چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۸
گاهی ترجمه آثار تخصصی از تألیف دشوارتر است

مجید پروانه‌پور گفت: فلسفه هنر و اهمیت هنر به‌عنوان یک امر تأثیر‌گذار اجتماعی سابقه کمی دارد و حدود ۵۰ سال است که به آن توجه شده و در دانشگاه‌ها تدریس شده و مباحث نظری هنر مطرح می‌شود. فلسفه هنر یک شاخه فکری جوان است و طبیعی است که بسط نیافته است.

مجید پروانه‌پور از مترجمان تخصصی تاریخ و فلسفه هنر، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: فلسفه هنر و اهمیت هنر به‌عنوان یک امر تاثیر‌گذار اجتماعی سابقه کمی دارد و حدود ۵۰ سال است که به آن توجه می‌شود و در دانشگاه‌ها تدریس شده و مباحث نظری هنر مطرح می‌شود. فلسفه هنر یک شاخه فکری جوان است و طبیعی است که بسط نیافته. در این حوزه برای طرح مباحث و آرا اندیشمندان باید به نظر متفکرینی که در زبان‌ها و جهان‌های دیگر قلم زده‌اند توجه کنیم. نخست آن‌ها را ترجمه کنیم تا بر اساس مبانی‌ای که می‌یابیم بتوانیم تألیفاتی را رقم بزنیم؛ گرچه در این خصوص مباحث درازدامن و طولانی است و نمی‌توان فقط با یک دلیل آن را پوشش داد.

مترجم کتاب «فیلم همچون فلسفه» در پاسخ به این سؤال که با توجه به تجربیاتی که در تألیف و ترجمه داشته‌اید تألیف دشوار‌تر است یا ترجمه، گفت: ترجمه و تألیف هرکدام ویژ‌گی‌ها و دشواری‌های خاص خود را دارد. در تألیف نویسنده باید درونیات و فهم خود را تألیف کند و آن تصویری که در ذهن دارد و تحقیق کرده را به نحوی بیان کند که تکاپو داشته باشد. یعنی مباحث را به‌طور دقیق باز کند. سیر مبحث حفظ شود و مطلب انسجام داشته باشد.

وی افزود: گاهی در ترجمه به‌ویژه در مباحث تخصصی و آثار نویسند‌گان قدرتمند این دشواری دو برابر است. مترجم نخست باید مفاهیم اثر را بفهمد، خود اثر، ترجمه‌ها و شرح‌های گوناگون آن را بررسی و مطالعه کند. ممکن است زمان زیادی صرف شود و یک کتاب تألیفی نیز ممکن است یک پژوهش مختصر باشد ولی تألیف و ترجمه هر دو کار سختی است.
 
وی ادامه داد: در ترجمه آثار، مترجم خواه‌ناخواه در تألیف دخیل است. در ترجمه کتابی مثل کتاب «پدیدارشناسی روح هگل» یا ترجمه کتاب فلسفه «هستی و زمان هایدیگر» و یا رمان مارسل پروست نیاز به مطالعه و بررسی است و ترجمه‌های سخت و دشواری هستند. غنای زبان‎‌‌ها بستگی به کارکرد آن‌ها دارد. روزی یک نویسنده گفت: غنای هر زبان بستگی به این دارد که چه کاری می‌خواهیم از آن بکشیم.

مجید پروانه‌پور در پاسخ به سؤالی درباره مقایسه غنای زبان انگیسی و فارسی گفت: غنای هر زبان بستگی به این دارد که چه کاری می‌خواهیم از آن بکشیم. انگلیسی راحت است چون فقط سه ضمیر دارد. در زبان انگلیسی ضمایر جمع‌بندی شده است. اما در آلمانی برای دو کلمه «تو» و «شما» دو ضمیر جداگانه داریم؛ پس آلمانی پیچیده‌تر است. پیچیدگی در زبان‌های دیگر موجب غنای معنایی شده است؛ اما انگلیسی قدرتمندتر عمل کرده است.

وی در ارتباط با قوی‌بودن زبان‌ها نیز گفت: همه زبان‌ها قوی هستند؛ مثلا وقتی واژه «خراب» را در یک شعر فارسی به کار می‌بریم، حتی اگر صد سال هم کار کنیم، نمی‌توانیم واژه معادل آن را در ترجمه انگلیسی پیدا کنیم.

پروانه پور ادامه داد: در مواجهه با همین بخش‌های تفکر یک رخدادی در زبان انگلیسی رخ داده است که ریشه‌های لاتین و ژرمانیک خود را حفظ کرده است. بنابراین برای یک متن یکسان چند معنی می‌توان داشت. زبان فارسی نیز چون ریشه‌های سامی، عبرانی و عربی دارد، چنین ویژگی‌هایی را در خود حفظ کرده است. برای مثال «ام» به معنی مادر است؛ اما وقتی می‌گوییم «ام‌القرا» ذهن شما به سمت مادر شهرها نمی‌رود بلکه به سمت تاریخ دینی می‌رود.

این نویسنده اضافه کرد: انتقال این مفاهیم سخت است. بنابراین همه مترجمین قبل از شروع کار، یک سری توضیحات برای واژه‌های خاص مطرح می‌کنند تا خواننده متوجه آن شود.

وی در پاسخ به سؤالی درباره اینکه تألیف به زبان انگلیسی راحت‌تر است یا فارسی گفت: نوشتن به زبان فارسی راحت‌تر است؛ اما تالیف در همه زبان‌ها سخت است. هرچند شما می‌توانید در همه زبان‌ها کاری کنید که وجوه آن زبان بیان شود.
 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها