سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۱
ضرورت انتشار تجربیات مدیران فوتبالی/ فوتبال، فراتر از فوتبال

در نشست بررسی کتاب «گل، توپ شانسی وارد دروازه نمی‌شود» به موضوعات مختلفی درخصوص مدیریت فوتبال اشاره شد و نمونه‌های مختلفی از سبک‌های رهبری مربیان بزرگ مورد بحث قرار گرفت؛ آن چیزهایی که باعث می‌شود فوتبال، فراتر از فوتبال باشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست بررسی کتاب «گل، توپ شانسی وارد دروازه نمی‌شود»، از سری نشست‌های فوتبال‌خوانی به مناسبت هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، 23 آبان 1401 در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. احسان محمدی، احسان رضایی و سیدمهدی موسوی‌تبار سخنرانان این نشست بودند.
 
پس از توضیحات احسان رضایی در خصوص کتاب و مترجم، احسان محمدی، با ابراز خوشحالی از اینکه خانه کتاب و ادبیات ایران به صورت جدی به موضوع فوتبال پرداخته، بیان کرد: در این چند ساله، نه رسانه‌ها و نه کتاب‌ها خیلی جدی درباره فوتبال صحبت نکرده‌اند.
 
محمدی اضافه کرد: مسئله‌ای که در فوتبال ایران داریم این است که بسیاری از اوقات، ما تیم ایران را تیمی مستعد می‌دانیم که متاسفانه درگیر مسائل مدیریتی است و آنطور که باید، مدیران نتوانسته‌اند استعدادها را پرورش دهند. حتی با استعدادسوزی مواجه هستیم که باز هم به مدیریت برمی‌گردد. متاسفانه با اینکه این همه سال ورزش وجود داشته، اما 5 کتاب خوب مدیریتی در این حوزه نوشته نشده است.
 
وی افزود: مدیران باید تجربه‌های خود را بنویسند؛ خاطرات، اشتباهات و استراتژی‌های خطا یا درست. واقعا سوال است که مدیران چرا چیزی در این زمینه تولید نمی‌کنند. جز گزارش‌های عملکرد که هیچ کس به آن علاقه‌ای ندارد، چیز دیگری نوشته نمی‌شود.
 
محمدی با اشاره به فعالیت‌های فران سوریانو به عنوان مدیر باشگاه بارسلونا، بیان کرد: در این کتاب، نقشه راهی برای مدیران طراحی شده و از همین حیث این کتاب را به صورت جدی به مدیران پیشنهاد می‌کنم. اگرچه نام کتاب یعنی  «گل، توپ شانسی وارد دروازه نمی‌شود» فوتبالی است اما در باطن، کتابی مدیریتی به شمار می‌رود. یاد می‌دهد که مدیران چگونه ستاره‌ها را مدیریت کرده‌اند.
 

وی افزود: بخش زیادی از فوتبال تقدیر است؛ چیزهایی که نمی‌دانیم چرا رخ می‌دهند. مانند برد ما در مقابل مراکش. گل و موفقیت در فوتبال و رفتن به فینال جام باشگاه‌های جهان، اتفاقی نیست و تلاش و کوشش سختی را طلب می‌کند. بعد از آن، بحث مهارت‌های مدیریتی است که آموختنی به شمار می‌رود. قرار نیست در هر چیزی ما فرمول جادویی اختراع کنیم. در کتاب گفته می‌شود که ما می‌توانیم خیلی از رویکردهای مدیریتی را کپی کنیم و قرار نیست هر بار چرخ را از نو اختراع کنیم. اینکه اروپا به عنوان مهد فوتبال شناخته می‌شود به ظرائف مدیریتی فراوانی وابسته است.
 
محمدی عنوان کرد: برای مدیریت هر کاری، به 3 تیپ آدم نیاز داریم. اول آن کسی که کلاه سیاه سرش می‌گذارد و آسیب‌ها را بازگو می‌کند. دوم، آدم خوشبینی که بازخوردها و نکات مثبت را می‌گوید و سوم آدمی که مانند ستون فقرات است و مبارزه با اوست با همه آسیب‌ها و نقاط قوت. برای مدیریت فوتبال نیز، به چنین قالبی نیازمندیم.  
 
به گفته وی، کم در حوزه مسئولیت اجتماعی فدراسیون فوتبال نیز کار می‌کنم و یکی از بحث‌های مهم ما این است که فوتبال تنها رقابت و کری خواندن نیست؛ همانطور که شعار فیفا می‌گوید فوتبال فراتر از یک بازی است. یا بارسلونا که شعارش این است که بارسا فراتر از یک باشگاه است. وقتی به کشورهای دیگر و حوادث حتی ناگوار نگاه می‌کنیم می‌بینیم که یک نفر لباس بارسلونا را پوشیده و این نشان می‌دهد یک باشگاه چگونه می‌تواند خود را به جهان صادر کند. این‌ها هیچ‌کدام اتفاقی صورت نمی‌گیرند.
 
محمدی گفت: در کتاب، یک چارت مشخصی وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه یک باشگاه می‌تواند فراتر از باشگاه باشد. اول ارائه یک بازی تماشایی و لذت بخش است و اصول اخلاقی مربوط به فوتبال و بعد تعهدات اجتماعی باشگاه است. باشگاه در مقابل هواداران باید فعالیت‌های اجتماعی فراوانی انجام دهد. گاهی ممکن است به صورت ساخت یک بیمارستان برای مناطق محروم باشد که همین نشان از قدرت نرم باشگاه دارد. برخی باشگاه‌ها حتی به تماشاگران و هواداران حق رای می‌دهند که آن‌ها بتوانند درباره باشگاهشان نظر بدهند؛ همین‌ها باعث می‌شود باشگاه فراتر از یک باشگاه باشد. باشگاه‌ها نباید بگویند که فلسفه دارند، آن‌ها باید فلسفه را نشان بدهند.  
 

سیدمهدی موسوی‌تبار دیگر سخنران این نشست، هدف اصلی کتاب را نمایان کردن این نکته می‌داند که بر خلاف آنچه ما در فوتبال به عنوان شانس می‌شناسیم، اغلب آنچه در زمین فوتبال رخ می‌دهد، شانس نیست. موسوی‌تبار گفت: چه در بحث رهبری و چه در بحث نکته‌های خرید و فروش بازیکنان، کتاب به تجربه‌های مختلفی از مربیان بزرگ اشاره می‌کند.
 
وی افزود: ما صرفا با یک کتاب فوتبالی مواجه نیستیم و این کتاب را می‌توان مدیریتی و اقتصادی دانست. در کتاب به نکته‌ای اشاره می‌شود در خصوص خرید و فروش بازیکنان به میل تماشاگران؛ سوریانو اعتراف می‌کند که به میل تماشاگران بازیکن خریده‌اند و ضرر کرده‌اند. برای همین هم او به این باور می‌رسد که تماشاگر نمی‌تواند ملاک اصلی باشد.
 
موسوی تبار گفت: معمولا وقتی کتاب‌ها را می‌خوانم خودم را جای شخصیت‌های آن می‌گذارم. درباره فوتبال نیز همین است. در فصل پنجم این کتاب، درباره شیوه‌های رهبری چند مدل ارائه می‌شود. ما باید در مواجهه با افراد و جامعه، خودمان را جای رهبران فوتبالی بگذاریم و از خود می‌پرسیم مثلا من چطور می‌توانم مورینیو باشم؟ آیا در زندگی شخصی شبیه به رئال هستیم یا شبیه به پورتو. این نوع نگاه برای من بسیار جذاب است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها