یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۲
تبدیل موفق یک گزارش به اثر ادبی

«روزهای پیام‌بری» خاطرات غلامحسن حدادزادگان، پیام‌رسان و راننده پیکر شهدا در دوران جنگ تحمیلی است که به قلم روح‌الله شریفی و با همکاری حوزه هنری استان قزوین توسط انتشارات «سوره مهر» به انتشار رسیده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ زینب آزاد: در دومین ماهنامه سوره درباره کتاب «روزهای پیام‌بری» آمده است: «روزهای پیام‌بری» داستان یک راننده است؛ راننده‌ای که اگر چه فقط نقش رساندن یک خبر تلخ  را برعهده داشته است اما خاطرات بسیار زیادی از مواجهه با خانواده‌های شهدا دارد؛ خاطراتی که به مرور زمان شاید برخی از آن‌ها فراموش شده باشد اما این کتاب تلاش می‌کند همین خاطرات فراموش‌شده را زنده کند.

«روزهای پیام‌بری» داستان زندگی مردی را تعریف می‌کند که در روزهای دفاع مقدس، خانواده‌ شهدا را از شهادت فرزندشان باخبر می‌کرده. پیک مرگ؟ نه، سفیرِ شهادت.

این شاید بهترین تعبیر برای کاری باشد که «غلامحسین حدادزادگان» سال‌ها به سختی انجامش داد و روح‌الله شریفی در «روزهای پیام‌بری» روایتش کرد.

راوی کتاب غلامحسن حدادزادگان، کارمند بنیاد شهید قزوین و رانندۀ آمبولانس پیکر شهدا و پیام‌رسان شهادت تعدادی از شهدای قزوین است. روح‌الله شریفی روایت حدادزادگان را از میانۀ روزهای زندگی‌اش آغاز می‌کند؛ آنجا که در زندان قزوین مشغول کار است و زندانبان هم‌شهری و هم‌محله‌ای‌هایش. یک زندانبان مهربان که بر اثر یک اتفاق، شغلش را کنار می‌گذارد و وارد مسیر تازه‌ای می‌شود.

او به سفارش یک دوست به بنیاد شهید می‌رود و سرنوشت او را هم‌نشین پیکر شهدا می‌کند. حدادزادگان که سابقۀ ترس از جنازه را از کودکی به یادگار دارد، با داشتن چنین زمینه‌ای پا در مسیر سخت پیام‌بری و حمل پیکر شهدا می‌گذارد تا زمانی که مأمور به رساندن خبر شهادت می‌شود.

نویسنده خاطرات راوی را از سال ۱۳۶۰ آغاز می‌کند و تا سال ۱۳۶۶ ادامه می‌دهد. آنچه این نوع خاطرات را برای خواننده جذاب کرده، قلم روان و بیان شیوای نویسنده است که با چاشنی طنز همراه شده. شریفی با زبانی شیرین و قلمی بی‌لکنت، مخاطب را با حدادزادگان همراه می‌کند. بخش قابل توجهی از خاطرات راوی در کتاب «روزهای پیام‌بری»، از اتفاقات رساندن خبر شهادت و دیدن و شناختن خانوادۀ شهداست. خانواده‌هایی متفاوت که هرکدام رفتارهایی خاص در مواجهه با پیامرسان خبر شهادت فرزندشان داشته‌اند.

شریفی به خوبی توانسته ابزارهای تبدیل یک «گزارش» به «ادبیات» را به کار بگیرد و روایتی جذاب و پرفرازونشیب بسازد و با وجود رفت و برگشت‌های به‌جا، انسجام متن را حفظ کرده است. از طرف دیگر، او به‌خوبی از توصیف استفاده کرده و به‌صورت دقیق از تخیل مبتنی بر واقعیت بهره برده است. دیگر نکته اینکه نویسنده در حفظ و حراست از مرزهای میان خاطره‌نویسی و روایت کاملاً وفادار بوده و در این میان چیزی را کم یا زیاد نکرده است. همچنین با ظرافت خاطرات را برگزیده و تدوین و بازنویسی کرده است. شریفی «روزهای پیام‌بری» را تالیف کرده اما از چارچوب خاطرات راوی، بیرون نزده است. همه این‌ها در کنار هم «روزهای پیام‌بری» را به یکی از بهترین آثار متاخر در عالَم «ادبیات پایداری» تبدیل کرده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها