گزارش ایبنا از پنل نخست نشست تخصصی «معنا و مبنای سرمایه اجتماعی»/ 1
عاملی: علوم اجتماعی در ایران سیاست زده است/ غلامی: درک درستی از سرمایه اجتماعی و عوامل کاهش آن نیست
عاملی گفت: علوم اجتماعی در ایران قدرتمند است و ما همان قدرتی که در نانو و بایو داریم در علوم اجتماعی هم داریم اما این علوم اجتماعی سیاست زده است و یک جاهایی چیزهایی را نمیبیند. چون اگر چپ باشد یک رویکرد دارد و اگر راست باشد رویکرد دیگری دارد. دشمن را ندیدن غلط است!
در افتتاحیه این نشست تخصصی یک روزه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سعید رضا عاملی دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر عطاءالله رفیعی آتانی رئیس مرکز تحقیقات و برنامهریزی شهر تهران سخنرانی کردند. همچنین دکتر رضا پورحسین، دکتر بهاره آروین، دکتر سجاد صفار هرندی سخنرانان بخش نخست پنل اول بودند.
وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران خوب نیست
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ابتدای این نشست با عنوان «نگاهی به نظریه سرمایه اجتماعی ( توأم با پیشنهاداتی برای تقویت سرمایه اجتماعی در ایران)» سخنرانی کرد و گفت: در سرمایه اجتماعی به انسجام اجتماعی و فرهنگی درونی جامعه اشاره دارد. به این ترتیب، سرمایه اجتماعی به عنوان یک چسب توصیف شده است. برای افراد، سرمایه اجتماعی مهم است، زیرا منبع مهمیاز قدرت و نفوذ است که به مردم کمک میکند تا "به پیش بروند" و "پیش بروند". اما وقتی یک جامعه تشکیل میشود یا دولت خلق میشود، چه چیزی بین افراد چسب میزند و محیط قابل اعتمادی را برای همکاری مردم با مردم و مردم با دولت فراهممیکند؟ سرمایه اجتماعی، در جوامع مدرن چنین نقشی را ایفا میکند هرچند از نظر ما ممکن است ناقص به نظر برسد.
او افزود: حال پرسش اصلی این است که این این منبع یا عامل اتصال دهنده از کجا ناشی میشود؟ از اندیشه و فرهنگ، از قرارداد اجتماعی یا از آیین و دین؟ من تصور میکنم در جامعه سکولار، بیش از فرهنگ قرارداد اجتماعی و در جامعه دینی، از فرهنگ، دین و فضای ایمانی که دین آن را خلق میکند، ناشی میشود که بحث مفصلی است.
او با اشاره به مولفههای سرمایه اجتماعی بیان کرد: مولفه «مادر» در سرمایه اجتماعی، خود «اجتماعی بودن» و شناخت میان اعضاء جامعه و ارتباط زنجیره ای میان آنهاست؛ یا این حال، حُسن نیت به هم داشتن، اعتماد و قابل اعتماد بودن، میل به همکاری و تعاون، همدردی، بخشش و گذشت را میتوان از جمله مهم ترین مولفههای سرمایه اجتماعی در نظر گرفت. از سوی دیگر، جدای از اجتماعی بودن که از آن به مولفه مادر سخن به میان آمد، «اعتماد» مولفه اصلی و کلیدی در سرمایه اجتماعی محسوب میشود که به دو قسم قابل تقسیم است : اعتماد مردم به مردم و اعتماد مردم به دولت که البته هر دو اینها بر یکدیگر موثرند. یعنی اعتماد مردم به مردم میتواند به اعتماد مردم به دولت کمک کند و اعتماد مردم به دولت میتواند به تقویت اعتماد مردم به مردم کمک نماید.
غلامی در ادامه به مزایای سرمایه اجتماعی پرداخت و افزود: مهم ترین مزیّت سرمایه اجتماعی، بهبود عملکرد جامعه به مثابه یک اندام واره یا سیستم ارگانیک است. اما از جهات گوناگون میتوان درباره مزایای خُرد سرمایه اجتماعی صحبت کرد. سرمایه اجتماعی، برای رفاه اجتماعی اهمیت زیادی دارد، کارکرد افراد در شغلشان و در کل جامعه را ارتقاء میدهد و بهره وری و سودآوری را افزایش میدهد. جریان اطلاعات را تقویت میکند، به باز شدن درها و انتشار ایدهها منجر میشود، احساس رضایت از زندگی، آرامش روانی، امید به آینده را به جدّ ارتقاء میدهد.
به گفته رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، علاوه بر این، سطوح بیشترِ سرمایه اجتماعی با نرخ کمتر جرم و جنایت در جامعه مطابقت دارد در کل، افراد را به نفع جامعه فعال میکند و مشارکت اجتماعی که اعتماد متقابل پیوند خورده است را بالا میبرد. این مشارکت، همه ابعاد اجتماعی اعم از فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را شامل میشود اما در بُرهههای حساس مانند تجاوز بیگانه، از اهمیت حیاتی برخوردار است و خود را در قامت ایثار و فداکاری برای کشور عینیت میبخشد. لذا وجود سرمایه اجتماعی بالا در حوزه دفاعی یک عامل بسیار مهمِ پیشگیرانه محسوب میشود یعنی کشورهایی که سرمایه اجتماعی بالایی دارند به ندرت مورد هجمه بیگانه قرار میگیرند. در زمینه بحرانهای اجتماعی مانند همین ویروس فراگیر کرونا هم دیدیم و لمس کردیم که چقدر سرمایه اجتماعی تعیین کننده است؛ هم در کمک مردم به همدیگر و هم در عمل فراگیر به دستورات دولت. کشورهایی که سرمایه اجتماعی قوی تری داشتند، در مواجهه با کرونا بهتر عمل کردند.
او ادامه داد: تحقیقات اخیر نشان داده است که سرمایه اجتماعی میتواند با برخی ویژگیهای منفی نیز همراه باشد. مثلاً گروههای خاص اجتماعی به منزله جوامع کوچک نیز از سرمایه اجتماعی بهرهمندند و اگر اینگروهها در وادی تبهکاری قدم بگذارند از سرمایه اجتماعی موجود در جهت اهداف خود حداکثر بهره را خواهند برد. یا قوی بودن سرمایه اجتماعی در برخی گروهها میت اند به رقابت منفی و مخرب با سایر گروهها منجر شود.
غلامی درباره مضرات کاهش سرمایه اجتماعی هم توضیح داد: بسیاری بر این باورند که موفقیت یک جامعه به مثابه یک کل، سازمان و یا یک سیستم، به میزان سرمایه اجتماعی موجود بستگی دارد. پاره پاره شدن جامعه و شکاف اجتماعی، تضعیف شدید هویت ملی، رشد فرد گرایی، افزایش فقر و محرومیت، کاهش میل به دفاع از وطن و ایثار و فداکاری برای کشور، عدم امکان پیشرفت که بدون حمایت مردم از مردم و سامان یابی همکاری میان دولت و مردم و بالعکس حاصل نمیشود.
او در ادامه به تعریف نظریه سرمایه اجتماعی در دیدگاه متفکران مختلف اشاره کرد و بعد درباره امکان شکل گیری نظریه سرمایه اجتماعیِ اسلامی بیان کرد: اگر سرمایه اجتماعی را به مثابه یک چسب اتصال دهنده قوی در میان عناصر انسانی جامعه و همچنین میان جامعه و دولت و ایجاد یک شبکه در نظر بگیریم، چه بسا بتوان گفت که مرز اصلی میان سرمایه اجتماعی در جامعه مدرن و در جامعه اسلامی، به ریشه یا عامل اصلی این اتصال برمیگردد. اگر در جامعه مدرن، سود و منفعت عامل اصلی محسوب میشود، در جامعه اسلامیمیتوان از «ایمان» به عنوان عامل اصلی سخن به میان آورد. هرچند میوههای ایمان نیز در مواردی میوههایی شبیه میوههای سرمایه اجتماعیِ جامعه مدرن است اما روح حاکم بر این میوهها با میوههای سرمایه اجتماعی مدرن متفاوت است. برای مثال، در نظریه اسلامیسرمایه اجتماعی اعتماد، هم دردی و امثال اینها وجود دارد و شاید در نگاه اول این عناوین مشترک معنوی منظور شود اما اعتماد و همدردی در جامعه اسلامی، علاوه بر آنکه ریشه متفاوتی از عمق بیشتری نیز برخوردار است، و همین ریشه متفاوت میتواند در نحوه بروز و ظهور و صیانت از اعتماد یا همدردی اثرگذار باشد.
