پژوهشگر حوزه زبانشناسی اجتماعی بیان کرد؛
مردان بیشتر از گونه زبانی مادری و زنان از گونه معیار زبان استفاده میکنند
بر اساس متغیر جنسیت، مردان بیشتر از زنان از گونه زبانی مادری استفاده میکنند، مردها اغلب فارغ از طبقه اجتماعیشان بیشتر گونه زبانی را انتخاب میکنند که به گونه مادری آنها نزدیکتر است؛ درحالیکه زنان به دلیل کسب جایگاه اجتماعی که اغلب از آنها دریغ شده بیشتر از گونه معیار زبان استفاده میکنند.
این پژوهشگر حوزه زبانشناسی اجتماعی تصریحکرد: نتایج حاصل از میزان کاربرد زبان مادری در جامعه زبانی پژوهش نشان داد که لکها و کردها بیشترین میزان کاربرد زبان مادری و نیز بیشترین میزان امنیت زبانی را دارند؛ آنها زبان مادری خود را دارای اعتبار و قدرت دانسته و علاقهمند به کاربرد زبان مادری خود در مقابل مخاطبین تهرانی هستند اما در جامعه زبانی پژوهش، مازندرانی ها کمترین میزان کاربرد زبان مادری را نشان دادند.
ملتدوست با بیاناینکه در بین گویشوران در جامعه آماری پژوهش، مشهدیها بیشترین میزان کاربرد زبان مادری را در محیط خانواده و خارج از خانواده داشتند اما همدانیها تنها در محیط خانواده کاربرد زبان مادری را نشان دادند و در محیط خارج از خانواده در جامعه زبانی میزان کاربرد نزدیک به صفر را نشان دادند گفت: اصفهانیها نیز کمترین میزان کاربرد زبان مادری را داشتند.
او با اشاره به اینکه آمار توصیفی تک بعدی نشان میدهد میزان کاربرد زبان مادری در جامعه رشد نزولی دارد و میزان کاربرد زبان معیار رشد صعودی پیدا کرده است افزود: شرکتکنندگان در پژوهش، 45/16 درصد گونه زبانی مادری و 54/83 درصد فارسی معیار را انتخاب کردند، بر اساس متغیر سن، کاربرد زبان یا گویش مادری در گفتار افراد با افزایش سن افزایش پیدا میکند و گروه سنی ۵۰ سال به بالا بیشترین کاربرد زبانی مادری را دارند.
این مدرس دانشگاه تصریحکرد: گفتار گویندگان جوان با بزرگسالان متفاوت است؛ گفتاری که امروز جوانان به کار میگیرند، نشاندهنده تغییرات زبانی در حال گسترش و غیر از محیط خانواده که در آن نیز در حال کاهش است، در دیگر حوزههای اجتماعی بهکارگیری گونه معیار را ترجیح میدهند.
ملتدوست افزود: بر اساس متغیر جنسیت، مردان بیشتر از زنان از گونه زبانی مادری استفاده میکنند، مردها اغلب فارغ از طبقه اجتماعیشان بیشتر گونه زبانی را انتخاب میکنند که به گونه مادری آنها نزدیکتر است؛ درحالیکه زنان به دلیل کسب جایگاه اجتماعی که اغلب از آنها دریغ شده بیشتر از گونه معیار زبان استفاده میکنند.
به عقیده ترادگیل (1974) مردها برای آنچه که انجام میدهند و زنان برای آنچه که به نظر میرسند ارزیابی و قضاوت میشوند، بر اساس متغیر تحصیلات، کاربرد گونه زبانی مادری با افزایش سطح تحصیلات کاهش پیدا میکند.
این دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی تصریحکرد: یافتهها نشان میدهند افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بیشتر در حوزه داخل خانواده گونه زبانی مادری را به کار میگیرند که آن نیز در گفتگو با همسر و فرزند بهشدت کاهشیافته است.
به عقیده مدرسی (1387: 197)گویندگان تحصیلکرده پیوستار زبانی گستردهتری در اختیار دارند که میتوانند در هر موقعیتی گونه زبانی مناسبتری را انتخاب کرده و بهکارگیرند.
این پژوهشگر حوزه زبانشناسی اجتماعی با بیاناینکه بر اساس متغیر شغل، کاربرد گونه مادری در بازنشستگان بیش از افراد شاغل است بهدلیلاینکه با متغیر سن نیز مرتبط بوده و با گروه سنی بالای 50 سال که بیشترین کاربرد گونه غیرمعیار را دارند، رابطه مستقیم دارد و بیشترین کاربرد گونه مادری بر حسب متغیر سن را نیز تایید میکند افزود: بررسی متغیر سطح مالی نشان میدهد طبقه متوسط بیشترین کاربرد گونه غیرمعیار را داشته و طبقه سطح مالی عالی کاربرد گونه مادری صفر درصد را داشته است.
به گفته او، به لحاظ امنیت زبانی، در جامعه زبانی پژوهش، لکها و همدانیها بیشترین میزان و مازندرانیها و لرها کمترین میزان احساس امنیت زبانی را در محیط داخل و خارج از خانواده نشان دادند.
ملتدوست افزود: سخنگویان در محیط خانواده احساس امنیت زبانی بیشتری نسبت به محیط خارج از خانواده دارند و به نظر میرسد در محیط خانواده گونه زبانی غیرمعیار خود را دارای اعتبار مناسبی میبینند اما در جامعه زبانی خارج از خانه شرایط تغییر کرده و مفاهیم فراگونه و فروگونه تاثیر خود را نشان میدهند و گوینده زبان جهت کسب اعتبار زبانی بالاتر و امنیت زبانی بیشتر و نزدیک شدن به هنجار عام، ترجیح میدهد از گونهای که به نظر ارزشمندتر میرسد استفاده کند.
او بیان کرد: درحالیکه گویشوران مشهدی در محیط خارج از خانواده امنیت زبانی بیشتری دارند که میتواند ناشی از موقعیت خاص شهر مشهد به عنوان پایتخت مذهبی کشور که همواره در معرض حضورگردشگران از اصالتهای قومی زبانی گوناگون است، باشد.
این دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی تصریحکرد: در بررسی نگرش زبانی تحت پیوستار نگرشی دارای دو قطب همبستگی اجتماعی (احساس صمیمیت، راحتی در انتقال پیام، تعلق به گونه زبانی مادری، دلنشینتر و زیباتر بودن) و جایگاه و منزلت اجتماعی ( احساس غرور و مباهات و احساس قدرت)، در جامعه زبانی پژوهش، لکها، کردها و لرها دارای بیشترین و قویترین میزان نگرش، و مازندرانیها کمترین میزان تعلق و نگرش به زبانی مادری خود را داشتند.
این پژوهشگر حوزه زبانشناسی اجتماعی با اشاره به اینکه در میان گویشوران، لرها دارای بیشترین و اصفهانیها کمترین میزان احساس غرور و مباهات، قدرت، صمیمیت و حس دلنشینتر و زیباتر بودن به زبان مادری خود بودند افزود: به لحاظ مؤلفه هویت، در بین زبانها، گویندگان زبان لکی و سپس گویندگان زبان کردی بیشترین احساس هویت و گویندگان زبان ترکی کمترین میزان احساس هویت به زبان مادری خود را داشتند و در بین گویشوران گویشهای مورد بررسی، همدانیها بیشترین میزان احساس هویت و گویشوران مشهدی کمترین میزان احساس هویت واقعی را نسبت به گونه زبانی مادری خود نشان دادند.
نظر شما