مریم رجبینیا، پژوهشگر ادبیات عرفانی تاکید دارد که اگر تذکرهها را به دو گروه عمومی و فردی تقسیم کنیم، پیرنامهها یا کتابهای مقامات یا سیره مشایخ در گروه دوم جای میگیرند
اهمیت پیرنامهها به عنوان مهمترین کتابهای حوزه ادبیات عرفانی انگیزهای شد تا دقایقی در گفتوگو با مریم رجبینیا، مدرس دانشگاه الزهرا و پژوهشگر ادبیات عرفانی به بررسی ویژگیها، تاثیرگذاریها و تاثیرپذیریهای مولفان و سیر تحول این آثار بپردازیم که در ادامه میخوانید:
تعریفی از کتابهای مقامات ارایه دهید.
اگر تذکرهها را به دو گروه عمومی و فردی تقسیم کنیم، پیرنامهها یا کتابهای مقامات یا سیره مشایخ در گروه دوم جای میگیرند. تفاوت تذکرههای عرفانی فردی مانند اسرارالتوحید با تذکرههای عرفانی عمومی مانند طبقات الصوفیه، در این است که بهجای معرفی عرفای مختلف به ترتیب زمانی، اقلیمی و موضوعی تنها به بیان احوال و اقوال یک عارف میپردازند و بیشتر بر ریاضتها و کرامتهای وی تاکید میشود. رساله صاحبیه(قرن ششم هجری قمری)، مقامات عبدالخالق غجدوانی(تاریخ تالیف نامعلوم- احتمالا قرن هفتم)، مقامات عارف ریوگری(تاریخ تالیف نامعلوم- احتمالا قرن هفتم) ، انیس الطالبین و عده السالکین(قرن هشتم هجری قمری) و مقامات حضرت خواجه نقشبند(804 هـ . ق.) را نیز باید در گروه تذکرههای فردی قرارداد.
لطفا به طور اجمالی پیرنامههای ماوراءالنهر را معرفی کنید.
رساله صاحبیه، مناقبنامهای 33 صفحهای است که خواجه عبدالخالق غجدوانی آن را
در بیان احوال، اقوال و کرامات مرادش، ابویعقوب یوسف همدانی با نثری ساده و دلنشین نگاشته و در برخی موارد از شیوه نگارش و واژگان منحصر به فردی استفاده کرده است. البته دیباچه این اثر مسجع و به دلیل وجود آیات و عبارات عربی و ویژگیهای دیگر به نثر بینابین نزدیک است. از میان مختصات ادبی رساله صاحبیه میتوان به داشتن جملات مسجع و ترکیبات دارای سجع، اشارهکرد ازجمله «از هرکه جفا بیشتر دیدندی، وفا بیشتر کردندی» با توجّه به غجدوانی بودن عبدالخالق و این که غجدوان قریهای است در بخارا، در این اثر با تعدادی واژه بخارایی روبهرو هستیم. گونه فارسی فرارودی یا زبان ماوراءالنهری یکی از گونههای بسیار غنی و پرتوان زبان فارسی است که با زبان بسیاری از حوزههای جغرافیایی ایران تفاوتهای واژگانی، ساختاری و آوایی دارد. پیرنامه دیگر «مقامات عبدالخالق غجدوانی» است که مولف آن معلوم نیست. این پیرنامه، مقدمه، تحمیدیه و فصلبندی ندارد. با ذکر نام شیخ ابویوسف بن یعقوب همدانی آغاز شده و در ادامه چنین آمدهاست که «با ایشان یازده کس آمده بودند. اوّل ایشان ابوموسی خادم بود، دویم بنده ضعیف، عبدالخالق، بود،...». بنابر گفته مصحح نسخه در این بخش ناقص است و صفحه یا صفحاتی از آن موجود نبوده است. «مقامات عارف ریوگری» نیز میان صفحات مقامات عبدالخالق غجدوانی قرار گرفته و پنج صفحه از آن را به خود اختصاص داده است. این پیرنامه، مقدّمه، تحمیدیه