گینور میگوید: «مامانم میگفت که بازخوانی کتابها او را نگران میکند، زیرا فکر میکرد به اندازه کافی افقهایم را گسترش نمیدهم.بعدها به این نتیجه رسید که کاری که من انجام میدهم یادگیری زبان کتابها است.»
گینور وقتی کلاس کلاس ششم بود کتاب «اجاق سرد آنجلا» (نوشته فرانک مککورت) را خواند. این کتاب را خیلی دوست داشت و حتی نام نویسنده را در دفترچه تلفن جستجو کرد و با او تماس گرفت تا در مورد آن با او صحبت کند. مککورت خانه نبود و گینور پیامی برای او گذاشت و این داستان را به عنوان نمونه اولیه اشتیاق ادبی خود تعریف کرد.
گینور این اشتیاق به کتاب را در دوران بزرگسالی نیز حفظ کرد. او اکنون سردبیر ارشد در نشریه «لیترری هاب» (Literary Hub) است، نشریهای آنلاین که بر داستانهای ادبی و غیرداستانی تمرکز دارد. گینور به تازگی، در مقام نویسنده ظاهر شده و کتابی منتشر کرده است.
در ژوئن امسال، انتشارات پنگوئن قرار است اولین رمان گینور را با عنوان «تابش» منتشر کند. این کتاب کمدی تاریکی است که بر روی یک روزنامهنگار مبارز به نام جین دورنر تمرکز دارد، کسی که در تلاشی ناامیدکننده برای نجات شغلش، سعی میکند یک مشتری پردرآمد پیدا کند: یک معلم حوزه سلامت. گینور میگوید: «در رمان، جین تصمیم میگیرد که سعی کند از این زن درآمدزایی کند.»
گینور بخشی از تغییرات چشمگیر در انتشار کتاب است که براساس آن طی سالهای اخیر تقریباً در همه بخشهای صنعت، زنان را از مردان پیشی گرفتهاند. زمانی زنان سالیانه کمتر از 10 درصد از کتابهای جدیدالچاپ در ایالات متحده را مینوشتند. اما اکنون بیش از 50 درصد سهم کتابهای تازهچاپ به زنان اختصاص دارد. از اینها گذشته، به طور کلی فروش کتابهای زنان نیز از مردان بیشتر شده است بازار کتاب در مقایسه با بسیاری از قلمروهای خلاق دیگر که همچنان تحت سلطه قاطع مردان است، روی خوشی به زنان نشان داده است.
تحقیق جدید «جوئل والدفوگل»، اقتصاددان دانشکده مدیریت کارلسون دانشگاه مینهسوتا نشان میدهد که بازار کتاب در حال از سر گذراندن نوعی انقلاب زنانه است. وی اخیرا در مصاحبهای تبیین کرد که چه عواملی سبب میشوند زنان در بسیاری از صنایع خلاق از مردان دنبالهروی کرده، اما موفقیت چشمگیری در دستیابی به حقوق برابر با مردان در عرصه نشر داشته و حتی توانستهاند از آنها پیشی هم بگیرند.
والدفوگل پس از گذراندن بخشی از سال گذشته در دفتر کپی رایت ایالات متحده به عنوان یک محقق مدعو، به مطالعه در زمینه نمایندگی زنان در صنایع خلاق علاقهمند شد. آژانس فدرال، که بخشی از کتابخانه کنگره است، وظیفه دارد سوابق مربوط به مطالب دارای حق چاپ را نگه دارد.
یکی از اولین پروژههایی که دفتر کپی رایت روی آن کار کرد، تجزیه و تحلیل دادههای تکامل زنان در حوزه حق مؤلف بود. با نگاهی به اعداد، والدفوگل متوجه شد که زنان پیشرفتهای باورنکردنی در زمینه تألیف کتاب داشتهاند، اما همچنان در سایر حوزههای خلاق عقب هستند.
برای مثال، در حالی که زنان در سالهای اخیر پیشرفتهایی داشتهاند، هنوز کمتر از 20 درصد از کارگردانان سینما و کمتر از 10 درصد از فیلمبرداران را در 250 فیلم برتر ساخته شده در سال 2022 تشکیل میدهند. زنان تنها بین 10 تا 15 درصد مخترعان در ایالات متحده را طی یک سال تشکیل میدهند.
برای مدت طولانی، بازار کتاب شاهد نابرابری مشابهی بین مردان و زنان بود. مطمئناً، برخی از نویسندگان زن معروف از گذشته به ذهن میرسند: جین آستن، مری شلی، امیلی دیکنسون، آگاتا کریستی، زورا نیل هرستون و الخ. اما والدفوگل میگوید که تقریباً بین سالهای 1800 تا 1900، سهم نویسندگان زن در هر سال تنها 10 درصد بود.
در قرن بیستم، نویسندگی زنان به آرامی شروع به رشد کردند. در اواخر دهه 1960، درصد سالانه نویسندگان زن به تقریباً 20 درصد افزایش یافته بود. سپس، در حدود سال 1970، نویسندگی زنان واقعاً شروع به کار و عرض اندام. والدفوگل میگوید: «بعد از سال 1970 تغییراتی مهم و اساسی رخ داد.»
والدفوگل دریافت که تا سال 2020، زنان اکثریت تمام کتابهای جدید، داستانی و غیرداستانی را هر سال در ایالات متحده مینوشتند. زنان در این مرحله نه تنها پربارتر از مردان بوده بلکه موفقتر نیز شدهاند. با تحلیل دادههای طیف وسیعی از منابع والدفوگل به این نتیجه رسید.
پیشرفت زنان در بازار کتاب را میتوان بخش کوچکی از جنبش فمینیستی گستردهتر دانست. انتخاب یک سال به عنوان نقطه عطف واضح برای هر جنبش اجتماعی میتواند کاملاً خودسرانه باشد. تغییرات اجتماعی دراماتیک اغلب به صورت تدریجی و نه یکباره اتفاق میافتد. با این حال، اگر بخواهید یک سال را به عنوان نقطه عطف انتخاب کنید، سال 1970 سال بسیار خوبی برای جنبش زنان است، نه فقط در انتشار کتاب، بلکه در طیف وسیعی از فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی.
به نظر می رسد که مشارکت زنان در کل بازار کار ایالات متحده پس از سال 1970 واقعاً افزایش یافته است. اقتصاددانان نظریهها و شواهد مختلفی را ارائه کردهاند که نشان میدهد چرا زنان آمریکایی پس از قرنها قرار گرفتن در جایگاه دوم در بازار کار به پیشرفتهای چشمگیری دست یافتند. تأثیرات ماندگار ورود زنان به نیروی کار به عنوان مردانی که در خارج از کشور در طول جنگ جهانی دوم جنگیدند، جنبش فمینیستی، تغییرات فرهنگی و کاهش تبعیض مطمئناً نقش مهمی ایفا کردند.
گسترش روزافزون نیروی کار و فناوریهای صرفهجویی در زمان، مانند برق، لولهکشی، ماشین ظرفشویی، ماشین لباسشویی، جاروبرقی و مایکروویو، که محاسبات اقتصادی بسیاری از خانوادهها را تغییر داد، در این قضیه بیتاثیر نبود. قبل از استفاده گسترده خانوارها از این فناوریها، کار خانگی بسیار سنگین بود و به ساعتها و ساعتها کار در روز نیاز داشت. بخش اعظم آن کار را زنان انجام می دادند. مطالعات مختلف اقتصادی نشان میدهد که با ورود فناوریهای جدید و کاهش این حجم کار، زنان به طور فزایندهای آزاد شدند تا مشاغلی را دنبال کنند که به آن علاقه داشتند، از جمله حوزه انتشارات.
همچنین دهه 1970 آغازی بود برای ورود هرچه بیشتر زنان به حوزه آکادمی. احتمالاً تصادفی نیست که تا سال 2020، زنان درصد اعظم نویسندگان کتابها را به خود اختصاص داده بودند، بلکه به اکثریت فارغالتحصیلان دانشگاهی در ایالات متحده تبدیل شدند. زنان همچنین در حال حاضر حدود 70 درصد از دانش آموزان دبیرستانی را هر ساله تشکیل میدهند.
منبع:
نظر شما