نگاهی به کتاب «محیط مصنوع و شکلگیری طبقه کارگر صنعتی»؛
تعاملات کنشگران اجتماعی در ساختن شهر پالایشگاهی آبادان/ تاریخ اجتماعی کار در صنعت نفت ایران
کاوه احسانی در کتاب «محیط مصنوع و شکلگیری طبقه کارگر صنعتی» (تاریخ اجتماعی کار در صنعت نفت ایران) بر شهر پالایشگاهی آبادان تمرکز دارد و کنشها و تعاملات کنشگران اجتماعی دخیل در ساختن این شهر صنعتی را مورد بررسی قرار میدهد.
صد سال است که نفت و درآمدش در مرکز تمامی تحولات تاریخ معاصر کشور قرار دارد و با اینهمه، تاریخ این صنعت و فراز و فرودهایش تقریباً هیچگاه همچون یک تاریخ اجتماعی مورد بررسی قرار نگرفته است. در این اثر کنکاش در باب تبعات سیاسی این صنعت است بر دولتها و منتقدان و مخالفانشان، پیامدهای اقتصادی این صنعت و نهایتاً تأثیر متقابل وجوه اقتصادی و سیاسی آن، یعنی اقتصاد سیاسی نفت. این کتاب باب ورودی است بر مبحث تاریخ اجتماعی صنعت نفت در ایران از منظرِ شکلگیری طبقه کارگر صنعتی در استان خوزستان. زاویه ورود به این مبحث، زاویهای فضایی و جغرافیایی است و مشخصاً بر شکلگیری محیط مصنوع نفتی در شهر پالایشگاهی آبادان تمرکز دارد و کنشها و تعاملات کنشگران اجتماعی دخیل در ساختن این شهر صنعتی را بررسی میکند.
نفت را باید یکی از مباحث اساسی، تاثیرگذار و بحث برانگیز تاریخ ایران به حساب آورد که بهویژه با محیطی همچون آبادان پیوندی ناگسستنی دارد؛ شهری صنعتی که در اوایل سده بیستم میلادی با تلاشی سخت و پیوسته به سرعت ساخته شد و تاسیس مجموعه نفتی جدید با رشد سریع را تسهیل کرد که در این ارتباط کتاب و نوشتههای زیادی به رشته تحریر درآمد که کتاب «محیط مصنوع و شکلگیری طبقه کارگر صنعتی: تاریخ اجتماعی کار در صنعت نفت ایران(۱۹۴۱-۱۹۰۸م. ۱۳۲۰-۱۲۸۷ش)» نوشته کاوه احسانی یکی از مهمترین تحقیقهایی محسوب میشود.
احسانی فصل نخست یا درآمد کتاب خود را با عنوان «تاریخ اجتماعی کار و نفت به مثابه تاریخی شهری» دنبال میکند و میگوید که رویکرد و دیدگاه کلی خودش به این موضوع بینارشتهای و ورودش به بحث از زاویه فضا و جغرافیا است. وی در این بخش از کتاب خود مفاهیم نظری همچون «مواجهه نفتی، نظم اجتماعی و سیاسی نفت به مثابه همنشت، مجموعه نفتی و عادتواره نفتی» میپردازد و در ادامه نقاط عزیمت نظری، تجربی و تاریخی را توضیح میدهد.
نویسنده فصل دوم کتاب را با عنوان «ژئوپولتیک تاریخی نفت در خوزستان» نامگذاری کرده است. وی در این فصل به بررسی دوباره صورتبندی منطقهای و ملی خلیج فارس و ایران برای حضور در نوعی سیاست امپراتوری جهانی میپردازد که از طرف انگلیس هدایت میشد. احسانی در این فصل نشان میدهد که چگونه نهادهای دولتی و گماشتگان حکومتی در ایران، همچون موضع دولت انگلیس در قبال ایران و خلیج فارس در تلاش برای همپایی و وفق یافتن با شرایط آشفته و جدید دستخوش تغییرات مداوم در پیکربندی خود میشدند که در خوزستان این تغییر جهتها به ظهور عادتواره نفتی جدید در دهه ۱۹۲۰ میلادی منجر شد.
فصل سوم از کتاب به مبحث «مواجهه نفتی در خوزستان ۱۹۲۱-۱۹۰۸» اختصاص پیدا کرده است که نویسنده در آن به بررسی جوامع محلی وابسته به زمین و محیطهای شبانی در هنگام جایگیریشان در دل چرخه جهانی سرمایهداری نفتی میپردازد. همچنین احسانی در این فصل نشان میدهد که مقولات به ظاهر بدوی و سنتی همچون هویت قبیلهای، هرگز مستقر و دائمی نبودهاند، بلکه همواره با جریانها و خواستهای جهان بزرگتر وفق پیدا میکردهاند و مشغول دست و پنجه نرم کردن با اصطکاکهای درونی بودهاند که در نهایت ثابت شد، امکان تفوق بر آنها وجود ندارد.
