او ادامه داد: من شخصاً بسیار طرفدار آثار اقتباسی هستم. مخصوصاً در ادبیات داستانی معاصر و غیرمعاصر که بسیار قوی هستیم، خیلی دوست داشتم که اقتباسی صورت میگرفت و چنین آثاری تولید میشد. نمیدانم چرا نویسندگان با هنرمندان تئاتر و سینما در ارتباط نیستند و ما هنوز به فرمول درخشانی برای تعامل و همکاری نرسیدهایم.
این کارگردان تئاتر درباره سریال «زخم کاری»، سریال موفق اقتباسی عنوان کرد: من رمان ۲۰ زخم کاری را خوانده بودم و زمانی که محمدحسین مهدویان زخم کاری را ساخت، از جذابیتهای این فیلم برای من تطابق دادن این دو اثر و وجه اشتراکات آن بود. لذت پیدا کردن اتفاقاتی که در انتقال اثر از مدیومی به مدیوم دیگر دچار تغییر و تحول شده بود، حس جذابی برای من بود که این کشف را برای من بسیار هیجانانگیز میکرد.
وی تصریح کرد: به نظر من ما نسبت به غنایی که در حوزه ادبیات داستانی داریم هنوز هیچ کاری نکردهایم. نویسندگان کتابها عموماً نمیخواهند دخلوتصرفی در فیلم اقتباسی ببرند اما این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که نویسنده برای اثر حرکات دلسوزانه و ناخودآگاهی اینچنین انجام میدهد. گاهی اوقات فرد نسبت به اثر خود دلبستگیهایی دارد که فکر میکند که در این بازتولید اثر جان کلام و اصل مطلب ادا نخواهد شد و این دسته نگرانیها است که دردسرساز میشود. به نظرم جامعه نویسندگان ما بسیار فهیم و فرهیخته هستند و بیش از هر چیز نگران ارزش اثر هستند. نمیدانم چرا سازوکاری که در سایر کشورهای جهان وجود دارد در ایران نمیبینیم؛ سازوکاری که کتابی به چاپ میرسد و فروش خوبی میکند، بهسرعت نیز فیلمی از آن کتاب ساخته میشود و آن فیلم نیز بسیار پرفروش میشود. مثل اتفاقی که برای کتاب «من پیش از تو» جوجو مویز افتاد. مشخصاً هنوز این سازوکار در کشور ما به راه نیفتاده و هنوز ارتباط تنگاتنگی بین ادبیات داستانی معاصر و سینما و حتی تئاتر شکل نگرفته است؛ درصورتیکه اتفاق بسیار خجستهای میتواند باشد.
این کارگردان سینما درباره «سلام بر ابراهیم» تنها اثر اقتباسی خود گفت: من تجربه بسیار جذابی در کارنامه خود داشتم که کتاب «سلام بر ابراهیم» را تبدیل به نمایشنامهای برای تئاتر کردم. کار بسیار سختی بود چون این کتاب مجموعه پراکندهای از خاطرات است و اتصال و پیوند آن در یک نمایشنامه کار سختی است. این کار برای من تجربهای بسیار آموزنده و دارای حکمت بود. اگر افراد داستاننویس موفقی مثل زویا پیرزاد یک همکار سینمایی که با زبانی مشترک سخن بگویند داشته باشند ما شاهد تولیدات جذابی خواهیم بود که هنوز به این ترکیب نرسیدهایم. در بهترین حالت نویسنده اثر اولیه تبدیل به فیلمنامهنویس و سازنده اثر میشود و انتقال مدیوم توسط خود نویسنده صورت میگیرد.
او درباره نگاه جشنوارهها به فیلم اقتباسی توضیح داد: جشنوارهای در مشهد برگزار شد به نام جشنواره فیلمنامههای اقتباسی که با معرفی چند کتاب از زندگینامه شهدا به دنبال ساخت آثار صحنهای از این کتابها بودند. من برای این جشنواره اثر «سلام بر ابراهیم» را تولید کردم.
امروزه نگاه به فیلمنامه اقتباسی بهشدت مورد توجه قرار گرفته است. در جشنوارههای فیلم کوتاه علاوه بر جایزه اصلی، جایزهای ویژه برای فیلمسازان اقتباسی در نظر گرفته میشود. این نشاندهنده این موضوع است که یادآوری اهمیت اقتباس به نسل جدید فیلمساز کارساز بوده و روزبهروز بیشتر از قبل شاهد تولید این دست آثار هستیم. در سالهای اخیر در سینما و جوایز آن بخشی ویژه برای اقتباس نداشتیم. اگر بهطور ویژه در فراخوان جشنوارههای تئاتر و سینما به این موضوع توجه شود، روحیه تعامل و همکاری بین نویسنده و کارگردان جان تازهای خواهد گرفت.
لیلی عاج در پایان به راهکاری برای پیشرفت اقتباس اشاره کرد و گفت: برای پیشرفت اقتباس به کارگاههای بسیاری در دانشگاهها و فستیوالهایی مثل جشنواره فیلم فجر، فیلم کوتاه، انیمیشن و جشنوارههایی که این موضوع میتواند در آن حوزه مؤثر باشد نیاز داریم. همچون کارگاههایی که توسط انجمن سینمای جوان برگزار میشود، افرادی دور هم جمع شوند، آثاری بهعنوان منبع معرفی شوند. آنگاه خواهیم دید که از یک اثر واحد، چندین اثر اقتباسی مختلف از دیدگاههای مختلف تولید میشود. بازتولیدی غنیتر از قبل خواهیم داشت. همین اتفاقی که در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صورت میگیرد و اقتباس بهصورت یک پرونده ویژه پیگیری میشود، میتواند به پیشرفت آن کمک کند.
نظر شما