به گفته او، از سوی دیگر، در نظریه اسلامی، استکمال نفس، با تعریفی که از کمال وجود دارد، مقصد بکارگیری از سرمایه اجتماعی به شمار میرود و همین تفاوت نقش تعیین کننده ای دارد. اگر قائل به نظریه اسلامیسرمایه اجتماعی باشیم طبیعی است که جدای از تغییری که در ماهیت سرمایه اجتماعی رخ خواهد داد، برخی شاخصهای اندازه گیری سرمایه اجتماعی و ضریب آنها نیز دستخوش تغییراتی خواهد شد. برای مثال، باورمندی به خدا، دینداری در عمل، اخلاقمندی و آخرتگرایی هم به مؤلفهها و هم به شاخصهای سرمایه اجتماعی بدل میشود. در عین حال، برخی معتقدند سرمایه اجتماعی اساساً تعلقی به جامعه غیرمدرن ندارد و تلاش برای آمیختن مفاهیم دینی با مفهوم سرمایه اجتماعی بی حاصل است اما تصور میشود که این نظر اغراق آمیز است و پیوند نسبی سنت و مدرنیته در این عرصه منتفی نیست.
او با بیان اینکه وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران خوب نیست بیان کرد: آخرین اندازه گیری یکی از مراکر معتبر تحقیقاتی، میانگین سرمایه اجتماعی در ایران را بر اساس مولفههای رایج، 8 از 20 معرفی کرده است. البته این مطلب را نباید از نظر دور داشت که برخی حوادث و هیجانات ناشی از آن، معدل سرمایه اجتماعی را به صورت موقت و دفعی افزایش و کاهش میدهد اما با عبور از حادثه این عدد تثبیت میشود. با این حال، اگر سرمایه اجتماعی را با ملاحظه میانگین قبلی در حدود 5 سال قبل که نزدیک به 12 بوده است بسنجیم، وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران قابل قبول نیست. البته خوب نبودن را میتوان به اشکال گوناگون تفسیر کرد. مساله، چالش، بحران؟ به نظر میرسد امروز سرمایه اجتماعی از مسأله عبور کرده و به نقطه چالش رسیده است لکن هنوز به معنای مصطلح، بحرانی نشده است.
واقعیت این است که در کشور ما، نه تنها درک درستی از سرمایه اجتماعی و عوامل کاهش آن نیست بلکه یک برنامه راهبردی برای کمک به افزایش سرمایه اجتماعی وجود ندارد.
نباید از نظر دور داشت که سرمایه اجتماعی در یک پروسه شکل میگیرد هر چند پروژهها در آن موثرند. هنر جامعه شناس و دانشمند علوم سیاسی این است که تکانههای گذرا در سرمایه اجتماعی را از واقعیت سرمایهاجتماعی تشخیص دهد. فهم دلایل عمده و خُرد عوامل دخیل در کاهش سرمایه اجتماعی کار ظریف و پیچیدهای است. بخشی از عوامل آشکار، اما بعضی دیگر پنهان هستند؛ در این میان، مهم این است که دچار سادهانگاری و سطحی اندیشی نشویم. شاید بتوان عوامل کاهش سرمایه اجتماعی ایران را باید به دو بخش درون زا و برونزا تقسیم کرد. عوامل درون زا در شکل گیری عوامل درون زا یا هموار سازی مسیر آنها بسیار اثر گذارند. ( حرفی که صراحتاً زده نمیشود )
غلامی یادآور شد: وقتی از برون زا بودن عوامل کاهش سرمایه اجتماعی صحبت میشود، لزوما منظور اقدامات خصمانه علیه جامعه ما نیست. برخی اتفاقات جهانی به طور طبیعی و پروسه ای نیز میتواند بر سرمایه اجتماعی اثرگذار باشد. با وجود آنکه امروز میانگین نمره سرمایه اجتماعی در ایران پایین است اما در برخی شاخصها مانند دلبستگی به کشور، معنویت خواهی یا احترام به مقدسات دینی، سرمایه اجتماعی سطح مطلوبی دارد و لذا ما نقاط قوت نیز در سرمایه اجتماعی خودمان داریم و اتفاقا تنها راه افزایش سرمایه اجتماعی در ایران، اتکاء به همین نقاط قوت است.
