کتاب «درآمدی بر شناخت مدیریت دانش» در 5 فصل به ابعاد مختلف موضوع مدیریت دانش اشاره میکند.
در مقدمه کتاب آمده است: «مدیریت دانش، دانستن ارزش دانش، فهم اطلاعات سازمان، استفاده از سیستمهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ، استفاده و کاربرد دوباره دانش میباشد. مدیریت دانش، کسب دانش درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است، به گونهای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانش ببرند.»
«در آینده جوامعی میتوانند انتظار توسعه و پیشرفت را داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند. به این ترتیب برخورداری از منابع طبیعی نمیتواند به اندازه دانش، مهم باشد. سازمان دانشی به توانمندیهایی دست مییابد که قادر است از نیرویی اندک، قدرتی عظیم بسازد.»
نویسندگان، در این کتاب، به چالشهای نوینی که عرصه مدیریت دانش با آن روبهروست اشاره میکنند و اغلب این چالشها را از رقابت پیچیده موجود میدانند. آنها معتقدند جریان بیپایان دانش، بازارها را به سمت تغییر مداوم سوق داده است. نویسندگان در این کتاب پس از اشاره به تاریخچه مدیریت دانش، آن را در دوران معاصر بررسی میکنند و به چیستی مفهوم آن میپردازند.
کتاب به تاریخی 15هزارساله اشاره میکند که بازرگانان و جهانگردان علوم برگزیدهای را انتقال میدادند و ثبت میکردند. جلوتر میآید و به تاریخ 5 هزارساله در بینالنهرین و لوحهای ثبت شده اشاره میکند. سپس به پژوهش محققان میرسد که ریشههای مدیریت دانش را در سه هزارسال قبل از میلاد مسیح میدانند. بعد از این اشاره، به 500 سال قبل میرسیم که اختراع حروف چاپی و ماشین چاپ آغاز صورت میگیرد. کتاب، در ادامه به رنسانس میپردازد که نوع آموزش در این دوره تغییر میکند و شکلهای تازهای از دانش به وجود میآید.
کتاب به دوره معاصر میرسد و اینگونه آورده میشود: «در دوره معاصر اولین کتابها درباره یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در سال 1990 منتشر شدند. در این خصوص میتوان به کتاب (پنج اصل) و یا کتاب (ساکایی) با عنوان (انقلاب ارزش دانش) نام برد. (نوناکا) که در سال 1995 کتاب (شرکت دانشآفرین) را به رشته تحریر درآورد، برای اولین بار اصطلاح مدیریت دانش را به کار برد.»
در فصل دوم کتاب، موضوع سرمایههای فکری مطرح میشود و نظریات پیتر دراکر درباره اقتصاد دانشی. او قرن 21 را قرن اقتصاد دانشی معرفی میکند و باور دارد دانش و سرمایه فکری یک عامل موثر در تولید ثروت است. با این همه، نویسندگان کتاب، به این نکته نیز اشاره میکنند که هنوز طبقهبندی جهانشمولی درباره اجزای سرمایه فکری وجود ندارد.
این کتاب در 5 فصل به ابعاد مختلف موضوع مدیریت دانش اشاره میکند. از جمله میتوان به یادگیری سازمانی، مدیریت دانش و سازمان یادگیرنده، تسهیم دانش، مدیریت فرهنگ لغات، ابعاد ارتباطی و سازمانی، برقراری روابط با محیط و مدیریت دانش با رویکرد یادگیری اشاره کرد.
کتاب «درآمدی بر شناخت مدیریت دانش» توسط انتشارات هنر نگاره و با همکاری دانشگاه علومپزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 110 صفحه منتشر شده است.
نظر شما