شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۵
مذهب و ستم‌ستیزی دو محور اصلی شعر دفاع مقدس است

حسین اسرافیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات انقلاب و دفاع مقدس تاکید دارد که جهان‌بینی شاعران دفاع مقدس بر دو محور اصلی مذهب و مقابله با ظلم متجاوزان به حریم وطن استوار است.

حسین اسرافیلی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، با تاکید بر اینکه وجه غالب در جهان‌بینی شاعران دفاع مقدس مانند شاعران انقلاب اسلامی، پرداختن به مسایل مذهبی و مقابله با ظلم متجاوزان به حریم کشورمان است، عنوان کرد: شروع دفاع مقدس فاصله‌ای بسیار کوتاه با پیروزی انقلاب اسلامی داشت و مضامین و محورهای فرهنگی و ادبی آن ادامه تفکر اهالی فرهنگ و ادب انقلاب و شاعران آیینی است که به آرمان‌ها و آموزه‌های امام خمینی(ره) مرجع بزرگ شیعیان اشاره دارد و با مسایل دینی و مذهبی گره خورده است.

اسرافیلی با بیان اینکه شعر دفاع مقدس فرزند ادبیات انقلاب اسلامی است، افزود: بسیاری از شاعران آیینی و انقلاب اسلامی از جمله مشفق و مهرداد اوستا که سال 57 دوره جوانی خود را طی می‌کردند در حوزه دفاع مقدس نیز شعر دارند و شعر عاملی در وحدت‌آفرینی و جلب جوانان به مشارکت در دفاع مقدس بوده است که با جان‌فشانی خود توانستند تنها جنگی را در 300 سال اخیر رقم بزنند که در آن یک وجب از خاک ایران نیز جدا نشد. قهرمانان دفاع مقدس ما ابرمردانی نامجو بودند که نه برای کسب قدرت و نان بلکه برای کسب افتخار و حفظ کیان و استقلال ملت خود نبرد کردند.

این شاعر با بیان اینکه منطق و جریان شعر، بهتر و گاه قوی‌تر و هم‌سو با آن هیجان‌های اجتماعی بیان می‌شود، گفت: استعاره از رساترین و هنری‌ترین شیوه بیان در شعر است که شاعران دفاع مقدس به وفور از آن برای بیان مفاهیم و پیام خود استفاده کرده‌اند.

وی همچنین با بیان اینکه تفکر و روح اشعار دفاع مقدس دینی و حماسی است، توضیح داد: شعر دفاع مقدس کار خود را انجام داده و در جایی که وظیفه داشته حتی بیشتر از حد انتظار ظاهر شده و شعر‌های درخشانی سروده شده است. البته امروز اين انتظار كه شاعران درباره عمليات‌های مختلف شعر بگويند، به‌جا نيست؛ چراكه آن شور و حال‌ها و هيجان‌ها فرو نشسته و متوليان و شاعران بايد توجه داشته باشند كه امروز زمان توصيف نيست. امروز بايد روح تفكر، انديشه، پايمردی و مقاومت در شعر باشد. زمانی به توصيف عمليات و تهييج و تحريک نيازمند بوديم؛ اما امروز نيازها عوض شده است.

شعری از حسین اسرافیلی:
باز می‌خواند کسی در شیهه اسبان مرا
منتظر استاده در خون، چشم این میدان مرا
رنگ آرامش ندارد این دل دریایی‌ام
می‌برد سیلاب‌ها تا شورش توفان مرا
خون خورشید است یا زخم جبین عاشقان؟
می‌نشاند این‌چنین در آتش سوزان مرا
بسته بودم در ازل عهدی و اینک شوق دار
می‌کشد تا آخرین منزلگه پیمان مرا
غرقِ خون، بسیار دیدی عاشقان را صف به صف
هان! ببین اینک به خون خویشتن، رقصان مرا
شوره‌زاران را دویدم پابرهنه، تشنه‌لب
سعی زمزم می‌کشاند تا صفای جان مرا
قصد دریا دارد این مرداب، ای دریادلان!
گر کرامت را پسندد غیرت باران مرا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها