نشست بررسی کتاب «دیپلماسی فوتبال» برگزار شد؛
آصفی: جایگاه دیپلماسی فوتبال را نمیشناسیم/ محمدی: اصطلاح ابتکاری «فوتلماسی» و «فوتلمات» را مطرح کردهام
حمیدرضا آصفی، معاون و سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و مشاور سابق بینالملل فدراسیون فوتبال گفت: ما فرهنگ، تمدن و ظرفیتهای انسانی مهمی داریم باید ببینیم برای دیپلماسی عمومی چه جایگاهی قائلیم. دنیا این را فهمیده است. باید ببینیم جایگاه دیپلماسی در فوتبال در نگاه ما چطور است؟ ظاهرا خیلی نمیدانیم.
در این نشست ابتدا حمیدرضا آصفی، معاون و سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه، در سخنانی ضمن تبریک به احسان محمدی مترجم کتاب، آن را ابتکاری مهم، ارزشمند و به موقع توصیف کرد و افزود این گونه آثار را باید ارج نهاد. وی این مهم را یادآور فرمایشی از حضرت علی دانست که «العلم سلطان ... علم اقتدار و قدرت است ..».
آصفی در ادامه افزود: در دیپلماسی ورزشی چون دانش زیادی نداریم، یا از آن میگذریم یا علیه آن جبهه میگیریم. فوتبال عین زندگی است. در فوتبال در زمین خاصی بازی میکنیم در زندگی هم در جغرافیای خاصی. در فوتبال زمان داریم در زندگی هم عمر محدود. در فوتبال داور داریم در زندگی هم داور یعنی خدا. در فوتبال و زندگی اگر لحظات را از دست بدهیم، تکرار نمیشوند.
سخنگوی اسبق وزارت خارجه، با اشاره به سیر تحول در دیپلماسی و دیپلماسی عمومی، به مباحثی از کتاب از جمله چگونگی استفاده دولت ها از فوتبال در یک قرن اخیر، تحولات دوره فرانکو، ایتالیا و فاشیسم، فرانسه، نقش ورزشکاران به عنوان سفرای کشورها، آموزش ایالات متحده به ورزشکاران به عنوان مبلغان و ... اشاره کرد.
سفیر اسبق ایران در پاریس گفت: باید بپذیریم که ورزش میتواند الگوسازی کند، ورزشکار میتواند معرف فرهنگ باشد، فوتبال مروج سبک زندگی است. مثلا به نمونه محمد صلاح و سبک زنگی او توجه کنید.
وی افزود: گاهی هم البته میتواند برعکس و غیر سازنده باشد. در کل فوتبال میتواند به بینالمللیسازی کمک کند.
وی با اشاره به تعبیر جوزف نای «توانمندسازی محیط» تأکید کرد که فوتبال میتواند چنین کند.
مشاور اسبق فدراسیون فوتبال در ادامه به صنعت فوتبال، فساد در فوتبال و ... اشاره کرد و گفت: ما فرهنگ، تمدن و ظرفیتهای انسانی مهمی داریم باید ببینیم برای دیپلماسی عمومی چه جایگاهی قائلیم. دنیا این را فهمیده است. باید ببینیم جایگاه دیپلماسی در فوتبال در نگاه ما چطور است؟ ظاهرا خیلی نمیدانیم.
سفیر اسبق ایران در ادامه ضمن اشاراتی به جام جهانی فرانسه و جامجهانی قطر گفت: نباید ترسید و دیپلماسی فوتبال را باید بکار گرفت در عصر تحولات پرشتابی که باید با ابزارها و روشهای روز کار کرد.
فوتبال ابرپدیده اجتماعی ابر تصویرساز است
در ادامه احسان محمدی، مدرس دانشگاه و مترجم کتاب، منافع ملی، علایق مطالعاتی دانشگاهی و برجستگی کتاب را دلایل و انگیزههای اصلی ترجمه کتاب معرفی کرد و گفت:
اگر سیاست خود پیام است دیپلماسی شیوه انتقال آن پیام است. پس دیپلماسی از سیاست متمایز است. اگر دیپلماسی را فن اداره سیاست خارجی برای تأمین منافع ملی بدانیم، دیپلماسی فوتبال یعنی فن اداره و تأمین منافع ملی از رهگذر فوتبال.
مشاور بینالملل دانشگاه تهران در ادامه گفت: دیپلماسی فوتبال مسئولیت مشترک متمایز همه ما در ارتباط با منافع ملی است. دیپلماسی، تعارفی نیست، دنبالکردنی است. همانطور که فوتبال ابرپدیده اجتماعی ابر تصویرساز است، دیپلماسی فوتبال هم یگانه است. هم فوتبال و هم دیپلماسیاش ممتاز و استثناییاند. دیپلماسی فوتبال هم پوشانیهایی با دیپلماسی ورزش دارد اما زیر مجموعه آن نیست بلکه از کل آن هم مهمتر است.
رئیس آکادمی دیپلماسی در ادامه افزود: کتاب دیپلماسی فوتبال، دعوتی است از همه برای درک فوتبال در چارچوب منافع ملی. مایلم، به عنوان یک ایرانی، برای تقویت ادبیات حوزه بحث، دو اصطلاح ابتکاری «فوتلماسی» و «فوتلمات"» را برای اولین بار مطرح کنم. فوتلماسی به معنای «فن اداره و تامین منافع ملی از رهگذر فوتبال» و فوتلمات یعنی «شخص اهتمام ورز به فرهنگ، هویت و تصویر و منافع ملی از طریق فوتبال چه بازیکن، مربی، مدیر و هوادار فوتبالی، چه شهروند، دیپلمات یا سیاستمدار.»
معاون سابق دبیرکل مجمع شهرداران آسیایی در پایان افزود: دیپلماسی عمومی و فوتلماسی، سازماندهی ندارد بلکه فهم، درک، ساماندهی و تدبیر دارد. توفیق در دیپلماسی عمومی و فوتلماسی، به میزان گفت و گوهای ما برای اجماع بر سر منافع ملی مان در این حوزه، بستگی دارد.
ورزش از فرهنگ جدا نیست
محمد سلطانیفر در ادامه برنامه، ضمن بیان تعریف، اهداف، رویکردها، کارکردها و تئوریهای دیپلماسی عمومی و دیپلماسی ورزشی در کل، به چالشهای و فرصتهای این حوزه پرداخت.
استاد علوم ارتباطات دانشگاه، افکار عمومی، تصویر، تسخیر ذهنها و قلبها را مهمترین مفاهیم این حوزه دانست و به نمونههای اخیر و تاریخی دیپلماسی فوتبال پرداخت گفت: امروز دیگر نمیتوان ورزش را از فرهنگ و سایر حوزه های جامعه جدا دانست.
رسانهها چاره و گریزی از فوتبال ندارند
میثم زمان آبادی، مدرس و پژوهشگر روانشناسی در سخنانی گفت: به دوست عزیزم احسان محمدی تبریک می گویم موفقیتشان را. کتاب دیپلماسی فوتبال، کتاب مهمی است و بسیار باید به آن توجه شود. در صفحه مجازیام برخوردهای جالبی در این ارتباط گرفتهام از سوی فعالان این حوزه.
این مدرس رسانه افزود: باورم این است که کتاب باید بیشتر هم مورد توجه قرار گیرد. اول به خاطر نویسنده کتاب؛ هدر دیکتر یک المپیکشناس است. یک تاریخشناس ورزش است. آلمان غربی-شرقی که در ورزش و سیاست بسیار بااهمیت است را به خوبی میشناسد. مترجم هم صلاحیتهای متعددی دارد. احسان محمدی هم دیپلمات است هم دیپلماتزاده هم فوتبال-دوست و هم فوتبالیست یعنی همه این صلاحیتها در کنار هم کمک کرده که یک درک درستی از مفهوم نویسنده و نویسندگان وجود داشته باشد. از خواندن کتاب لذت بردهام.
پژوهشگر روانشناسی رسانه در ادامه گفت: اهمیت کتاب از این حیث است که حاصل پژوهشی ناظر بر دوره بیش از یک صد ساله است. از ۱۹۱۴ تا ۲۰۲۰ را مورد توجه قرار داده و این بازه زمانی کمک میکند که محتوا قابلیت اعتماد پیدا کند. از این رو، این کتاب انتخاب درستی است.
زمانآبادی این طور ادامه داد: میخواهم از منظر رسانه، بحثم را دنبال کنم. توصیف دکتر نقیبزاده در مقدمه از فوتبال به عنوان یک ابررسانه معنادار است. نشانهاش، جام جهانی اخیر بیش از پنج میلیارد بیننده داشته است. میخواهم بگویم فوتبال علاوه بر اینکه همه تمام رسانههای دیداری و شنیداری، مطبوعات و رسانههای مکتوب و پلتفورمهای مجازی چون کلاب هاوس، شبکههای اجتماعی و ... را به تسخیر خود درآورده است، میبینم آن جایی بیشتر مورد توجه است که فوتبال در آن هست. فوتبال نه تنها رسانههای اجتماعی را به خود مشغول کرده بلکه خود نیز به یک ابررسانه بدل شده است. رسانه به بیانی ساده یعنی پیامی از فرستنده به گیرنده می رسد. این ابزار انتقال پیام رسانه است. در این ارتباط، پیام های متعددی را میبینیم که فوتبال تولید میکند و میسازد. پیام هایی در حوزه ورزش، روابط اجتماعی، روابط بین الملل، اقتصاد، همه اینها از طریق فوتبال و رسانه های فوتبال و جریان اصلی رسانه منتقل می شود. گویی رسانه ها چاره و گریزی از فوتبال ندارند. رسانههایی که فوتبال را دون شان جریان اصیل رسانهای خود می دانند، آسیب میینند. مثلا در دوره ای بی بی سی فارسی این کار را کرد و از منظر مخاطب آسیب دیدند.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: یکی از تصمیمهای شبکه دو، قرار دادن ورزش پیش و پس از بخشهای خبری بود. یا ضمیمه ورزش در ایران و همشهری؛ کیهان ورزشی یک نمونه تاریخی دیگر است که تیراژ آن ۱۴۰ برابر تیراژ آن در بخشی دیگر بود. در واقع جریان اصلی رسانه چارهای جز فوتبال نداشته است. فوتبال مخاطب جذب میکند سرمایه میآید ابزار قدرت تولید میشود که دیپلماسی یکی از آنهاست. همگرایی رسانه، فوتبال و دیپلماسی فرصتی برای حکمرانها به وجود میآورد.
این تحلیلگر رسانه در ادامه گفت: یک آسیبشناسی در مناسبات فوتبال و سیاست به طور عام و دیپلماسی به طور خاص وجود دارد. رابطه دو طرفه است یا باید باشد. حمایت زیدان از شیراک و مسعود اوزیل از اردوغان نمونه های پاس گلهای فوتبالی ها بوده است. اما پاسخ پاس گل چطور؟
به عنوان خبرنگار این پرسش را در ذهن داشتهام. خب شیراک در پی حذف فرانسه در یک جام جهانی، با ورود به هواپیما پاس زیدان را پاسخ داد یا بکهام در تشیع ملکه. این را مقایسه کنیم با روابط یک طرفه نزد ما. ما از ورزشکاران، مدال و سرود و ... می خواهیم و اما حاضر نیستیم حق ورزش و فوتبال را بدهیم و در روزهای سخت نیستیم. علیرضا دبیر با مدال قهرمان است اما هنگام مصدومیت، هیچ یک از مسئولین از او استقبال نکردند و حتی برخوردهای نادرستی با قهرمان کشور شد.
زمان آبادی در پایان گفت: ورزشکار را نماینده و سفیر و ... می نامیم اما امروز مهمترین سفیر فوتبال ایران هیچ سهمی در فوتبال ایران ندارد حتی مربی هیچ تیمی نیست.
گفتنی است این برنامه با حضور حمیرضا آصفی، معاون و سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و مشاور سابق بینالملل فدراسیون فوتبال، احسان محمدی، مشاور بینالملل دانشگاه تهران، رئیس آکادمی دیپلماسی و مترجم کتاب، محمد سلطانیفر، استاد علوم ارتباطات اجتماعی و میثم زمانآبادی، مدرس و پژوهشگر دکتری روانشناسی رسانه دانشگاه فیلدینگ آمریکا، غلام حسین زمانآبادی، مشاور فرهنگی رئیس فدراسیون فوتبال، جواد مرادخانی، کاردار اسبق سفارت ایران در یوگسلاوی، بردیا عطاران، رئیس اندیشکده جریان و جمعی از پژوهشگران و دانشجویان علوم سیاسی، روابط بینالملل، دیپلماسی، مدیریت ورزش و ... دوشنبه 22 خرداد ماه در سالن کنفرانس خانه اندیشهورزان برگزار شد.
نظر شما