ناصر آقابابایی عضو هیئت علمیعلوم رفتاری سمت در ابتدای این نشست بیان کرد: کتابهایی که عنوان موفقیت را یدک میکشند با هدف اینکه خواننده به موفقیت دست یابد ترجمه و تالیف میشود. از آنجایی که اکثر کتابهای موجود در این حوزه ترجمه است نمیتوان به این نتیجه رسید که جامعه هدف آنها جوامع غربی است و شهروند شرقی و مسلمان هم در دسته مخاطبان هدف این کتابها قرار میگیرند.
آقابابایی افزود: کتابهای انگیزشی نیز در این طیف قرار میگیرند و ابتدا فرد باید انگیزه پیشرفت و موفقیت را داشته باشد و سپس وارد عرصه موفقیت و مطالعه کتابهای این حوزه شود.
او با بیان اینکه موفقیت چند عرصه دارد افزود: موفقیت تحصیلی، موفقیت اقتصادی، موفقیت در زندگی شخصی و ... انواع موفقیت محسوب میشوند. اما موفقیت با حس خوشبختی دو مقوله مجزاست.
او ادامه داد: در جهان مادی که ظرفیتها محدود است، اینکه به همه انسانها وعده موفقیت بدهی راستین نیست چراکه موفقیت مخصوص همه نیست و ظرفیت جامعه برای موفقیت محدود بوده و به تعداد افراد جامعه نیست.
او با اشاره به اینکه زندگی خوب گاهی با موفقیت حاصل میشود و گاهی خیر، بیان کرد: زندگی خوب الزاما با موفقیت همراه نیست و فردی که احساس رضایت و خوشبختی دارد الزاما فرد موفقی از نظر جامعه محسوب نمیشود.
آقابابایی زندگی خوب را زندگی دانست که در آن احساس درد و رنج کمتر و لذت بیشتری وجود داشته باشد و اظهار کرد: لذت بردن از زندگی ارتباط مستقیمی با ثروت و موفقیت ندارد.
.jpg)
سوده مهتاب پور سخنران دیگر این نشست درباره کتابهای موفقیت اظهار کرد: کتابها تکنیکهایی به ما میدهند که مانند حالت تلقین میماند و باعث میشود تو به خودت بگویی با طی کردن این مسیر موفق میشوی اما در نهایت همه چیز به تمرین خود مخاطب بر میگردد.
او ادامه داد: چون انسان و مدل فطرت و ذات او کمال طلب است سبب میشود که کتابهای موفقیت روی این خصلت انسان کار کنند. اما باید بدانیم که الگوهای موفقیت مختلف است و انسان به دنبال یک الگو و فرم ساده تر میگردد که میانبری باشد برای زودتر رسیدن به اهدافش.
مهتاب پور گفت: اگر کسی به دنبال تصویر کمال برای رسیدن به فضیلت باشد به دنبال کتابهای حدیث و اخلاق میرود تا نکاتی که موجب رشد میشود به ما ارائه دهد اما اگر کسی بخواهد نگاه تکنیکال به موضوع داشته باشد به سراغ کتابهای موفقیت میرود.
او افزود: آنچه مهم است این است که بدانیم کتاب به تنهایی برای من و شما نمیتواند کاری انجام دهد و بازار کتابهای موفقیت از روان انسان برای فروش بیشتر استفاده میکند تا فرمول سریع موفق شدن را به او بیاموزد.
او با اشاره به اهمیت انگیزه فردی برای رشد و موفقیت گفت: اگر انگیزه فردی وجود نداشته باشد موفقیت رخ نمیدهد زیرا دستورات کتاب نسخهای است که برای همه به صورت یکسان پیچیده میشود درحالیکه نمیتوان برای همه افراد و مسیری که برای موفقیت باید طی کنند نسخه واحدی پیچید.
نظر شما