این کتاب در شش فصل شامل «کودکی و نوجوانی و پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز جنگ تحمیلی»، «عضویت در سپاه پاسداران»، «عملیات مطلع الفجر»، «عملیات والفجر ۲ و عملیات میمک و بمباران پادگان ابوذر»، «آموزش درمان شیمیایی و حضور در سومار»، «ساخت بیمارستان شیمیایی در جوانرود»، «شرکت در عملیات والفجر ۸ و ساخت بیمارستان شیمیایی در بانه»، «سفر به مکه و شرکت در عملیات مرصاد»، «پادگان شهید ثابت خواه»، «کارهای فرهنگی در هیئت رزمندگان و حزب الله»، «پس از بازنشستگی» و «دیدار با رهبر انقلاب اسلامی با خانوادههای شهدا و اسناد و تصاویر» میشود.
قسمتی از متن کتاب:
ما پاکسازی اسلامآباد غرب را شروع کردیم. یکسری از بچهها پاکسازی سمت راست و تعدادی هم سمت چپ را بر عهده گرفتند. گروه ما و ۱۷ ـ ۱۸ نفر از اعضای نمایندگی، ولی فقیه قرارگاه مقدم غرب از جمله آقایان امیری، عباس آذریان، نقی ثریا، حمیدرضا پهلوانی، علیاحسان پیروزمند، کریم صحرایی، اصفهانی، نمازی، حاج جلیل کرم و بچههای دبیرخانه قرارگاه نجف جادّه را به صورت مستقیم پیش رفتیم و پاکسازی کردیم.
ما از بچههای ستادی بودیم و با شروع عملیات مرصاد، تجهیز و در منطقه حاضر شدیم. در ادامۀ مسیر ساعت دوـ سه بامداد به کرندغرب رسیدیم. باید در شهر کرند به چند گروه تقسیم و به پاکسازی مشغول میشدیم. منافقین قصد داشتند مردم کرند را جذب کنند. از طریق یکی از منافقین که به اسارت ما در آمدهبود، متوجه شدیم منافقین برای چند نفر از نیروهایشان که کشته شدهبودند، در شهر کرند مراسم خاکسپاری سمبلیک برگزار کردهاند تا مردم را به سمت خود جذب کنند. آنها با مردم که صحبت میکردند، میگفتند: «تا کرماشان اَمنَ. تمام مسیرِیل تحت تسلطمانَ». در ورودی شهر متوجه شدیم مقر سپاه پاسداران را به آتش کشیدهاند.
تونلهای ناجی
به داخل شهر که وارد شدیم دیدیم کمیتۀ انقلاب اسلامی هم در حال سوختن است. با کمک دوستان سعی کردیم آتشها را خاموش کنیم. مردم کرند از قدیم زیر منازل خود تونل حفر کردهبودند تا زمان جنگ و بمباران در آن پناه بگیرند. همه با هم قوم و خویش بودند و تونلها به هم ربط داشتند.
«ناجی حیات» تاریخ شفاهی «رحیم صحرایی» در ۳۴۶ صفحه به کوشش «آرزو حسینپناه» تالیف و نشر مرصاد و حمایت ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمانشاه در ۱۰۰۰ نسخه منتشر شده است.
نظر شما