سه‌شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۰
تمرکز «راه‌یار» بر موسیقی انقلاب

انتشارات «راه‌یار» یکی از انتشارات فعال در زمینه انتشار کتاب‌‌ها با دسته‌بندی «هنر انقلاب» است. از شعر و ادبیات و سرودها تا نقاشی و سینما و موسیقی و عکاسی بیانگر تفکر پیش آمده از انقلاب است. سینمایی با عنوان سینمای انقلاب و سینمای جنگ که سرشار از فداکاری و ایثار یا عکس‌هایی از جنگ و انقلاب است. به همین منظور به بررسی کتاب‌های انتشارات راه‌یار پرداختیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ انقلاب با تحولی که در همه حوزه‌ها به وجود آورد و تغییراتی که در سبک زندگی، تفکر، سیستم سیاسی و حوزه‌های مختلف داشت در هنر هم باعث تغییراتی شد.و در خلق آثار هنری به موضوعاتی نظیر ایثار و گذشت و فداکاری، که تا قبل انقلاب در وادی هنر کمتر نمود داشتند توجه بیشتری شد.

هنر انقلاب هنری است که از انقلاب و فضایی که در انقلاب پدید آمده، شکل می‌گیرد و پیش می‌رود و هر شاخه‌اش از گرافیک و نقاشی گرفته تا سینما و تئاتر، بیانگر واقعیات و اتفاقات به وجود آمده متأثر از انقلاب بوده است.

انتشارات راه‌یار یکی از ناشران فعال در زمینه انتشار کتاب‌‌های هنر انقلاب است.  به مناسبت فرارسیدن هفته هنر انقلاب اسلامی در این گزارش  کتاب‌های انتشارات راه‌یار را بررسی می‌کنیم. 

کتاب «هم‌سایه انقلاب»
شعر میرزاعلی، بی‌آنکه پیچیدگی‌های فلسفی‌نما و پیرایه‌های دل آزار شعرای پرمدعا را داشته باشد، انعکاس دهنده صاف و ساده و صادق باورها و احساسات مردمی بود که با آن‌ها زندگی می‌کرد.
ادبیاتش، رنگ مردم داشت. کاری می‌کرد که مردم کوچه و بازار، معارف و آرمان ها و شعارهای انقلاب را به آسانی بر زبان جاری کنند. در کنار این ها، رویکردش در شعر، محدود و محصور به موضوعات صرفا سیاسی نبود.

از 29 بهمن و 22 بهمن و 12 فروردین و 13 آبان گرفته تا شهدای ترور، جبهه‌های جنگ، مرام امام امت، مستضعفین، عدالت خواهی، نقد سیره مسئولان و دادخواهی مظلومین همگی در کلام او جایگاه داشت. اصلا انقلاب را به تمام معنا، انقلاب می‌دانست. برای حفظ خط و اندیشه امام کوشا و جسور بود.
بی‌واهمه به صاحبان قدرت تذکر می‌داد و هزینه‌اش را هم می‌داد.
 
کتاب «ساده‌رنگ»
​کتاب ساده رنگ؛ خاطرات فرهنگی و هنری مجید دلدوزی است.  کتاب ساده رنگ دومین اثر از مجموعه تاریخ شفاهی هنرهای تجسّمی انقلاب اسلامی است.
مجید دلدوزی، متولد ۱۸ آبان ۱۳۳۴ در تبریز است. زندگی پُرفرازونشیبی داشته و سر پُر سودایی. آنچه دنبالش بوده، مفید بودن و رشد کردن بوده؛ ازاین‌رو، هیچ‌گاه آرام نداشته. از سال‌های سربازی در ارتش شاهنشاهی تا نهضت سوادآموزی و آموزش و پرورش و از فعالیت فرهنگی و هنری در سپاه تا همکاری در فعالیت‌های فرهنگی حزب‌الله لبنان، همواره کار کرده و بی‌آنکه دانشکده هنر ببیند، کوشیده و به‌عنوان یک گرافیست فعال و خلّاق، بالیده و به امروز رسیده است. کتاب «ساده رنگ» در ۲۱ فصل تدوین شده است که عبارتند از: قورو چای، من فرار کردم شاه فرار کرد، مات شدی جناب سروان، مدرسه در سامان میدانی، پسر شیخ کریم، انقلاب بازی، یا موسی فرار کن، دستفروش و اساتید بخیل، در جوار شهر آفتاب (بعلبک لبنان)، من می خواهم امضا کنم، تذهیب زیبای گوشه نشین، پاسدار هنرمند، ثواب جهادمان را تاخت زدیم، خیانت کرده اید آقا، از گرک تئز گرک!، آموزشگاه حاج آقای قدوسی، آقای فائقی عزیز!، آدم اداری یعنی چه؟، یک «نگاه» کنگره را تمام کرد، ایش ایشی گورستدی، او به راز دلها آگاه است. در بخش دوم کتاب، تصاویر و اسناد و طرح‌های گرافیکی دلدوزی آمده است.
 
کتاب «انقلاب نقش‌ها»
راوی، محمد ملتجی که متولد سال ۱۳۳۷ است، خاطرات خود را از کودکی تا اوایل دهه ۱۳۷۰ بیان کرده است. در این فاصله علاوه بر وقایع کلی زندگی و جغرافیای خاستگاه (مشهد)، دو تحول مهم انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به سرگذشت او جهت می دهند. در خدمت به انقلاب، به فعالیت‌های هنری رو می‌آورد و در نمایش (تئاتر) خبره می‌شود. به قول تدوین کننده کتاب: «محمد ملتجی نمونه‌ای از نسلی از فرزندان انقلاب اسلامی است که شاید بهترین توصیف فعالیت ها و تلاش‌های آنها این جمله سید مرتضی آوینی باشد: «فرزندان انقلاب در برابر عرصه‌های تجربه نشده.» نسلی که در مسجد و پای منبر رشد یافته‌اند و به ناگاه خود را در مواجهه با هنرهای نوینی می‌بینند که پیشینه تاریخی چندانی از آن‌ها در ذهن ندارند.» راوی هم گفته است: «انقلاب بود که توقع مان را از خودمان برد بالا و دنیای دیگری را پیش چشم مان گشود». این کتاب بیانگر نمونه‌ای از هنر تئاتر بعد انقلاب است.
 
کتاب «انقلاب رنگ‌ها»
کتاب انقلاب رنگ‌ها تحقیق و تدوین حسن سلطانی که خاطرات شفاهی علیرضا خالقی، هنرمند و نقاش پیش کسوت انقلاب اسلامی را بازگو می‌کند، اولین کتاب تاریخ شفاهی در حوزه هنرهای تجسمی انقلاب اسلامی محسوب می شود.
انقلاب رنگ‌ها در سه فصل به فعالیت های علیرضا خالقی در زمینه خطاطی، نقاشی و تصویربرداری در دوران انقلاب و دفاع مقدس در حزب جمهوری اسلامی و تبلیغات جنگ می‌پردازد.

اثر به یادماندنی خالقی تصویری بزرگ از حضرت امام خمینی(ره) است که در راهپیمایی‌های مردم مشهد در سال۵۷ پیشاپیش جمعیت حرکت داده می‌شد. رهبر انقلاب در این خصوص می گویند: «عکس بزرگی از امام ساخته شده بود که طولش ۱۷-۱۶ متر بود و به همین تناسب عرض داشت. دوستان می‌گفتند این مثل علامت مخصوص بنی اسرائیل است که در هر جنگی این را با خودشان می‌بردند، پیروز می‌شدند. آن روز هم، ۹دی که این عکس بزرگ را با خودمان حمل می‌کردیم، دل‌هایمان قرص بود که امروز هم حادثه‌ای پیش نمی‌آید».
کتاب انقلاب رنگ‌ها مجموعه کاملی از آثار تجسمی علیرضا خالقی را در بخش پوسترها و نقاشی‌ها برای علاقه‌مندان نمایش می‌دهد.
 
