در ابتدای این نشست ایمان شمسایی، مدیرکل اداره مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی با اشاره به سابقه خبرگزاریها در کشور گفت: خبرگزاریها در کشور ما سابقه طولانی دارند و اولین اداره به نام آژانس پارس در سال 1313 تأسیس شد که تا سال 1360 با این عنوان بود که به خبرگزاری جمهوری اسلامی تغییر نام داد. خبرگزاری ایسنا هم از سال 73 پا به عرصه گذاشت و از این سال به بعد خبرگزاریها زیاد شدند و اغلب آنها تحت دولتی بودند و خبرگزاری تخصصی وجود نداشت.
او با اشاره به اینکه به جای عنوان خبرگزاری تخصصی، ما باید پایگاه خبری تحلیلی داشته باشیم بیان کرد: در حوزه اجرایی کسی که به دنبال تأسیس و ایجاد یک خبرگزاری است حتما باید توان مالی تأسیس دفترهای مستقل در سطح استان و توان تولید خبر و درآمدزایی برای رسانه را داشته باشد. در حال حاضر این نظم به هم خورده است و کمتر خبرگزاریای (به جز ایرنا) وجود دارد که این ویژگیها را داشته باشد و اگر کسی تقاضای مجوزی برای راه اندازی چنین رسانهای دارد باید عِده و عُده آن را نیز در اختیار داشته باشد تا بتواند برای مثال مطابق آیین نامهها 25 دفتر استانی داشته باشد؛ علاوه بر این نظام حمایت محور دولتی نیز باید با تغییر سیاستهای رسانهها در درآمد زایی تغییر کند.
شمسایی ضمن اشاره به بحث تجمیع خبرگزاریها و نیز اصلاح روشهای رتبهبندی پایگاههای خبری، خبر داد برآن هستیم تا با تأکید بر کیفیت، روشهای اختصاصی فعالیتهای خبری با توجه به تغییرات فناوریها، تکریم خبرنگاران و ارزش قائل شدن به روزنامهنگاری تحقیقی، وضعیت موجود حاکم بر مدیریت خبرگزاریها را بهبود ببخشیم، برای مثال با قائل شدن جایگاه ویژه برای بیمه خبرنگاران در امتیاز دهی و تداوم حمایت دولتی از آن رسانه و یا محدود کردن امتیازات رسانهای که این نکته مهم را در بیمه خبرنگارانش رعایت نمیکند، بحث امنیت شغلی آنان را پوشش دهیم و از سویی دیگر از این پس با نگاه سازمان خلاق به سمت تغییر ساختار حرفهای خبرگزاریها شاهد تغییرات جدی در نحوه مدیریت آنها باشیم و با توجه به شاخصهای نظام رتبهبندی و استفاده از نتایج آن از رسانههایی که بر کیفیت تولید محتوا، رعایت اصول مدیریت منابع انسانی، آموزش آنها و... تأکید دارند، حمایت بیشتری شود.
لزوم توجه ویژه به نیروی انسانی سازمان رسانهای و درک تفاوت آن با سایر سازمانها
شریفی دومین سخنران این نشست در ابتدای سخنرانی خود بیان کرد: من از زمان تحصیل که به ژورنالیسم علاقه پیدا کردم متوجه شدم که بزرگترین گمشده ما در عرصه رسانه، روزنامهنگاری تحقیقی است. در این روزها آن رسانهای برنده است که ویژگی اصل تمایز را داشته باشد. اصل تمایز، روزنامهنگاری تحقیقی است وگرنه اخبار صرفا به اطلاعات روابط عمومی شدن دستگاهها و وزارتخانهها اختصاص خواهد یافت.
او ادامه داد: برای مثال در آغاز فعالیت بخش خبر 20:30 آنچه متمایز بود که بود سوالات اساسی و ریشهای خبرنگاران از مسئولین کشور در موضوعات و حوزه های مختلف بود تا انحرافات کمتر شود. اگر امروز میبینیم که بخشی از گرفتاری کشور زیاد شده است، نه به مناسبت تحریم بلکه کم کاریهای ما در عرصه ژورنالیسم است که سر بزنگاه جلوی مسئولین را برای اشتباهاتشان نگرفتهایم. چون فشار افکار عمومی باعث میشود که افراد خودشان را اصلاح کنند. پس آن متوجه شدم نیروی انسانی سازمان رسانهای میتواند در عرصه کار در سازمان رسانهای موثر واقع شود و فهمیدم که حرف اصلی و اول را نیروی انسانی میزند، مخصوصاً در عرصه روزنامه نگاری تحقیقی نیروی انسانی میتواند بسیار مؤثر باشد.
