محمدعلی مهدویراد استاد دانشگاه تهران، در نشست «آفاق سنت در سپهر معاصریت» که توسط مرکز تحقیقات امام علی (ع) برگزار شد، به استخراج معانی مختلفی از سنت از دل متون کهن و ادبیات جاهلی اشاره کرد و گفت بسیاری از خاورشناسان عقیده دارند که سنت، فقط فعل است که با استناد به منابع به این نتیجه میرسیم که این حرف پایه و اساس ندارد.
مهدویراد ضمن تبریک ایام شعبانیه به درگذشت محمدعلی لسانی فشارکی استاد علوم قرآنی شورای عالی قرآن اشاره کرد و بهصورت اختصار به مقالات او پرداخت. مهدویراد بیان کرد: برای آقای لسانی دوست بسیار عزیز و فرزانهمان طلب مغفرت میکنم. آقای دکتر لسانی یکی از چهرههای اثرگذار بود و حق گرانی هم بر ذمه کسانی که در حوزه علوم قرآنی تلاش میکنند دارد. شان ایشان خیلی بیشتر از آن چیزی بود که در جامعه از ایشان شناخته شد. لسانی، حریتهای ویژه خودش را داشت و فکر میکنم به دلیل همین آزادگیهایش بود که مظلومیتهایی برای ایشان رقم خورد. بنده یک بار تعدادی از مدخلهایی که ایشان در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی درباره موضوعات قرآنی نوشته بودند را استخراج کردم.
وی اضافه کرد: بر اساس روایاتی که داریم، اینگونه کسان در ملکوت بزرگ نامیده میشوند چون برای خدا خواندند، برای خدا آموزاندند و برای خدا نوشتند و تحقیق کردند. طبق معمول، دنیا، از این عبرتها زیاد دارد.
مهدویراد گفت: من سعی دارم به خود کتاب آنقدری اشاره نکنم و تنها به برخی نتایجی که به آنها رسیدهام بپردازم. در سال 1353 بود که یکی از اساتید بزرگ ما در یک بحثی که آن بحث را با توجه به حدیث و سنت میخواستند پیگیری کنند، گفتند که من از این جهت به این موضوع بپردازم، برای اینکه نقش سنت در فهم دین و تفسیر دین و تشیید دین، مغفول است.
وی ادامه داد: نزدیک به نیم قرن است که دارد میگذرد، هنوز هم سنت به «ما هی سنت» مغفول است یعنی جایگاه سنت مغفول است و حدیث به عنوان گزارنده و ارائهدهنده و انتقالدهنده سنت به نسلها، نه تعامل دقیق و عالمانهای با آن شده، و نه میشود؛ بنابراین در کل وضعیت، اینچنین است. در این نوشتهها، من بیشتر با این ماجرا آشنا شدم و از نزدیک بیشتر لمس کردم این مظلومیت را و این مغفولیت را.
مهدویراد گفت: من اگر این کتاب را بهصورت یک کار پژوهشی با یک زمان موسع مینوشتم شاید، کار، چیز دیگری میشد. نه اینکه این مطالب در کتاب نیاید، میآمد، اما خیلی مفصلتر میشد و شاید در برخی جاها، تفاوتهایی به وجود میآمد. وقتی من وارد دانشگاه شدم، اولین کسانی که از حضورشان در درسها و کلاسهایم بهره بردم سرکار خانم دکتر پارسا و دکتر قبادی بودند. آقایان نیز، آقای فقهیزاده و شجاعی بودند. پس از 14 سال که در دانشگاه تربیت مدرس بودم مرحوم آقای آینهوند زمینه دانشیاری من را چیده بود که همزمان استخدام من نیز درست شود. مرحوم آذرنوش نیز ارزیاب مقالات بنده بود. به هر صورت زمینهسازیهایی انجام شد که بنده نیز کتابی را به چاپ برسانم. خودشان نیز به این نتیجه رسیدند که بنده، مقالات سنت را بازنویسی کنم. این شد که من در زمانی حدود یک سال، کتاب را آماده کردم.
این استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: یکی از حساسیتهای من این بود که خود سنت را بفهمم که این، به لحاظ لغوی و اصطلاحی با تکیه بر منابع دست اول و منابع اصیل و بنیادی و نه واسطهها، چیست؟ چون بسیار دیده بودم و شنیده بودم که در بیان خاورشناسان اینگونه است که سنت، فقط فعل است. عالمان و فاضلان اهل سنت هم اینجا حرفش را زدهاند، ایرانیها نیز همینطور. من میخواستم ببینم این واقعیت چیست؟ نکتهای که من بدون هیچگونه پیشداوری به آن رسیدم و تنها به منابع کهن و ادبیات جاهلی رجوع کرده بودم این بود که این حرف، پایه ندارد. شاید حتی از سستترین حرفهایی باشد که زده شده است.
وی عنوان کرد: یک فاضل لبنانی کار بسیار بزرگی کرده است و آن این بود که لغتی ساخته شود بر اساس ادبیات جاهلی. یعنی لغتی بسازیم با تلقیای که آن شعر و یا ادبیات جاهلی داشته است. این آقای عرب، مجموعهای از ابیات را انتخاب کرد، حدود 2500 بیت از آنهایی که مطمئن است و اثباتشان، امکان دارد. همانطور که میدانید درباره شعر جاهلی، حرف زیاد است و قسمتی از حرفها نیز بیپایه است. دکترعبدالرحمان بدوی در اواخر عمرش، یک کتابشناسی نوشته است از پژوهشهای خاورشناسان درباره ادبیات جاهلی؛ مخالفان، موافقان و بینابینها. در اینجا نشان داده است که آنهایی که موید وجود ادبیات جاهلی هستند، تعدادشان خیلی بیشتر از سایران است. از همین منظر نیز کتابشناسی بسیار مهمی به شمار میرود.
کتاب آفاق سنت نوشته محمدعلی مهدویراد یکی از کتابهای انتشارات سمت است که برای دانشجويان رشته علوم قرآن و حديث منتشر شده است. سنت، پس از قرآن، مهمترین منبع استنباط آموزههای دینی است. از اینرو، پژوهش درباره ابعاد مختلف آن بایسته است. در کتاب پیش رو، نخست از تعریف سنت در اصطلاح مذاهب و مکاتب مختلف اسلامی سخن رفته است و بر پایه آن، تعاریف و دیدگاههای خاورشناسان و نواندیشان مسلمان نقد شده است.
حجیت سنت، ارزیابی ادله اعتبار سنت در میان شیعه و اهل سنّت، نشان دادنِ کارکردهای سنّت در عرصههای مختلف به ویژه گستره تفسیر قرآن همراه با نمونههای عینی، و سرانجام تحلیل و ارزیابی دیدگاههای مختلف دربارة رابطه قرآن و سنّت پایان بخشِ این نگاشته است.
نظر شما