و فصلبندی ندارد. این مقامات با ستایش و ذکر القاب شیخ ریوگری آغاز شده است. سپس مولف به ذکر دوران کودکی او پرداخته است و بیان داشته که از شاگردان عبدالخالق بوده و بخشش از خواجه خضر(ع) داشته است. «انیس الطالبین و عدة السالکین» را صلاح بن مبارک بخاری، مرید بهاءالدین نقشبند، درباره مرادش نوشته و این کتاب دارای 323، مقدّمه و چهار قسم است. فصلبندی پیرنامه و اسامی بخشها در انتهای مقدمه مولف آمدهاست. «مقامات حضرت خواجه نقشبند» را نیز ابوالحسن محمدباقر محمدعلی از پیروان طریقت نقشبندی درباره بهاءالدین نقشبند نگاشته است. این اثر دارای 170 صفحه شامل مقدمه، سه مقصد و خاتمه است. در ابتدای مقدّمه تحمیدیهای چهار سطری به زبان عربی آمده است که دو سطر آن به ستایش پروردگار و دو سطر دیگر به ستایش پیامبر، آل او، خلفای راشدین و اولیاء الله اختصاص دارد. مولف در مقدمه اثر این سه مقصد را نام میبرد. مقصد اول در ابتدای احوال خواجهبزرگ، مقصد دوم در بیان سلوک ایشان، مقصد سوم در بیان کرامات و خوارق عادات وی و خاتمه اثر در ذکر وفات آن حضرت سخن میگوید.
مهمترین اشتراکهای پیرنامههای ماوراءالنهر چیست؟
مطالب پیرنامهها از حیث صوری شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند. از ویژگیهای کلی کتابهای مقامات یا سیره مشایخ، این است که بر بیان ریاضتها، کرامات، احوال و اقوال مشایخ و حکایات مربوط به آنان، تاکید و از این میان به نقل کرامات و خوارق عادات، توجهی خاص کرده است. نثر این کتابها از نوع نثرهای تبلیغی متصوفه است و مخاطب آنان بیشتر عوام مردماند؛ بنابراین چنین کتابهایی نثری ساده و خالی از تکلف دارند. سبک نگارش پیرنامههای ماوراءالنهر نیز ساده و نزدیک به نثر بینابین است که نوع تکامل یافته نثر ساده و متاثر از نثر عربی است. وجود ویژگیهایی مانند تقلید از نثر تازی، آوردن شواهد شعری، آیه و حدیث و نیز جملات و عبارات عربی در دیباچه، نثر این رساله را به نثر بینابین نزدیک میکند.
این پیرنامهها با کتابهای مقامات خطههای فارس و خراسان چه تفاوتهایی دارند؟
پیرنامههای ماوراءالنهر وجوه اشتراک زیادی با یکدیگر دارند. تمام پیرنامههای ماوراءالنهر به زبان فارسی نگاشته شدهاند در حالیکه در میان پیرنامه خطه فارس و خراسان بهویژه آثار فارس پیرنامههای بسیاری به زبان عربی دیده میشود. با توجه به وجود شباهتهای فراوان مقامات غجدوانی و مقامات خواجه یوسف همدانی به رساله صاحبیه این احتمال وجود دارد که پیرنامهنویسان متاخر از نگاشته عبدالخالق غجدوانی درباره ابویوسف همدانی تاثیر پذیرفته باشند. برخلاف پیرنامههای سرزمینهایی مانند فارس و خراسان که نویسندگان آن از اشعار به دو زبان فارسی و عربی استفاده کردهاند، تمام ابیاتی که در پیرنامههای بخارا آمده به زبان فارسی است. در بیشتر پیرنامههای این سرزمین از زنان یاد شده و در آنها زن از جایگاهی والا برخوردار است.
نظر شما