او افزود: مدیران سازمانهای رسانهای بلد نیستند با نیروی انسانی خود کار کنند و از آنها قدرشناسی کنند. نیروی انسانی سازمان رسانهای بسیار ارزشمند است و میتواند کشور را به بهترین منزلت برساند، اما مدیران رسانهای در مواجه با نیروی انسانی خوب عمل نمیکنند و آنجا اولین هشدار در ذهن من پدید آمد که چرا بلد نیستند؟ دیدم حق دارند زیرا اینکه ادبیات مواجه با نیروی انسانی سازمان رسانهای در کشور وجود ندارد.
شریفی اظهار کرد: در دانشگاه تهران برای مقطع ارشد و دکتری واحد درسی «مدیریت منابع انسانی در صنایع خلاق» اضافه شده است، یعنی افرادی که فارغالتحصیل میشوند وقتی به سازمان رسانهای رفتند بلد باشند با خانم و آقایی که کارمند نیروی انسانی رسانهای ایبنا، ایسنا، صدا و سیما و... است چگونه برخورد کند و از سوی وزارت علوم این درس دو واحدی به تمام دانشگاههایی که رشته مدیریت رسانهای را دارند ابلاغ شده و به این رشته اضافه شده است.
شریفی ضمن بیان این نکته که نیروی انسانی سازمان رسانهای را نباید با سازمان وزارت نفت و علوم مقایسه کرد بیان کرد: نیروی سازمان رسانهای کالای سبز تولید میکنند و باید بدانیم که چه ملکه ربانی را میتوانیم پدید بیاوریم و کشور را نجات بدهیم. پس همان گونه که با سایر دستگاهها برخورد میشود نباید با نیروی انسانی سازمان رسانهای برخورد شود.
او گفت: هرچه کتاب و مقاله تا 2020 در دنیا بود من و همکارانم در دانشگاه تهران جمعآوری کردهایم و در خدمت این کشور گذاشتهایم که در مواجه با کارکنان سازمان رسانهای اعم از خبرگزاری مکتوب، شنیداری و... چگونه باید عمل کرد. دنیا هم در این زمینه کم کار کرده است اما در مقایسه با ما که از صفر کار کردیم چندین پله جلو هستند و باید متوجه شویم که تفاوت بین نیروی انسانی اینجا و آنجا در چیست و حق و حقوق ما به عنوان یک شاغل در درون یک سازمان رسانهای چیست؟
او با بیان این نکته که اصلاح باید از سر چشمه صورت بگیرد افزود: دغدغه ما توسعه منابع انسانی در رسانه است و آموزش یکی از کوچکترین بخشهای منابع انسانی است که به آن بیتوجه هستیم. پس تا سر چشمه درست نشود و نیروی انسانی در لقای مدیریت قرار نگیرد هیچ چیز اتفاق نمیافتد.
او در ادامه برای جمع بندی بحث بیان کرد: بنابراین باید در مواجه با نیروی انسانی سازمان رسانهای یک برنامه و توضیح مسئله داشته باشیم که چه کار باید انجام بدهیم و گفتیم که نمیتوانیم همانگونه که با نیروی انسانی سایر سازمانها رفتار می کنیم با نیروی انسانی سازمان رسانهای هم رفتار کنیم. زیر سیستمهای منابع انسانی، توسعه منابع انسانی گمشده ما است. به اعتقاد من با وجود اینکه به آموزش معتقد هستم، توسعه منابع انسانی از همه مهمتر است.
او درباره بحث حکمرانی بیان کرد: حکمرانی تأثیر جدی در کارکرد و عملکرد خروجی رسانهها دارد. ما در عصری زندگی میکنیم که میشود به نقش رسانهها در حکمرانی به عنوان یک نقش تأثیرگذار توجه کرد. در کشورهای جهان اول رسانهها بازیگر اصلی حکمرانی هستند اما در کشور ما از این فضا کاملا غفلت شده و در حکمرانی رسانهها نه تنها بازیگر اصلی نیستند و آنقدر زیر سلطه سیستم کنترل کننده هستند که عملا رسانهها از کارکرد اصلی خودشان خارج میشوند.
او ادامه داد: ما در همین مقاطع اخیر در کشورمان با یک جنگ رسانهای تمام عیار مواجه بودیم، چراکه ابزار دشمن برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی رسانه بوده است و ما در حکمرانی این خلا جدی را داریم که مادامی که این خلا در فضای حکمرانی و در فضای تصمیمگیری باشد و وقتی رسانه مهم نباشد، تمام مسائل مثل معیشت و اداره رسانه پیش می آید و آموزش و مدیریت توسعه هم از بین میرود.
