کلاته عربی گفت: هر کسی خارج از جنسیت خود وقتی به دفاع مقدس وارد میشود، لازم است قواعد کار را بشناسد و نباید چون زن یا مرد است از انتظاراتی که داریم صرفنظر کنیم. کسی که قرار است به موضوعی بپردازد، ابتدا باید ابعاد آن را احصاء کرده و بعد متناسب با آن بنویسد همچنین قالب سوژهها را بفهمد و آنها را روایت کند.
در ابتدای این نشست مریم عباسی جعفری نویسنده کتاب بیان کرد: درباره شهدا کتابی نوشته نمیشود مگر این که با عنایت خود آن شهید آغاز شود و به پایان برسد. کتاب گمشده مجنون کتابی درباره سبک زندگی و سیره شهید محمدرضا کارور است که نهتنها زندگی کارور، بلکه زندگی شهید خندان، عراقی، ورامین و ... را نیز پوشش میدهد.
او ادامه داد: آشنایی من با شهید کارور به زمان نوجوانی خودم برمیگردد، قبل از آن شهدا را افراد تندرو و جنگ طلب میدانستم، تا اینکه موضوع بیمار مادرم پیش آمد و شفای مادرم را از شهید کارور گرفتم. او شهیدی غریب بود که کسی درباره او اطلاعات چندانی در دست نداشت و من قصد داشتم بعد از پایان دورههای نویسندگی و تقویت قلمم، به عنوان چندمین کتاب داستان زندگی او را بنویسم.
عباسی جعفری گفت: انتشارات بعثت 27 چند مصاحبه درباره این شهید داشتند که در اختیار من قرار دادند اما کافی نبود و شروع به جمعآوری مصاحبههای جدید با مادر، همسر، خواهران، همرزمان و هم روستاییهای او کردم. به روستای درده رفتم، از همسایهها تحقیق کردم و با آنها گفتوگو کردم.
او در ادامه درباره شیوه روایت کتاب اظهار کرد: روایت کتاب ابتدا من راوی بود، و بعد انتشارات از من خواست که با دانای کل (سوم شخص) کتاب را بنویسم. بنابراین دوباره شروع به نگارش کتاب کردم از زبان سوم شخص کردم و همه کسانی که دستی بر قلم دارند میدانند که نوشتن زندگینامه شهید به زبان سوم شخص، کار بسیار سختی است.
محمد قاسمیپور در ادامه این نشست در نقد این کتاب گفت: با خواندن این کتاب اولین چیزی که به ذهن میرسد وجود تعدد سلایق و تعدد افرادی است که در نگارش این کتاب به نویسنده کمک کردهاند و نوشتن با چند سلیقه رنج زیادی را به نویسنده تحمیل میکند.
او درباره پوسته و شاکله کتاب بیان کرد: حجم کتاب زیاد و خیلی قطور است، همچنین عکسی که در صفحه فهرست مطالب آمده است که دیدار مقام معظم رهبری با خانواده شهید کارور را نشان میدهد تناسبی با فهرست مطالب ندارد. به طور کلی اینکه فهرست با عکس همراه باشد خیلی معمول نیست زیرا فهرست مضمون داخل کتاب را به مخاطب میرساند و عکس مفهوم دیگری را متبادر میکند. عکس باید در راستای هدایت ما به سمت فهرست یا مضمون کتاب باشد.
قاسمیپور ادامه داد: کتاب از نظر صفحه آرایی هم مشکل دارد. مثلا کتاب دارای 7 فصل است که 3 فصل آن با نام "فصل پنجم" نامگذاری کردهاند همچنین از این 7 فصل 5 فصل اسمهای واقعگرا و مستند و حقیقی دارند. مثل عملیات خیبر، خواستگاری، شروع جنگ تحمیلی و... عاری از هرگونه جنبههای ادبی و نمادین اما دو فصل دیگر اینگونه نیست و میشد روی یکدست سازی عناوین تامل کرد. ما 2 فصل داریم که با زندگی شروع میشود. زندگی با گردان مهرداد و زندگی با گردان مالک که میتواند محل تامل باشد.
او درباره فهرست و اهمیت آن اظهار کرد: در فهرست ما باید کنجکاوی ایجاد کنیم که برای خواندن آن فصل جذابیت ایجاد کند. اما در این کتاب داستان هر فصل در نامگذاری فصلها لو میرود. فهرست را بخش زنده، جدی و ارگانیکی از یک متن بدانید و روی آن وقت بگذارید. فهرست گاهی ذیل نوشتن شکل میگیرد و گاهی کتاب که تمام میشود ما فرصت داریم د رباره بخشها و فصلهای آن تامل کنیم.
قاسمی پور با اشاره به فاکتورهای موثر در انتخاب اثر بیان کرد: انتخاب یک اثر و اضافه کردن آن به سبد خرید مخاطب تا حدود زیادی بعد از عکس، جلد و متن پشت جلد، به فهرست مربوط است. مخاطب وقت خواندن ندارد و میخواهد یک تورقی بکند و اگر کتاب را مناسب دید آن را به سبد خرید خود اضافه کند. بنابراین اگر برای فهرستنویسی و نام انتخابی برای فصلها وقت بگذاریم جای دوری نمیرود.
او در ادامه گفت: سعی کنید تقدیمنامه و تقدیرنامه کوتاه و موجز باشد. در ادبیات و هنر، کمگویی و گزیدهگویی اصل است. معمولا تقدیرنامه به یک یا دو نفر تقدیم میشود، ولی میتوان گفت موضوعی سلیقهای و دلی است. تقدیمنامه، مقدمه و فهرست، اولین بزنگاه برای درگیر کردن خواننده با نثر و قلم نویسنده است و لذا هیچ نقصان و لغزش احتمالی در این بخشها پذیرفته نیست.
این منتقد ادبی با اشاره به اینکه میزان پایبندی به حقیقت و وفاداری به روایتها باید در مقدمه دیده شود ادامه داد: در مقدمه باید سلیس و روان بگوییم چه کردهایم و خواننده باید منتظر چه چیزی باشد. از متن مقدمه یک کتاب درباره زندگینامه یک سردار شهید، باید کارکردی متعارف طلب کنیم در حالیکه در این کتاب مولف در مقدمه آورده است که این کتاب نه تنها معرف شهید کارور است بلکه معرف توانمندی گردان مالک و همچنین تعداد زیادی از فرماندهان آن نیز هست.
سخنران دیگر این نشست جواد کلاته عربی بود که در سخنانی کوتاه گفت: درباره بانوانی که در ژانر جنگی مینویسند یا مردانی که درباره مادران و همسران شهدا مینویسند، جای بحث وجود دارد. هر کسی خارج از جنسیت خود وقتی به این موضوعات وارد میشود، لازم است قواعد کار را بشناسد و نباید چون زن یا مرد است از انتظاراتی که داریم صرفنظر کنیم. کسی که قرار است به موضوعی بپردازد، ابتدا باید ابعاد آن را احصاء کرده و بعد متناسب با آن بنویسد همچنین قالب سوژهها را بفهمد و آنها را روایت کند.
وی همچنین بیان کرد: باید ببینیم تواناییهای ما با موضوع متناسب است یا خیر؟ شاید گاهی بانوان نویسنده نتوانند حق مطلب را درباره موضوع جنگ ازجمله عملیاتها بهجا آورند و در نقطه مقابل نیز ممکن است آقایان نویسنده گاهی نتوانند بهدرستی حق مطلب را درباره احساسات مادران و همسران شهدا ادا کنند.
نظر شما