هرگونه تجاوز به پیرانشهر شده و همچنین، امکان گسترش عملیات نامنظم در خاک عراق و نیز زمینه نزدیک شدن به تأسیسات نفتی کرکوک فراهم میشد.»
اردستانی میافزاید: «در این عملیات شانزده گردان از سپاه و شش گردان پیاده و یک گردان مکانیزه از نیروی زمینی ارتش شرکت داشتند. به دلیل صعبالعبور بودن ارتفاعات، هوانیروز نیز بخشی از پشتیبانی عملیات را بر عهده گرفت. در عملیات والفجر ۲ که ۲۹تیر ۱۳۶۲آغاز شد، اوج درگیری رزمندگان با نیروهای دشمن در ارتفاعات ۲۵۱۹بود، که پس از یک بار دست به دست شدن این ارتفاع، نیروهای خودی با شجاعت و مقاومت خاص و با پشتیبانی هوانیروز توانستند بر تمام ارتفاعات مسلط شوند. علاوه بر این، ارتفاع مهم کلو، پادگان حاج عمران و تعداد دیگری از ارتفاعات مهم منطقه به دست رزمندگان اسلام افتاد. تسلط بر شهر چومان مصطفی نتیجه مهم دیگر این عملیات بود. در این عملیات ابتدا تصور میشد شش یا هفت گردان برای انجام آن کافی باشد، اما سماجت دشمن و لزوم غلبه بر آن، باعث شد بیش از ۲۲ گردان نیرو در این عملیات به کار گرفته شوند.»
مواجهه با ضدانقلاب در بلندیهای حول پیرانشهر
کوههای اطراف پیرانشهر جولانگاه نیروهای ضدانقلاب و تجزیهطلبان بود و بیشترشان به حمایت مستقیم رژیم بعث عراق پشتگرم بودند. جعفر شیرعلینیا در کتاب دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق (نشر سایان) مینویسد: «اجرای عملیات در این منطقه کمک میکرد منطقه از ضد انقلاب... پاکسازی شود. همچنین فرماندهان امیدوار بودند با کم شدن قدرت مانور نیروی زرهی و آتشبار عراق رزمندههای ایرانی با تلفات کم به پیشرویهای بزرگی دست پیدا کنند. ناظران خارجی هم این عملیات را علیه ضدانقلاب کرد میدیدند و مثلاً آنتونی کردزمن (در کتاب درسهای جنگ مدرن) مینویسد: این عملیات علیه نیروهای حزب دموکرات ایران به رهبری عبدالرحمان قاسملو – که طرفدار عراق و مخالف [امام] خمینی بودند – انجام شد.»
البته دلایل دیگری هم برای اجرای عملیات در آن منطقه وجود داشت. اردستانی مینویسد: «پس از عملیات والفجر مقدماتی... به نظر میرسید که با افزایش تواناییها نظامی دشمن، بدون تغییرات اساسی در شیوه نبرد، ادامه جنگ مشکل خواهد بود. از اینرو، تا رسیدن به آن نقطه لازم بود روند عملیاتها ادامه یافته تا از رکود جبهه به مدت زیاد جلوگیری شود.» سه عملیات بعدی والفجر، در چارچوب این نگاه طراحی و تصویب شدند. «مهمترین مسئلهای که در این عملیاتها مورد نظر بود، به کارگیری نیروی اندک، دادن تلفات کم و جلوگیری از وارد شدن ضربه اساسی به توان یگانها و تضمین موفقیت عملیات بود.»
ما از موفقیت در والفجر ۲ تقریباً مطمئن بودیم. اما این نبرد، مثل همه نبردهای کوهستانی، به پیکاری سخت تبدیل شد. قلهها و ارتفاعات آن منطقه چند بار میان ما و دشمن دست به دست شد و درگیریها تا چند روز، بدون نتیجه مشخص ادامه داشت. از یک طرف ما نیروهای بیشتری را به منطقه درگیری فرستادیم و در طرف مقابل، دشمن با چند حمله هوایی و استفاده از بمبهای حاوی گاز خردل به مواجهه با ما آمد. درنهایت عملیات با پیروزی ما به پایان رسید و میگویند آنچه نتیجه نهایی عملیات را بعد از سه هفته کشمکش رقم زد، دو عامل، یکی مقاومت و سرسختی نیروهای ما، و دیگری پشتیبانی هوانیروز بود.
نظر شما