عرفاتی توضیح داد: در اتفاقات اخیر ما با یک جنگ رسانهای مواجه بودیم و مهمترین ابزار دشمن با نظام جمهوری اسلامی تمرکز بر رسانه بود. بسیار تلاش شد تا این مهم به مسئولان انتقال داده شود، در یکسال گذشته رهبری مدام بر جهاد تبیین تاکید کردند تا از لایههای پایین دغدغهها را به عمل و رسانه را به میدان بیاورند، اما عمل نمیکنند.
او تأکید کرد: مادامی که رسانه را به عنوان حکمران جدی در نظر نگیریم، امکان اینکه رسانه نقش آفرین و جدی باشد، نیست. در عصر جدید ما با خرده رسانهها مواجهیم و دیگر رسانه اهالی رسمی و دارای برند میدان دار نیستند، بلکه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میدان دار شدند.
او ادامه داد: نکته بعدی در حکمرانی این است که ما در عصر جدید رسانهها با خرده رسانهها مواجه هستیم یعنی از نظر تأثیرگذاری، رسانههای رسمی دیگر تنها میدان دار اصلی نیستند و در فضای رقابتی بین رسانههای رسمی و رسانههای غیررسمی، هنجارهای کنترل کننده فقط معطوف به رسانههای رسمی است و دست و پای رسانهها برای طرح موضوعاتی که در مرز واقعیتها حرکت میکنند بسته میشود.
او در ادامه وارد بحث فضای مخاطب شد و بیان کرد: ما در فضای مخاطب با جامعهای روبه رو هستیم که به شدت متکثر است و نمیتوان گفت تلقی و نگرش واحد وجود دارد. بنابراین برای یک جامعه متکثر باید آرایش رسانهای داشته باشیم که در جامعه خودمان این آرایش رسانهای را نمیبینیم و ابزارها و سیستمهایی که رسانهها را مدیریت و کنترل میکنند و آنها را در چارچوب قرار میدهند -منظورم رسانههای رسمی است- آنها را از نظر خروجی شبیه هم میکند.
او افزود: مادامی که ما آرایش رسانهای نداشته باشیم و هر بخشی از جامعه نتوانند در رسانه نمایندگی داشته باشد و رسانه دغدغهها و نیازهایش را مطرح نکند، این اشکال تشدید میشود و ما فضای مجازی اجتماعی را از دست میدهیم.
عرفاتی در موضوع سوم به بحث مدیریت رسانه اشاره کرد و بیان کرد: مهمترین اشکال و نقصی که در رسانههای ما وجود دارد این است که به رسانهها به عنوان یک سازمان رسانهای نگاه نشده است و ساختار و سازمان رسانهها بیش از اینکه ساختار رسانهای باشد یک ساختار اداری است.
او اظهار کرد: نیرویی که در ساختار اداری پرورش پیدا میکند لزوماً نیروی رسانهای نیست مگر اینکه به خاطر ذوق و سلیقه و تلاشی که خود خبرنگارها انجام میدهند استثنایی باشد. ساختار رسانههای ما با رسانههای رسمی ما در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد شکل گرفت و طی این سالها با توجه به تغییراتی که برای فضای افکار عمومی و جامعه ایرانی با آن مواجه بوده، رسانهها خودشان را تغییر ندادند.
او از حیث مدیریتی به بحث ساختاری و اتمسفر رسانهها به عنوان مهمترین آسیب رسانهها اشاره کرد و گفت: این مشکل نیز تا نگاه حاکمیتی به رسانه ها اصلاح نشود و تا مباحث مربوط به بودجه و مسائل اقتصادی حل نشود و تا زمانیکه به موضوع آموزش توجه نشود حل نمیشود.
او ادامه داد: بخشهایی از جامعه صدای خود را در رسانههای موجود، نمیبینند و ما باید برای آنها فکری کنیم و اگر این رها شدگی ادامه پیدا کند در آینده نزدیک در مدیریت افکار عمومی مشکلات پیچیدهتری خواهیم داشت.
او در انتها گفت: صرف ساماندهی فیزیکی رسانهها اتفاق جدیدی را رقم نمیزند که به یک آرایش رسانهای برسیم و تا تغییری در نگاه رسانهای در فضای حکمرانی اتفاق نیافتد مسئلهای حل نمیشود و این لزوما تنها به بودجه و امکانات و زیر ساختها نیست بلکه بحث محتوایی هم هست. بنابراین از موضوعات مالی و بودجهای بگیرید تا موضوعات محتوایی و قواعد محدود کننده که همه آنها ناظر به رسانههای رسمی است، این اتفاق دارد میافتد و روزبهروز فضا بهویژه برای خبرگزاریهای رسمی دارد محدودتر میشود و این در آینده نزدیک به ضرر کشور، جامعه و نظام ما است و حتماً باید برای آن فکری بکنیم.
نظر شما