تاکید عامدانه ناقدان بر شریعت باعث شده اسلام فقه محور را نماینده کل اسلام معرفی کنند. حالا پاسخ من به این نقد این است که احکامی مانند سنگسار اساسا جایی در زیست مسلمانان ندارد از سوی دیگر احکام متعارض نیز مدام در حال باز اندیشی است.
او با اشاره به تعاریف مختلف نقد گفت: تفکر نقادانه بدین معنی است که فرد سعی کند آنچه که هنجار و نرم نامیده میشود را بر ملا کند و نشان دهد این چگونه محصول کنشها و واکنشهای اجتماعی و دیالکتیک عوامل مختلف است.
این پژوهشگر دینی درباره اهمیت نقد نیز سخنانی ارائه کرد و افزود: آدورنو بن مایه دموکراسی را در نقد و نقادی میداند و به شکل ضمنی نشان میدهد که قوای سه گانه همواره همدیگر را نقد و بدین وسیله قدرت را کنترل میکنند. آدورنو خرد مدرن را معادل تفکر نقاد میداند.
این استاد دانشگاه به ماهیت و چیستی نقد اشاره کرد و گفت: برای من امر نقد بسیار مهم است و اگر جهان مدرن یک امر قدسی داشته باشد نقد است. ما باید در تفکر انتقادی اخلاق و اسلوب نقد را در نظر بگیریم. اساسا نقد کردن امر اخلاقی است و نقد و تفکر انتقادی در پی زدودن گرد و غبار روی واقعیت است و فرایند نقد دو وجه باید دو وجه منصف و علی بودن باشد.
او با اشاره به اینکه برای نقد باید قوی ترین فرائت از یک پدیده را نقد کنیم از سوی دیگر اگر پدیده دارای قرائتهای مختلف است نباید ما هم نقد خود را بر یک قرائت متمرکز کنیم ادامه داد: از سوی دیگر نباید تنوع و تکثر قرائتهای مختلف از یک پدیده را ساده سازی کنیم. همچنین باید تلاش کنیم دستاوردهای تازه را محل نزاع قرار دهیم.
ثقه الاسلامیبا بیان اینکه بیشترین نقدها درباره نسبت بین انسان و خدا که ذیل الهیات مطرح میشود تلقی انسان گونه از خداوند است گفت: گویی خداوند مانند یک انسان قرار است انتقام، خشم و ... داشته باشد. این تلقی از خدا با اهیات مدرن سازگار نیست. حالا برخی این سوال را مطرح میکنند خداوندی که میتواند همه کار کند چرا در قضیه داعش کاری نمیکند؟ پس خدایی که در این باره کاری نمیکند یا وجود ندارد یا کاری نمیتواند بکند. در حالیکه این اشتباه از الهیات ما ناشی میشود.
به گفته این محقق، تاکید عامدانه ناقدان بر شریعت باعث شده اسلام فقه محور را نماینده کل اسلام معرفی کنند. حالا پاسخ من به این نقد این است که احکامی مانند سنگسار اساسا جایی در زیست مسلمانان ندارد از سوی دیگر احکام متعارض نیز مدام در حال باز اندیشی است. بر خلاف رویکردی که میکشود اسلام شریعت محور را نماینده اسلام معرفی کند این است که اخلاق در کانون سخت اسلام است نه شریعت!
او اظهار کرد: نواندیشان دینی معتقدند تمام چهارچوب شریعت درباب اخلاق باید تعریف شود چون دین اساسا برای دفاع از اخلاق آمده است. منتقدان دینی این دستاوردها را در نظر نمیگیرند. درباره حقوق زن نیز باید گفت اشکالاتی وجود دارد؛ ما تفسیرهای فمنیستی از متون مقدس داریم که شامل فمنیستهای مفسر مسلمان، مسیحی و یهودی میشود. ما زنان تحصیل کرده مانند آمنه ودوددداریم که میگوید 20 سال با قرآن قهر کردم. اما فهمیدم تفسیر قرآن سالها مرد سالارانه بوده و اگر الان بتوانیم تفسیر مجددی داشته باشیم مسایل حل میشود. امروز تفاسیر مجدد از قرآن باعث بازنگری شده است در حالیکه ناقدان تعمدا به سوی تفاسیر مدرن از قرآن نمیروند و ما را متهم میکنند که میخواهیم چیزی را بزک شده تحویل بدهیم در حالیکه اینگونه نیست و این تفاسیر جدید باید خوانده و بررسی شود.
این پژوهشگر دینی گفت: نکته بعدی این است که درباره احکام این است که با معرفت گذشته میخواهیم دوره جدید را بررسی کنیم و برعکس باید پویایی مدام معرفت دینی را در نظر بگیریم. الان برخی نو اندیشی دینی را ممکن نمیدانند در حالی که درست نیست. پیش فرض این است که دین یک علم است و اگر دین علم نیست باید کنار برود در حالیکه اساسا کتب مقدس کتب علمی، تاریخی و حقوقی نیستند. هیچ پیامبری ادعای علمیبودن ندارند و حتی علم حجابی برای تجربه قدسی است. کتب مقدس ناظر به اخلاق است.
او با اشاره به اینکه ناقدان میخواهند به خدای سوراخها برسند و مدام میخواهند خدا را به مثابه یک دانشمند در نظر بگیرند و بعد هرجا که ادعای علمیمطرح کردند بگویند خدا این نیست یادآور شد: نو اندیشان دینی میگوید ما خدا را خدای رخنهها و سوراخها ندیدیم که بعد بخواهیم با ادعاهای جدید علمیمدام جا را برای خدا تنگ کنیم.
او بیان کرد: من اینجا به ماکس شلر اشاره میکنم. او معرفت را نیل به معرفت مقصود، معرفت ذات به فرهنگ و معرفت رستگاری را از هم تفکیک میکند. همچنین شلر به ترتیب برای این سه معرفت علم، فلسفه و دین را پاسخگو میداند. ما به شیوه تقلیل گرایانه میخواهیم عقل را تنها به عقل علمیتقلیل دهیم و بعد بگوییم بر اساس عقل علمیدین معنایی ندارد.
به گفته ثقه الاسلامی، از سوی دیگر ناقدان میخواهند روشنفکری دینی را زیر سوال ببرند. روشنفکران دینی به لحاظ نظری به نقد معرفت دینی میپردازند و بنیادشان مبتنی بر عقل روشنگری است. آنها از راه دین ارتزاق نمیکند و آزاد اندیش اند و در پی روشنفکری اند و معتقدند جامعه دین دار بهتر از بی دین است و باید مدام احکام دین را بازنگری کنیم.
این محقق در پایان گفت: آنچه در فضای مجازی ذیل نقد دینی مطرح میشود به لحاظ علمینقد نیست و چون منصفانه و علمینیست راهگشا نیست.
نظر شما