فرهاد وداد، نویسنده رمان «دود شوق» در این اثر تاکید کرده که دستیافتهای بزرگ الکترونیکی نوین، زنگ خطر دیگری را افزون بر جنگافزارهای هستهای برای نوع بشر به صدا درآورده است و انسان بزودی هویت انسانی خود را از دست خواهد داد.
دود شوق، داستان فرهاد و مهرداد، دو همکلاسی در رشته مهندسی الکترونیک است که پس از پایان دوره کارشناسی، فرهاد به خدمت سربازی میرود و مهرداد ادامه تحصیل میدهد. در روزهای پایانی خدمت سربازی، فرهاد در طول یک تمرین نظامی و در اثر ریزش کوه از ناحیه سر آسیب میبیند و به کما میرود.
در هنگام بیهوشی به دنیای دیگری همزمان با ایلخانان سفر میکند و با دختر خردمندی به نام روژنک آشنا میشود که افزون بر تسلط بر آثار سعدی، با همان اندیشه و منشور نیز زندگی میکرده است. فرهاد وی را از چنگ مغولها آزاد میکند و خیلی زود با یکدیگر ازدواج میکنند. از آن پس، هر دوی آنها با سنجش روند رشد آگاهی انسان در طول تاریخ به بررسی چالشها و علل عقب ماندگی آدمی در درک صحیح روابط انسانی نسبت به علوم تجربی برپایه اندیشههای سعدی میپردازند و در این راه تلاش میکنند تا پله پله به بنیاد یک آرمانشهر در پیرامون خودشان بپردازند و ادامه داستان . . .
فرهاد وداد، نویسنده این اثر در گفتوگو با ایبنا درباره علت پرداختن به موضوع علوم انسانی در این رمان توضیح داد: موضوعی که سالها پیش باعث شد تا به بررسی موضوعات علوم انسانی بپردازم، تفاوت آشکار آن با علوم تجربی و ریاضی در پذیرش و رد دیدگاههای دیگر بود. اگر یک نفر پاسخ 2 به علاوه 2 را بپرسد بی هیچ شکی پاسخ صحیح آن را از دیگران میگیرد و در این رابطه هیچیک از نهادههایی مانند نژاد، ملیت، زبان، سن، جنسیت و باورهای دینی تاثیرگذار نیستند. در علوم تجربی حتی مرز میان فرضیه، تئوری و قانون کاملا مشخص است؛ اما در علوم انسانی چنین نیست.
وی با اشاره به این تاکید مولانا که «ای بسا هندو و ترک همزبان/ ای بسا دو ترک چون بیگانگان/ پس زبان محرمی خود دیگرست/ همدلی از همزبانی بهترست» افزود: واژههای محرمی و همدلی نیز همچون همزبانی مرجعی برای مقایسه نیستند. در علوم تجربی پاسخی برای 2 کیلوگرم به علاوه 2 نیوتن وجود ندارد چون همگن نیستند؛ اما در علوم انسانی بهسادگی موضوعهای ناهمگن با هم پیوند میخورند و برای همین موجب کژفهمی میشوند. در علوم انسانی هیچ یک از اندازهها، دیمانسیون مقادیر، جهت برداری آنها و اینکه آیا موضوع در محدوده فرضیه است یا قانون مشخص نمیشود. گفته میشود فلانی مهربان است، اما معلوم نیست چندتا؟ برای چه کسی و در چه شرایطی؟ و بسیاری پرسشهای دیگر که بیپاسخ نادیده گرفته میشوند.
این نویسنده درباره علت اشاره داستانش به سعدی نیز گفت: آدمی در طول تاریخ همواره به موضوعاتی همچون روابط اجتماعی و حقوق انسانها در چهارچوب اندیشه و باورهای خویش پرداخته و آثاری همچون منشور کوروش دوم یا کوروش بزرگ و بعدها با مفاهیمی هممعنا با آرمانشهر در آثار فلاسفه یونان باستان و همچنین در فلسفه اسلامی با عنوان مدینه فاضله را برای نسلهای بعد به یادگار گذاشته است. آثار شگرفی نیز از اندیشمندان پارسیگوی همچون فردوسی توسی، نظامی گنجوی، عطار نیشابوری، مولانا جلالالدین محمد بلخی و بعدها در کلیات سعدی شیرازی که هم دوره با فرمانروایی ایلخانان مغول بر ایران بوده، به جای مانده است. به موازات رشد مفاهیم روابط اجتماعی، انسان در تحولی عظیم، خود را از جامعه سنتی با کارکردهای خویشاوندی و اقتصاد معیشتی به پستمدرنیته و جامعه فراصنعتی بنیاد بر فناوری اطلاعات رسانده است.
وی تاکید کرد: اگرچه روند رشد این دو نهاده در جوامع بشری یکسان نبوده و انسان امروزی در زمینه علوم و فناوری نه تنها نسبت به روزگار کهن که حتی نسبت به چند دهه قبل پیشرفتهای بسیار چشمگیری داشته، اما رشد انسان در زمینه روابط اجتماعی حتی نسبت به روزگار کهن چشمگیر نیست. در چنین شرایطی هنوز هم میتوانیم از آثاری همچون شاهنامه آنجا که فردوسی به دنبال پاسخی برای این پرسش است؛ که گیتی به آغاز چون داشتند، که ایدر به ما خوار بگذاشتند، و یا پندهای سعدی و مولانا بهره بگیریم.
از فرهاد وداد پیش از این اثر داستانی، چندین کتاب پژوهشی از جمله «الاشکال بلخی»، «رازگونههای داستان بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی»، «روشهای فیزیک در بررسی شاهنامه فردوسی» منتشر شده است.
نظر شما