او در ادامه با طرح این دو سوال که چگونه اعتماد مردم به نظام شکل میگیرد؟ و دوم. چگونه اعتماد مردم به مردم شکل میگیرد؟ گفت: در پاسخ به این دو پرسش، به شرایط فعلی کشور توجه دارم و طبیعی است که پاسخهای خودم را، تا حدی هم بر تحلیل شرایط فعلی استوار کرده ام و هم بر بومیسازی و دین نگری استوار ساخته ام.
غلامی در پایان راهکارهایی را برای پاسخ به این دو سوال مطرح کرد.
عوامل تخریب کننده سرمایه اجتماعی در ایران
سعیدرضا عاملی در ابتدای این نشست با اشاره به مطالعات اجتماعی در ایران گفت: تا سال 97 ما پیمایشهایی در این باره داشته ایم و در سال 1400 هم وزارت کشور پژوهشی سفارشی درباره سرمایه اجتماعی انجام داده که عمدتا نشان میدهد سیر نزولی سرمایه اجتماعی وجود دارد.
او با اشاه به پیوند سرمایه اجتماعی با سرمایه ایمان افزود: من در ابتدا با طرح مساله شروع میکنم و در چهار بخش سخنانم را تنظیم میکنم؛ اطلاعات و آمار درباره سرمایه اجتماعی زیاد است و اساسا محرمانه تلقی میشود در حالی که باید بتوانیم یک مساله اجتماعی را در معرض همگان طرح کنیم تا بر این اساس بتوانیم تحلیل کنیم. محرمانه تلقی کردن آمار هم خودش یک مساله اجتماعی است.
او با بیان اینکه سرمایه اجتماعی در زیست بوم ایران اهمیت دارد و ما سرمایه اجتماعی را به معنایی که بوردیو طرح کرده نباید ببینیم ادامه داد: ما در شاخص گذاری سواد مجازی کاری را کردیم که شاید این مدل بتواند جریان بیابد. ما آنجا یک شاخص عمومیدر سواد مجازی با دنیا استخراج کردیم که شامل سواد حقوقی، سواد تحلیلی و ... است. از سوی دیگر شاخصهای اختصاصی داریم که مرتبط با بومرنگ ماست و ما به عنوان یک مسلمان در این باره قوانین و مقرراتی داریم. یک حوزه سواد تخصصی هم هست که شامل سواد مهندسی مرتبط با فضای مجازی، سواد سابرنتیک مرتبط با پزشکی و ... است. در سرمایه اجتماعی ما گریزی نداریم جز اینکه هم به سوی اشتراکاتمان با شاخصهای جهانی برویم و هم شاخصهای اختصاصی تدوین کنیم.
عاملی ضمن ارائه آماری در این باره بیان کرد: وضعیت میانگین شاخص سرمایه اجتماعی در سال 94 ، 1/27 بوده که در سال 1400 به 8/17 رسیده است. روند میانگین رضایت از عملکرد نظام هم در سال 94 که 1 /27 بوده که در سال 1400 به 8/17 رسیده است. این در حالی است که موسسه لگاتوم در تحقیقی شاخص سرمایه اجتماعی را در 2019 ، 19/53 اعلام کرده اما این رقم برای ایران 2/45 است و ما زیر میانگین جهانی هستیم.