احسانی فصل چهارم از کتاب خود را با عنوان «جنگ جهانی اول و پیآمدهای آن: ظهور «مسئله اجتماعی» و تاثیرش بر مجموعه نفتی(۱۹۲۶-۱۹۱۴)» نامیده است؛ فصلی که در آن نشان میدهد دولت انگلیس چگونه در دوره پس از جنگ جهانی اول و در واکنش به ظهور سیاست تودهای و ظهور ملیگرایی ضداستعماری دستخوش تحولات عمیق شد که پیامد این وضعیت ظهور مساله اجتماعی به عنوان دغدغه اصلی اشکال مختلف حکومت و نهادهای حکومتی بود. در این فصل ظهور سیاست تودهای و اقدامات رفاه اجتماعی را به دنبال جنگ جهانی اول به مثابه پاسخ به بخشی از خواستهای فرودستان برای حقوقی خواهیم دید که تحت مقوله شهروندی اقتصادی و سیاسی قرار میگیرند. این فصل ممکن است در نگاه نخست در نظر خوانندگانی که بیشتر با تاریخ اروپا و غرب آشنایی دارند، اضافی و حتی بیربط با ماجرای اصلی باشد اما هدف نویسنده از ورود به این موضوع از زاویه تاریخ جهانی کار، تاریخیسازی کنشهای اقتصادی، صنعتی، حکومتی و مدیریت اجتماعی بوده است.
«دوران پس از جنگ: پدرسالاری ناخواسته و مسئله اجتماعی در مجموعه نفتی خوزستان» عنوان فصل پنجم از کتاب را تشکیل میدهد. احسانی در این فصل به کاوش زمینه بروز «امر اجتماعی» در خوزستان از منظر شرکت نفت و دولت نوپای ایران میپردازد. نویسنده در فصل ششم با عنوان «ترکیب یک شهر نفتی(۱۹۲۴-۱۹۲۷)» طیفی از اتحادهای شهری جدید را بررسی میکند که در سالهای میان دو جنگ جهانی در آبادان برای مقاومت در برابر خلع ید بیشتر از طرف سرمایهداری نفتی و نیز برای تقاضای «حق بر شهر» ظهور کرد. این جنبشهای فرودستان به دست جماعت ناهمگونی شکل میگرفت که از محل اصلی سکونت خود جدا شده بودند.
«جمعبندی: آبادان و کارگران نفت در سالهای بین دو جنگ(۱۹۲۶-۱۹۴۱)» عنوان فصل هفتم از کتاب احسانی است که در آن به ارایه جمعبندی از تاریخ اجتماعی آبادان، منطقه و مجوعه نفتی و نیز طبقات کارگر در صنعت نفت در طول سالهای بین دو جنگ جهانی میپردازد. بنابراین در جمعبندی کتاب خطوط عمده دوره منتهی به جنگ جهانی دوم را که به اشغال ایران توسط متفقین و کناره گیری اجباری رضاخان منجر شد، مورد تحلیل قرار میگیرد.
احسانی «فهرست منابع» را در پایان کتاب خود میآورد؛ فهرستی که شامل منابع آرشیوی، منابع فارسی و منابع انگلیسی میشود.
مهمترین و نخستین نکته کتاب حاضر را باید بدیع و نو بودن موضوع دانست که کاوه احسانی به خوبی آن را انتخاب و مورد بررسی قرار داده است. یکی از نکات قوت دیگر کتاب مسالهای است که مولف درباره آن پژوهش کرده است، یعنی مساله نفت. نویسنده به خوبی آگاه بوده که چگونه نفت به عنوان یک عنصر طبیعی در ایران طی یکصد سال گذشته با تاریخ، سیاست، اقتصاد، اجتماع و... پیوند خورده و شناخت این مسایل به نفت ارتباط دارد. به همین دلیل هم در این کتاب به چنین مساله با اهمیتی پرداخته است.
نکته قوت دیگر کتاب استفاده از مباحث نظری در عین فارغ نبودن از مباحث تاریخی است؛ یعنی احسانی به خوبی توانسته کتاب حاضر را با منابع و اسناد اصلی و در پیوند با مباحث نظری به رشته تحریر درآورد. به گونهای که متن کتاب برای خواننده بسیار روان و قابل فهم شده است. یکی از مهمترین نکات دیگر قوت کتاب درباره منابع مورد استفاده نویسنده است زیرا نویسنده از تمام منابع دسته اول، پژوهشها و اسناد مرتبط با نفت در ایران استفاده کرده است به گونهای که در پایان کتاب به ارایه فهرستی جامع از این منابع اختصاص داده است.
نشر شیرازه کتاب «محیط مصنوع و شکلگیری طبقه کارگر صنعتی» نوشته کاوه احسانی را با ترجمه مارال لطیفی در 642 صفحه و قیمت 360 هزار تومان منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.
نظر شما