نویسنده کتاب «بی نام پدر» میگوید: متأسفانه در این سالها عملیات فرهنگی علیه پهلوی به درستی اتفاق نیفتاد و این هم دلایل گوناگون داشته است. نکته مهم این است که هیچگاه فرهنگ را اولویت یک قرار ندادیم. همین امروز که صحبت میکنیم، 30 رمان نداریم که به واقعیتهای انقلاب اسلامی بپردازد.
موسویان درباره روایت داستان کتابش به شخصیت اصلی داستان اشاره کرد و گفت: شخصیت اصلی داستان از سوی محمدرضا شاه، برای سرکوب کمونیستهای شوروی مأمور میشود؛ در این حین عاشق دختری میشود و در آنجا ازدواج میکند ولی بهخاطر جنگ بین شخصیت و دختر فاصله میافتد. حاصل این ازدواج فرزندی میشود که پدر خود را ندیده. شخصیت زن داستان از دست کوملهها در جنگ فرار میکند و در نهایت فرزند خود را در بیابان گم میکند. بچه گم شده در نهایت در همدان بزرگ میشود و بعدتر به فرقه فدایان اسلام میپیوندد.
وی افزود: این رمان که به اشتباه در همه جا به دوره رضاخان مرتبط شده، به دوره محمدرضا مربوط میشود. کتاب من یک رمان تاریخی اسطوره محور است که با بنمایه داستان رستم و سهراب نوشته شده است و پسر بزرگ شده از شخصیت اصلی داستان در نهایت از سوی فداییان اسلام مأمور میشود پدر خود را به قتل برساند که مانند قصه رستم و سهراب نمیداند که مامور به قتل پدر خود شده است. در مأموریت او صرفاً آمده است که یک مأمور فاسد رژیم پهلوی را بکشد و او نیز مأمور به این کار میشود.
نویسنده همچنین مطرح کرد: رمان من، به نوعی اقتباس از داستان رستم و سهراب است. برای دانستن بیشتر باید بگوییم در رمان نیز اقتباس داریم که یکی از شیوههای نوشتن رمان تاریخی است. در واقع ما چند نوع اقتباس در رمان داریم که یک نوع آن پرداخت پیرامونی است که در این نوع رمان حواشی یک رویداد تاریخی قصه میشود و روایت میشود و بدین ترتیب به اصل حادثه دست نمیزنید. روش دیگر اقتباس در رمان تاریخی این است که نویسنده با توجه به اسطورهها خط اصلی داستان را پیش میبرد و این رمان هم همانطور که میدانیم به نوعی اقتباس از داستان رستم و سهراب است و به هر ترتیب موضوع اقتباس ادبی بسیار در بخش رمان قابل پرداخت است؛ همانطور که تا امروز پرداخت شدهاند به این نوع پردازش بینامتنی گفته میشود.
وی افزود: این کتاب مسئله روانشناختی را مورد بررسی قرار میدهد که آیا ترتیب اولویت دارد یا ژنتیک؟ در واقع برخی معتقدند شخصیت یک فرد محصول پیرامون و محیط اطرافش است و برخی معتقدند شخصیت یک فرد محصول پیرامون و محیط اطرافش است و برخی معتقد که شخصیت به ترتیب قربانی ژنتیک افراد است. فضای این رمان هم به این موضوع میپردازد؛ چرا که پدر اصلی فرزند که سید هم هست، از سادت خودش متنفر است و حتی از گفتن سیادت خود به دیگران طفره میرود.
نویسنده عنوان کرد: حالا بچهای که بود ناپدری شخصیت اصلی داستان در یک محیط مذهبی بزرگ میشود و از طرفی هم درگیر این مسئله هست که به او تهمت بیپدر بودن میزنند و یک مسئله روانشناختی دیگری که در این سالها در ادبیات به آن پرداخته شده است، مسئله حلالزادگی و حرامزادگی است. شخصیت اصلی داستان ما هم درگیر این موضوع است و در مواردی او را فرزند روس میخوانند.
وی افزود: به دلیل برگزیده یا نامزد شدن این اثر در جشنوارههای مختلف قائل به این موضوع نیستم که این اثر بینقص است و قطعا نواقصی دارد؛ اما خصوصیت ویژهای که داشته این بوده است که توانسته نظر داوران جشنوارههای مختلف را که بعضاً با هم همنظر نیز نیستند، جلب کند؛ یعنی داوران مختلف با نظرات مختلف، در جشنوارههای سال ۱۴۰۰ این کتاب را در حد نامزدی دیدهاند.
موسویان با اشاره به فعالیتهای حکومت پهلوی علیه حکومت قاجار گفت: به نظر شما چرا تا این میزان مردم ما از سلطنت قاجار و آن دوران تنفر دارند؟ آیا غیر از عملیات فرهنگی ـ روانی حکومت پهلوی علیه سلطنت قاجار است. پهلوی با رمان، داستان، فیلم و هرچه که میتوانست قاجار را به لجن میکشد.
وی افزود: متأسفانه این اتفاق در جمهوری اسلامی به درستی رخ نداد و عملیات فرهنگی علیه پهلوی به درستی اتفاق نیفتاد و این هم دلایل گوناگون نظیر فشارهای جنگ هشت ساله و ترحیم و همه مسائل اقتصادی بوده که این چهل سال این کشور درگیر آن بوده است. پس در این سالها هیچ گاه دولتی نداشتیم که اولویت اولش فرهنگ ایران باشد. متأسفانه ما بسیار دیر به فکر این موضوع افتادیم که واقعنمایی کنیم. همین امروز که صحبت میکنیم، مگر چند رمان از انقلاب و دفاع مقدس داریم؟
این نویسنده در توضیح غفلتهای فرهنگی در سالهای اخیر گفت: در این زمینه به تاریخ شفاهی نمیپردازم؛چرا که وضعیت بهتری دارد، اما به جز آن اگر نگاه کنیم در این سالها 30 رمان از واقعههای انقلاب هم نداریم. بحث من حتی پیش از موفقیت یا عدم موفقیت یک کتاب در بازار نشر است؛ چراکه این مسائل برای بعد از چاپ کتاب است. حرف من این است که در این سالها حتی 30 رمان در این باب نوشته هم نشده است.
وی در پایان گفت: در زمینه مخاطب هم، این مشکل اساسی کشور ماست. ما حتی در زمینه رمانهای جذاب و مخاطبپسند هم با مشکل عدم استقبال مواجه هستیم. البته کاری به رمانهای پرفروش بهواسطه نویسنده شهیرشان ندارم؛ ولی ما در کشور مخاطب رمان نداریم. این چالش را هم من در آشفتگی نسل جدید با ابزار روز یعنی تلویزیون و تلفن همراه میبینم و این یک فاجعه فرهنگی است.
نظر شما