این استاد دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه در حوزه اعتماد سه مولفه صداقت در گفتار و رفتار، دگرخواهی و تبادل موقعیت و کارایی و عمل مثبت تاثیر گذار مطرح میشود گفت: جامعه ایران دو مشخصه دارد که اگر به این دو توجه نکنیم نمیتوانیم مفهوم سرمایه اجتماعی را بومیکنیم؛ نخستین شاخصه دین داری است که در ایران ریشه عمیق دارد. ما به عنوان کشوری که آرزوی جامعه اسلامیداریم نگران دین داری هستیم اما جامعه در این شاخص بسیار رشد کرده و این را در جمعیت پیاده روی اربعین و جاماندگان اربعین میبینیم. البته که ما جامعه صد در صدی نداریم همانطور که در صدر اسلام ایمان آورندگان در اقلیت بودند. دومین مشخصه ایران جنبه نوگرایی و پیشرفت جامعه ایرانی است. در غرب افراد از کوچه بغلی اشان خبر ندارد اما جامعه ایران چهار چشم دارد و این جنبه تجسس اجتماعی بسیار پررنگ است. بنابراین جنبه دین گرایی و نوگرایی در جامعه ایرانی دو عنصر پررنگ است و برخی یا جنبه دین داری یا برخی جنبه نوگرایی را قربانی میکنند اما این دو با هم جلو رفتند و هر دولتی به این دو شاخص توجه نکند نمیتواند راهبری لازم را داشته باشد.
او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه سرمایه ایمان تقویت کننده نگاه به زندگی و عمل فردی و اجتماعی است گفت: برخی از کسانی که دچار بحران خودکشی میشوند به این دلیل است که جهان آخرت را نمیبینند اما فردی که باور به معاد دارد زندگی اش یک حرکت پویا دارد و پویایی یکی از عناصر مهم در سرمایه اجتماعی است. ما درمدل سازی که برای سرمایه اجتماعی در ایران میکنیم باید به این سرمایه ایمان توجه کنیم. الان ما با ابزار سرمایه اجتماعی در جامعه متجدد غربی سرمایه اجتماعی را اندازه گیری میکنیم در حالی که باید سرمایه ایمان را در نظر گرفت چون به افق زندگی نگاه میکند و تحمل و صبر و امید به زندگی و آینده نگری را تقویت میکند. حضرت زینب بعد از آن همه مصیبت میگوید ما رایت الا جمیلا... این ناشی از یک ارتباط دیگری با خداست.
او با اشاره به اینکه سرمایه ایمان دو بعد فردی و اجتماعی دارد گفت: علوم اجتماعی در ایران قدرتمند است و ما همان قدرتی که در نانو و بایو داریم در علوم اجتماعی هم داریم اما این علوم اجتماعی سیاست زده است و یک جاهایی چیزهایی را نمیبیند. چون اگر چپ باشد یک رویکرد دارد و اگر راست باشد رویکرد دیگری دارد. دشمن را ندیدن غلط است! چون ما در چنبره دشمن زندگی میکنیم و بعد اینکه بگوییم این تئوری توطئه است غلط است چون گوینده اش هم بر این اساس این را بیان کرده است.
عاملی عوامل تخریب کننده سرمایه اجتماعی در ایران را شامل 6 مورد دانست و افزود: فاصله بین باورها و تجربه دینی؛ دومین عامل جریانهای کلان ضد فرهنگ اسلامی؛ جنگ شناختی؛ تبلیغات دشمنانه و تحقیر آمیز؛ فرامحلی کردن فضای مجازی و شیعه هراسی، ایران هراسی، اسلام هراسی و انقلابی هراسی از جمله این 6 عامل است. ما امروز قربانی هراس چهارگانه هستیم. ما با هراس بزرگ کد گذاری شدیم.
عاملی تاکید کرد: در جمهوری اسلامیقوی شدن سرمایه دینی موجب قوی شدن سرمایه اجتماعی و بالعکس میشود و این دو با هم رابطه متقابلی برای ایجاد یک سرمایه بزرگ ایجاد میکنند. سرمایه اجتماعی موجب احساس افتخار به ملیت و قدرت میشود. لذا در این زمینه باید به چالشهای سرمایه اجتماعی در پیوند با سرمایه ایمان توجه کنیم. از سوی دیگر باید بازنگری در شاخصهای سرمایه اجتماعی داشته باشیم و از شاخصهای ترکیبی مبتنی بر سرمایه ایمان و ... استفاده کنیم.
پورحسین نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به کاهش سرمایه اجتماعی در ایران بر ضرورت به پرداختن به این موضوع تاکید کرد. او به فلسفه خودی و بی خودی اقبال اشاره کرد و گفت: من با استفاده از این فلسفه در کلینیک خودم 90 درصد از افسردگیها را درمان کردیم. اقبال برای رسیدن به شخصیت یا همان سرمایه کاریزماتیک به دو عامل محرله خودی(تجهیز درون) و مرحله بی خودی( ورود به اجتماعی با تجهیزات درون) است. باید بدانیم به راحتی نمیتوان الهام بخش بود و فرد باید در درون خودش عواملی را ایجاد کند که بعد از رهگذر آن بتواند خودش را تجهیز کرده و بعد برای اجتماع الهام بخش باشد. اگر به اقبال مراجعه کنیم او در قالب اشعارش سه تجهیز را برای یک شخص کاریزماتیک لازم میداند؛ تجهیز علمیو تخصصی، معنوی و شخصیتی. تجهیزات سه گانه اقبال با تجهیزات اجتماعی نیز متناظر است.
او با بیان اینکه ما در بسیاری از زمینهها در حوزه جمهوری اسلامیالهام بخش نیستیم اما در انقلاب اسلامیالهام بخش هستیم یادآور شد: چراکه جمهوری اسلامیباید در تجهیز خودش در بخشهایی با چالشهایی مواجه بوده و از این منظر نتوانسته در تجهیز اجتماعی موثر باشد.
پورحسین تاکید کرد: کاهش سرمایه اجتماعی در ایران این سوال را طرح میکند که چگونه میتوانیم در حالت الهام بخش دیگران باشیم و در این باره کم کاری زیادی داریم. ما نمیتوانیم به عنوان سرمایه اجتماعی در مرحله بی خودی قرار بگیریم بدون اینکه خودمان را تجهیز کرده باشیم. باید مولفههای الهام بخش برای دیگران را تقویت کنیم.
باید در مقابل پارادایم فرد گرایانه به من چه و به تو چه ایستاد
سجاد صفار هرندی هم در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه اصحاب علوم اجتماعی با طرح سرمایه اجتماعی فرصتی را فراهم کردند که توجه حاکمیت با توجه به وخامت اوضاع را بر بیانگیزد گفت: سرمایه اجتماعی با چنین صورت بندی طرح و عرضه شد و برایش بازاریابی شد و کم و بیش جز بازاریابیهای موفق علوم اجتماعی در ایران بود. پروژه سنجش وضعیت سرمایه اجتماعی ایران که طی سه موج اجرا شد جز بزرگترین و گران ترین پروژههای علوم اجتماعی در ایران است. بنابراین این بحث از جانب فضای حکمرانی به رسمیت شناخته شد و این توجه خودش را در قالب پروژهها ظاهر کرد.
او ادامه داد: من با توجه به پروژه سنجش سرمایه اجتماعی ایران بر این باورم که کارکرد درستی که این مساله باید داشت و مسیر صحیحی را میپیمود چنین چیزی با انجام این سه موج رخ نداد. من این را محصول ایراد اساسی روش شناختی در این مجموعه کارها میدانم که برآمده از یک فرهنگ علمی و سازمانی حاکم بر علوم اجتماعی ایران است. بحث سرمایه اجتماعی خیلی در ایران قدیمینیست و درونش چهارچوبهایی تثبیت شده ای وجود ندارد. بنابراین محل ظهور خلاقیتهاست و هنر کار جامعه شناختی در آن بروز مییابد.
او با تاکید بر اینکه توجه و تاکید در سنجش سرمایه اجتماعی در ایران بر اظهار گذاشته شده تا رفتار عنوان کرد: البته من رد نمیکنم که سرمایه اجتماعی وجه ذهنی دارد و طراحی گویههایی برای سنجش آن مهم است اما اساسا لزوما فهم همان جنبه ذهنی با پرسش خام و صاف و ساده ای روشن نمیشود! و نیازمند این هستیم که به نحو پیچیده تری مفاهیمیمانند اعتماد را بسنجیم. پروژه ای با عنوان بزرگ سنجش سرمایه اجتماعی در ایران نیازمند این بود که دادههای آزمایشی سنجش را با دادههایی از کنش واقعی تقاطع بدهد. به طور مثال شاخصها و سنجههایی مانند ازدواج، طلاق و ... با رفتار عملی جامعه تقاطع بدهیم و ببینیم چه قدر با واقعیت تطابق دارد. اما در این پیمایش به صرف اظهار افراد به پرسشهای استاندارد شده در یک طیف اکتفا شده است. در حالی که در پیمایشها میبینیم چه میزانی از افراد تمایل به طیف وسط دارند.
صفار هرندی گفت: ما کاری در حوزه نارضایتی اجتماعی انجام دادیم که مهم است چون بی ارتباط با سرمایه اجتماعی نیست با این وجود سرمایه اجتماعی چیزی مستقل است و صرفا به نارضایتی محدود نمیشود. ضعف متدولوژیک و سهل گیری پژوهشی منجر به این شده که کاری که میتوانست دید ما را برای فهم واقعیتهای جامعه ایران گسترش دهد به آن هدف بالقوه خودش نرسد. البته هشدار دادن خوب است اما باید به چیزی فراتر از آن برویم و با این نوع جمع آوری خام داده، تحلیل جامعی نمیتوان ارائه کرد و ما را گرفتار سوءتعبیر در ماهیت فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران میکند.
او در پایان عنوان کرد: در کنار تحولات نهادی و ایجاد کردن امکان مشارکت شهروندی برای ساختن نهادهای دارای دوام و سنت و مهمتر از آن در کنار لزوم راه یافتن برای بازسازی اقتصاد ملی نیازمند تقویت گفتار تعاون و جمع گرایانه فضیلت مندانه انقلابی هستیم. باید در مقابل پارادایم فرد گرایانه به من چه و به تو چه مساله هم سرنوشتی و مسئولیت اجتماعی در دستور کار قرار گیرد.
بحث خیریهها در سرمایه اجتماعی به عنوان یک پتانسیل دیده نشده است
بهاره آروین در بخش پایانی این پنل با بیان اینکه بحث سرمایه اجتماعی آن طور که باید و شاید در جامعه پرداخته نشده گفت: ما در سنجش سرمایه اجتماعی بعد رفتار را نادیده گرفتیم در حالی که مردم غیر از وجه ذهنی تعامل واقعی هم دارند و آن شکل هم قابل سنجش است.
آروین با بیان اینکه بحث خیریهها در سرمایه اجتماعی به عنوان یک پتانسیل دیده نشده است افزود: امروز میبینیم یک خواننده ای ماهی چندتا محکوم به اعدام را با کمک مردم آزاد میکند. در شبکه توییتر هم ما کسانی را داریم که مبالغ بالایی را جمع آوری میکنند لذا ما انبوهی از این خیریههای فردی داریم. این موضوع در بررسی سرمایه اجتماعی در ایران بسیار قابل تامل است.
او یادآور شد: از سوی دیگر به طور مثال مساله کودکان کار در ایران حل نمیشود چون مردم کمک میکنند. اینکه آدمها معتقدند من باید یک کار خیری بکنم دقیقا به سرمایه اجتماعی بر میگردد. ما این بخش از سرمایه اجتماعی را ندیدیم و باید در نظر داشته باشیم که ما قشری را داریم که در ایران مشارکت داوطلبانه دارد. باید این سرمایه را در حوزههای محیط زیستی و ... استفاده کنیم.
نظر شما