کتاب «آقای کاف میم»
کتاب آقای کاف میم تحقیق و تدوین رضا پاک سیما، خاطرات شفاهی حسن کمالیان مستندساز و عکاس دفاع مقدس است. کمالیان از ابتدای انقلاب با عضویت در واحد سمعی بصری حزب جمهوری اسلامی عکاسی را شروع می کند. یکی از فعالیت‌های او در سال ۱۳۵۸رفتن به روستاهای دور و نزدیک استان خراسان و پخش فیلم برای مردم بوده است.

کمالیان از سال ۱۳۵۹ عضو واحد تبلیغات سپاه می شود و به عنوان عکاس، فیلم‌بردار و بیسیم‌چی به مناطق جنگی اعزام می‌شد. او در سال‌های جنگ چند مستند و مجموعه‌های تلویزیونی در مورد وقایع مرتبط با دفاع مقدس ساخته است. در سال‌های بعد از دفاع مقدس نیز او به فعالیت‌هایش در قالب تله تئاتر، مستند و فیلم کوتاه و بلند در مجموعه‌هایی چون سپاه، صداوسیما و روایت فتح ادامه می‌دهد. از جمله افتخارات او کسب دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم نیمه بلند برای فیلم یلدای نرگس در دهمین جشنواره فیلم دفاع مقدس است. کتاب آقای کاف میم در پانزده فصل تنظیم و تدوین شده است: هجرت، راز هدیه، دست سرنوشت، علمیات مولای متقیان(ع)، عملیات رمضان، عملیات مسلم بن عقیل، پشت جبهه، کامیاران، عوارض حرفه‌ای شدن، ارومیه، قربانی فرهنگ سینما، پایتخت نشینی، بازگشت، فراز و نشیب.
 
کتاب «آپاراتچی»
این کتاب تحقیق و تدوین روح‌الله رشیدی است که خاطرات شفاهی جلیل طائفی اسدی، عکاس و فیلم‌ساز انقلاب اسلامی را روایت می‌کند.
جلیل طائفی، متولد 1331 در تبریز است که رنج ساخت فیلم‌های بلند را با ابتدایی‌ترین امکانات به جان خرید و با زحمت زیادی برای مردم نمایش داده است. بدون کمترین پشتیبانی رسانه ای یا هر امکان دیگر.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
به جای اینکه در خانه‌اش بنشیند که مردم بیایند دنبالش، خودش بلند شده و میان مردم رفته است. برای آنها حرف زده. نان و پنیرشان را خورده و فیلمش را با آپارات برای آنها پخش کرده است. برای مردمی که نه تنها سینما ندیده بودند، بلکه حتی داشتن تلویزیون هم برایشان آرزو بوده است. او قصه‌های انقلاب را به جاهایی برده است که مردم آن مناطق، با گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در جریان بسیاری از وقایع جامعه انقلابی‌شان قرار نداشتند.

روح الله رشیدی، محقق و تدوین‌گر کتاب در مقدمه‌اش بر این کتاب می‌نویسد: در دیدار مختصر اول فهمیدیم که با چهره‌ای استثنایی روبرو هستیم که نظیرش در منطقه آذربایجان پیدا نمی‌شود. مرور خاطراتش به ما می‌گوید که او کار درجه یک انجام داده! کار درجه یک یعنی کار به‌هنگام و ناظر به نیازهای اساسی و اولویت‌های جامعه.

اگر فیلم معروف «سینما پارادیزو» اثر جوزپه تورناتوره را دیده باشید، قطعا خواندن کتاب «آپاراتچی» شما را به یاد آن فیلم می‌اندازد. شخصیت اصلی کتاب تلفیقی است از آلفردو و سالواتوره که عشق به فیلم سینما مسیر زندگی آنها را به سمت دیگری هدایت می‌کند. داستان یک سینه فیلی که علیرغم تنگناهای مالی، مانند سالواتوره از کودکی چشم‌هایش به پرده سینما دوخته می‌شود و دستگاه آپارات که چندان هم پر رمز و راز نیست، برای او دنیایی رویایی و وصف‌ناپذیر می‌شود. برای علاقمندان به سینما، خواندن «آپاراتچی» خالی از لطف نخواهد بود.
 
کتاب «هشت میلی متر از انقلاب»
این کتاب تحقیق و تدوین محمد اصغرزاده است که خاطرات شفاهی علی میرقطبی از نحوه‌ ساخت مستند «انقلاب در سبزوار» را که با دوربین هشت میلی‌متری خود از تمامی اتفاقات راهپیمایی مردم سبزوار علیه رژیم پهلوی فیلم گرفته است بازگو می‌کند.

علی میرقطبی در این مستند تظاهرات مردم، سفر علما به اسفراین و شهادت مردم در روزهای نهم و دوازدهم محرم 57 را به تصویر کشیده و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فیلم را تدوین می‌کند.
کتاب «هشت میلی‌متر از انقلاب» روایتی از رویدادهای تأثیرگذار تاریخی سبزوار در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی است و در این اثر روند فیلم‌سازی مستند در بحرانی‌ترین روزهای شرایط کشور در سال 57 در قالب خاطرات علی میرقطبی مرور شده است
 
کتاب «تا نفس دارم می‌جنگم»
کتاب تا نفس دارم می‌جنگم گردآوری شده توسط سامان سپهوند است که خاطرات دوران کودکی، نوجوانی  استاد محمد میرزاوندی یکی از مفاخر هنر لرستان و ایران است. استاد محمد میرزاوندی با سروده‌های حماسی خود در دوران جنگ، یکی از شناسنامه‌های هنری کشور است که سرود «دایه دایه وقته جنگه» او در دوران جنگ به یکی از نمادها و آواهای ماندگار دوران دفاع مقدس تبدیل شد.

میرزاوندی در خاطره‌ای، دیدار مجموعه هنری خویش با آیت الله‌خامنه‌ای در دوره ریاست جمهوری را چنین روایت می کند: 
«بیست و یکم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ بود. آقای محمدعلی طاهری از ساری و من، توی بخش تک خوانی اول شده بودیم. به ما خبر دادند که آیت الله خامنه ای ما را می خواهند تا به خدمتش برویم. با تعدادی از بچه‌های خراسان، از محل برگزاری جشنواره با اتوبوس راهی دفتر ریاست جمهوری شدیم. اصلاً به دورو برمان توجه نداشتیم. نمی‌دانستیم به کجا می‌رویم. قند توی دلمان آب می‌شد. دوست داشتیم همه مسیر را باز کنند و ما یک‌سره و بدون معطلی به مقصدمان برسیم و آقای خامنه‌ای را زیارت کنیم. از پیچ و خم چند خیابان گذشتیم. راننده که ترمز دستی را کشید، از جایمان کنده شدیم و پرت شدیم به طرف جلو. دستی به آینه زد و گفت: «دوستان بفرمایین.» ذوق و شوق زیادی برای دیدار آقای خامنه ای داشتم و دست و پای خودم را گم کرده بودم. صدای قلبم را می شنیدم... بچه های دفتر ریاست جمهوری خیلی به ما احترام می گذاشتند... یک گروه ده نفره بودیم. بعد از بازرسی بدنی و تشریفات اداری، بالاخره داخل رفتیم.

همه، دور تا دور دفتر نشسته بودند. چند لحظه‌ای نشستیم. آقای خامنه‌ای تشریف آوردند. خدمت ایشان سلام کردیم. به شوخی گفتند: «شما که می‌گویید وقت جنگ است، در مورد جنگ بخوانید.»
«تا نفس دارم می‌جنگم»، «ای وطن بی تو دنیا قورسونه» و «دایه دایه» را اجرا کردیم. آقای خامنه‌ای ما را تشویق کردند و برایمان دست زدند. پشت بندش هم همه برای ما دست زدند. آقای خامنه‌ای به من گفت: «از صدای شما خیلی خوشم آمده.»
 
 
کتاب «جنگ جنگ تا پیروزی»
جنگ جنگ تا پیروزی عنوان کتابی گردآوری شده توسط سامان سپهوند است که به بررسی فعالیت‌های گروه سرود امور تربیتی خرم آباد می‌پردازد.
نویسنده در مقدمه کتاب آورده است: «عنوان کتب را «جنگ جنگ تا پیروزی» گذاشتم، چرا که نام یکی از معروف‌ترین سرودهای گروه است که شهرت بسیار دارد. راوی کتاب را راوی اول شخص نامعلوم انتخاب کردم که خاطرات را به شکل جمعی بیان می‌کند و هر جا که خاطرات شخصی اعضای گروه وجود داشته، راوی به سوم شخص تغییر کرده است تا گوشه ای از خاطرات فردی اعضای گروه هم پوشش داده شود.»

در این کتاب که در هشت فصل به نگارش در آمده است، محقق به بررسی گروه سرود خرم آباد از یک سال پیش از شکل‌گیری می‌پردازد و رفته رفته قصه خود را به جلو می‌برد و خاطرات این گروه را از اجراهای خود در روزهای پر التهاب هشت سال جنگ دفاع مقدس روایت می کند.

عکس‌هایی از گروه سرود خرم آباد از جمله اجراها، اعزام‌ها به جبهه و شرکت در جشنواره‌های مختلف و همچنین متن اشعار خوانده شده توسط این گروه از دیگر قسمت‌های این کتاب است که آن را به اثری خاطره انگیز و خواندنی تبدیل کرده است.
 
کتاب «متولد بهمن»
کتاب متولد بهمن نام کتابی گردآوری شده توسط روح‌الله رشیدی است که خاطرات شفاهی اسفندیار قره‌باغی را به تصویر‌ می‌کشد. گاه برخی چهره‌ها به دلیل خاصی برای انسان چهره ماندگار می‌شوند؛ برای اختراعی، نگارش کتابی، انجام حرکتی ویژه و بسیاری کارهای دیگر. اسفندیار قره‌باغی یکی از این چهره‌های ماندگار است که به دلیل خواندن ترانه خاطره‌انگیز و باشکوه «آمریکا ننگ به نیرنگ تو» ماندگار شد.

صدای اسفندیار قره باغی، با یک پدیده جهانی پیوند خورده است؛ پدیده استکبارستیزی. این صدا، واسطه و حاملِ شاخص ترین قطعه موسیقایی ضداستکباریِ عصر ماست؛ همو که سرود جاودانه «آمریکا ننگ به نیرنگ تو» را در موقعیتِ خاص سال 1359 خواند تا استکبارستیزان، حنجره‌ای رسا در مواجهه با شیطان بزرگ داشته باشند.

کتاب متولد بهمن از سری کتاب‌های تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی حاصل 20 ساعت گفتگوی روح الله رشیدی با اسفندیار قره باغی است. در این کتاب، فرازها و مقاطع مهمی از سرگذشت موسیقی ایران از سال‌های دهه چهل و پنجاه به این سو، در قالب خاطرات استاد قره‌باغی مرور شده است .
یکی دیگر از فصول مهم کتاب، بازخوانی رویدادها و تحرکات اهالی موسیقی، همزمان با روزها و شب‌های منتهی به بهمن 57 را شامل می شود؛ اما درخشان‌ترین بخش کتاب، آنجاست که اسفندیار قره‌باغی با ورود به مرکز موسیقی صداوسیما، همراه با جمعی از نامداران شعر و موسیقیِ آن روزگار، به خلق قطعات و آثار پرشکوه و ماندگاری مانند «امریکا ننگ به نیرنگ تو» و صدها اثر دست می زند و مخاطب، با مرور خاطرات قره باغی، به واقع تاریخ موسیقی انقلاب را نیز بازمی خواند.
 
کتاب «شاه چمدان داگئتدی»
این مجموعه تنها نمونه‌ای است مختصر از سرودها، ترانه ها و حتی شعرهای انقلابی مردم آذربایجان که گاه زبانی بسیار جدی دارد که چمران احمدی آن را به رشته تحریر آورده است. زبانی که در عین سادگی و بی تکلفی بسیار عمیق و تامل برانگیز است، گاه آمیخته با طنزی ملایم است و در مواردی هم از گرایش به هزل پرهیز نکرده است و این طنز و هزل بنا بر تعریف بزرگان حوزه شوخ طبعی و طنز به مقدار ملح در طعام است.
این جنس از ادبیات غالبا پدیدآورندگان مشخصی ندارند و خالقین این گونه آثار از فرهیختگان تا افراد کم سواد و حتی بی سواد را شامل می‌شود.
 
کتاب «بانگ آزادی»
بانگ آزادی زندگی و فعالیت‌های احمدعلی راغب به تدوین محسن صفایی فرد است که به عنوان یکی از چهره‌های اصلی موسیقی انقلاب را از دوران کودکی و نوجوانی در بندر انزلی و بعدها حضور در تهران را در هفت فصل روایت کرده است. البته فصل پایانی «بانگ آزادی» به تصاویر و اسناد مرتبط با فعالیت‌های احمدعلی راغب اختصاص دارد. همچنین خواننده کتاب، می‌تواند با اسکن QR کدهای درج شده، سرودها و ترانه‌های به یاد ماندنی ساخته شده توسط احمدعلی راغب را بشنود.

هیچ ایرانی نیست که اثری از آثار احمدعلی راغب را نشنیده باشد. نسل دهه شصتی‌ها با آواها و نواهای او بزرگ شده است. از سرود «مدرسه‌ها وا شده»، «بابا خون داد» و «هم‌شاگردی سلام» تا قطعات ارکسترال «بانگ آزادی» و «شهید مطهر» و «آمریکا ننگ به نیرنگ تو» بگیرید تا تصنیف «خجسته باد این پیروزی» و «ظفر مبارک» و بعدها تا اولین آلبوم موسیقی پاپ بعد از جنگ مثل «رقص گل‌ها» و قطعاتی مثل «گل می‌روید به باغ» و «بیا به امداد ناتوانان» و… . می‌توان گفت راغب، یکی از اصلی‌‎ترین آدم‌هایی است که چیزی به نام «سرود و موسیقی انقلاب» را در سال‌های پس از انقلاب بر سر زبان‌ها انداخت.

او خالق دست کم بیست اثر هیت و مگاهیت(فراگیر) دوران انقلاب و پس از آن است که امروز بخشی از خاطره جمعی مردم ایران از دهه 60 و 70 شده اند. قطعه «شهید مطهری» که با آهنگسازی او انجام شد، به تأیید امام خمینی(ره) رسید و سرنوشت موسیقی پس از انقلاب را روشن کرد.
بخشی از کتاب:
«روز شهادت شهیدمطهری، مصادف با سالروز تولد من است دوازدهم اردیبهشت به دنیا آمده‌ام، ایشان هم دوازدهم اردیبهشت شهید شدند. 12 اردیبهشت برایم کارسازترین روز بود، چراکه سرودی برای آن روزساختم که الان کل موسیقی ما را به اینجا رسانده است. البته عده‌ای در موسیقی به بیراهه رفته‌اند ولی به نظرم در رسیدن به جاده اصلی موفق بوده‌ایم. آن روز، تاریخ زندگی هنری‌ام ورق جدیدی خورد. احساس کردم باری را که روی دوش داشتیم، به مقصد رسانده‌ایم و دیگر می‌توانیم نفس راحتی بکشیم.»
راغب در بخش دیگری از کتاب گفته است: «حوالی ساعت 10:30 صبح آقای مجید حدادعادل زنگ زد و گفت امشب شبکه یک تلویزیون را ببین. سرود روی تصویر حضرت امام که با دستمال اشکش را پاک می‌کند پخش می‌شود. گفتم ول کن یعنی سرود را با ارکستر پخش کردی؟ گفت بله، تازه آقا گفتند این را چه کسی ساخته است؟ می‌خواهم این‌ها را ببینم.»
 
کتاب «برخیزید»
کتاب برخیزید نوشته روح الله رشیدی، مجموعه‌ای از خاطرات شفاهی سیدحمید شاهنگیان آهنگساز سرودهای انقلابی را روایت می‌کند. شاهنگیان تنظیم و آهنگسازی بسیاری از سرودهای انقلابی نظیر «برخیزید ای شهیدان راه خدا»،  «خمینی ای امام» و… را بر عهده داشته است. وی پس از انقلاب تا سال 1360 نیز در سمت ریاست شورای شعر و موسیقی صداوسیما فعالیت داشت و در شرایط ویژه آن دوران، شاهد چالش‌های زیادی در این عرصه بود که خاطراتی مهم و شنیدنی دارد و بخش‌هایی از آن، در کتاب برخیزید روایت شده است.

برخیزید به دنبال بیان این موضوع است که مساجد، مدارس دینی، روضه‌ها، هیئت‌ها، انجمن‌های اسلامی و جلسات قرآن در جهت تربیت مردم فعالیت کردند و به عنوان یک عامل اصلی در کنار هم آمدن بدنه انقلاب شناخته می‌شوند.
بستر این هسته‌ها و مراکز انقلابی، فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی بوده، از اشعار و ترانه‌های اعتراضی و انقلابی گرفته تا پوسترها، کارت پستال‌ها، دیوار نوشته‌ها، نمایشنامه‌ها و تئاترها، مستندها، عکس‌ها و … همه و همه ابزاری بودند در دست هنرمندان و مردم تا به گسترش و عمق فکری و عینی انقلاب یاری رسانند.

کتاب «مادر برایم قصه بگو»
بیست و ششم اسفند 1366، روزی که بچه‌های گروه سرود آباده در ساختمان پاستور نهاد ریاست جمهوری در محضر رئیس جمهور وقت، آقای خامنه‌ای سرود اجرا کردند، من 26 روز بیشتر سن نداشتم و بالطبع هیچ درکی از عشق و شورونشاط دهه چهلی‌ها و دهه پنجاهی‌ها از سرودهای این گروه در دهه شصت، نداشتم. اما بعدها که بزرگ و بزرگ‌تر شدم، هم سرودها – را شنیدم و صفاکردم، هم از عشق و صفای بزرگ‌ترهای دهه شصت به سرودهای این گروه مطلع شدم؛ عشق و صفایی که معمولا از آن با عنوان «نوستالوژی دهه شصتی‌ها» یاد می‌کردند و می‌کنند؛ نمونه‌اش همین نظرهایی که نوجوان‌ها رو جوان‌های آن دوران زیر پست اینستاگرامی اجرای گروه سرود آباده در حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری» گذاشته‌اند.

کار هنری‌ای که آن چنان در بین مردم محبوبیت داشته که بعد از گذشت حدود سی سال هنوز مردم از آن به نیکی یاد می‌کنند، حتما ارزش تاریخ‌نگاری و خاطره‌نگاری دارد؛ هم به عنوان ثبت بخشی از تاریخ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و هم به عنوان تجربه‌نگاری برای استفاده در حال و آینده.
آنچه باعث شهرت احمد توکلی، مربی گروه سرود و به تبع آن گروهش شد، چند سرود در اواسط دهه شصت بود که معروف‌ترینشان، سرود «مادر» یا «قصه بابا» بود که در اواخر سال 1366 ساخته شد. این سرود به همراه سرودهای «آلاله»، «دلیران تنگستان» و «یل شیردل»، محبوبیت ویژه‌ای بین مردم ایران پیدا کرد. محبوبیتی که نام «گروه سرود آباده» را بر سر زبان‌ها انداخت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها