سه‌شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۶
شروعی شاد و خیره کننده برای یک مستند غم انگیز

صحنه‌های رویایی آرزوهای کودکان یک سوم اول فیلم را دربرگرفته‌اند اما ناگهان با نشان دادن عکس یک کودک با چشمانی روشن و بیان اینکه این اتفاقات نیفتاد و من به آرزوهایم نرسیدم. 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ مریم محمدی: فیلم همه چیز از بالا قشنگ‌تر است به کارگردانی کاوه حدادی به این موضوع هولناک بمباران دو مدرسه بروجرد در تاریخ 20 دی ماه 1365 توسط هواپیماهای عراقی پرداخته است. در این ماجرا متاسفانه 68 کودک دانش آموز جان خود را از دست داده و شهید شده اند.

فیلم شروعی شاد و خیره‌کننده دارد، تصاویری از صحنه‌های رویایی آرزوهای کودکان که با نریشنی به زبان یک پسربچه گفته می‌شود یک سوم اول فیلم را دربرگرفته‌اند اما ناگهان با نشان دادن عکس یک کودک با چشمانی روشن و بیان اینکه این اتفاقات نیفتاد و من به آرزوهایم نرسیدم.  بیننده ضربه‌ای تکان دهنده می‌خورد. شاید مقایسه یک فیلم داستانی با فیلمی مستند درست نباشد اما این دیالوگ از فیلم «همه چیز از بالا قشنگ تر است» و این سبک فاصله گذاری در فیلم، مخاطب فیلم بین را به یاد دیالوگ مرحوم هما روستا در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی در دهه 70 می‌اندازد که می گفت: «ما هرگز به تهران نمی رسیم ما در راه تصادف می کنیم و می میریم.» درست به همان تکان دهندگی و جذابیت اما این بار در یک فیلم مستند.

فیلم با استفاده از تصاویر آرشیوی باکیفیت و درست از عکس ها و حتی پرونده قدیمی دانش آموزانی که در آنها نوشته شده به درجه رفیع شهادت رسید و همین طور استفاده مناسب از قطعات بازسازی شده و مصاحبه های کوتاه مدت از والدین، معلم و مأمور آمبولانس به عنوان شاهدان عینی ماجرا وکاربرد به اندازه آنها در فیلم توانسته فضای تکان دهنده، تأسف بار و غم حاصل از این جنایت جنگی هولناک را به مخاطب منتقل کند.

تدوینی خوش ریتم، کارگردانی و استفاده درست از همه عناصر سینمایی در دسترس و با کیفیت همین طور شناخت ریتم و زمان بندی درست برای استفاده از تصاویر و تمهیدات صوتی و بصری و عدم زیاده گویی در فیلم نشان از قدرت کارگردانی کاوه حدادی و شناخت او از میزانسن و عناصر سینمایی دارد. کارگردانی بالاخص در قسمت های بازسازی شده و همین طور ساخت نیمه نخست فیلم که آرزوهای کودکان را به تصویر کشیده به چشم می آید.

از دیگر نقاط قوت فیلم صداگذاری عالی و به جای حسن شبانکاره است، انتخاب صدای لالایی طور و نوحه خوانی و عذاداری مادران بر سر جنازه ها و قبر کودکانشان و همراهی صداها با عکس ها از نقطه های طلایی و تأثیرگذار فیلم محسوب می شوند. طوری که تماشاگر پس از پایان فیلم با غمی که به جانش نشسته و آنرا به خوبی و با همه وجود درک کرده است مدتی را در بهت روی صندلی اش می نشیند و با پایان یافتن تیتراژ فیلم به سرعت سالن را ترک نمی کند. دلش می خواهد بماند و در غم مادران و پدران داغدار شریک باشد.
 
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • یوسف IR ۰۰:۱۸ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۰
    خیلی خوبه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها