کتاب «پایان نقاشی» ماحصل گفتوگوهای بلندی میان گرهارد ریشتر، گرانترین نقاشی زنده جهان و هانس اولریش ابریست طی بیست و شش سال گذشته با هدف پوشش دادن موضوعاتیاست که پیشتر درباره آن صحبت نشده است.
ریشتر در اویل دهه 1960 به موضع نظریهپردازانی نزدیک بود که معتقد بودند پیشرفتهای تکنولوژی هنر نقاشی را به عنوان یک وسیله بیانی، متروک و منسوخ ساخته است. او به اقتضای زیست در زمانه معاصر به گونهای مرگ نقاشی ار اعلام میکند و بلافاصله بیان میدارد که «اما نمیتوان نقاشی نکرد». او مرز رسانهها را بر هم میزند و قراردادها در نقاشی را دارای قالبی ایدئولوژیک میداند از این رو به چالش کشیدن چهارچوب از پیش تعیین شده ویژگی بارز آثار اوست که همواره به مثابه تاکیدی بر معضل انسانی، میل به درک جهان و جایگاه انسان در درون آن است.
این کتاب هفت گفتگو را در بر میگیرد که در ادامه به معرفی هر یک میپردازیم.
ناممکن بودن نقاشی مطلق
«ناممکن بودن نقاشی مطلق» نخستین گفتوگوی ضبط شده میان هانس اولریش ابریست و گردهاد ریشتر است که در کارگاه ریشتر در کلن در 1993 انجام شده است. در این گفتوگو ابریست و ریشتر تلاش میکنند گسترهای فراخ از جستارها را مانند سرچشمه الهام ریشتر،تکامل روش هنری و پروژههای انجام نشدهاش و بسیاری موضوعهای دیگر پوشش دهند. این گفتگو نخستین بار در تمرین روزانهی نقاشی: نوشتهها و گفتوگوها 1962-1993 به چاپ رسید.
تصویری ثابت
«تصویری ثابت» گفتوگویی است که در 15 سپتامبر 1995 در استودیوی گرهارد ریشتر همزمان با پروژهی موزه در جریان به کیوریتوری ابریست انجام شد. موزه در جریان فضایی است که در آن هنرمندان در موقعیتهای نامنتظره پروژههایی تعریف میکنند؛ برای نمونه روی بیلبوردها یا در روزنامهها و درون هواپیماها. از ماه دسامبر 1995 تا مارس 1996 ریشتر تصویر نقاشی رودخانهی خود را در اندازه 10متر در 54 متر روی نمای کونستهالهی وین انداخت. اندیشهی اصلی ایجاد پیوندی میان ساختمان،جریان ترافیکی که از جلو آن میگذشت و رودخانهی زیرش بود. این گفتوگو نخستین بار روی وبسایت موزه در جریان منتشر شد وتمرکز آن بیشتر روی هدف و فرم نقاشی است.
شکل خانه
«شکل خانه» مصاحبهای است پیرامون دلبستگی بلند مدت ریشتر به معماری و پیوند آن به کارش. این گفتوگو سال 2005 و در استودیوی ریشتر در اوستریتوگ در هانوالد در جنوب کلن انجام شد و نخستین بار در Domus به چاپ رسید.
هیچ کاری بدون ایمان پیش نمیرود
«هیچ کاری بدون ایمان پیش نمیرود» گفتوگویی بود که درسال 2007 در استودیوی گرهارد ریشتر انجام شد. این گفتوگو در راستای فیلم مستند کوریتا بلز به نام پنجرهی گرهارد ریشتر صورت گرفت؛ فیلمی به سفارش مجموعه هنری دولتی درسدن و گرهارد ریشتر آرشیو درباره روند ساخت پنجره کلیسای جامع کلن. بلز مصاحبههای بسیاری از افراد درگیر پروژه برای این فیلم گرفت اما برای گفتوگو با خود ریشتر، ابریست دعوت شد.
این پنجره که یک اثر وابسته به مکان است جایگزین شیشهی اصلی کلیسای جامع شد که در جنگ جهانی دوم آسیب دیده بود. ریشتر اساس طراحی را یکی از نقاشیهای 1974خود با عنوان 4096 رنگ قرارداد. این اثر که در سال 2007 رونمایی شد 11500 مربع شیشهای ساخت دست است در هفتاد و دو رنگ که رنگهای اصلی نقاشیهای قرون وسطایی شیشهی از میان رفته بودند. ترکیب بندی ظاهرا تصادفی این رنگها با به کاربردن یک برنامه ویژه کامپیوتری به دست آمدهاند.
برای اولین بار است که این گفتوگو به شکل نوشتاری در دسترس قرار میگیرد.
مانند غبار و مه درخشان
«مانند غبار و مه درخشان» گفتوگویی است که در سال 2007 در استودیوی گرهارد ریشتر انجام گرفت و نخستین بار در شماره ماه مه/ژوئن سال 2007 مجله لومو ووگ به چاپ رسید. نسخهای که در اینجا چاپ شده است همان است که بعدا در کتاب نوشته ریشتر منتشر شد. در این گفتوگو ابریست و ریشتر نقاشیهای کیج را واکاوی می کنند و درباره رونمایی آنها در دو سالانه ونیز همان سال سخن میگویند.
خوانش مخدوش
«خوانش مخدوش» بر آرتیست بوکهای(کتابهای هنرمند) ریشتر تمرکز دارد. این گفتوگو در تاریخ دوم اکتبر 2011 یکشنبه پیش از گشایش نمایشگاه مرور آثار او در گالری تیت به نام پانورما در هتل ساووی انجام شد. نخستین بار در کتابهای گرهارد ریشتر:نوشتههای آرشیو درسدن گرهارد ریشتر به چاپ رسید.
خاکستری در لایههای گوناگون
«خاکستری در لایههای گوناگون» گفتوگویی است که در فوریهی 2014 در استودیوی گرهارد ریشتر هم زمان با نمایشگاه تک موضوعی ریشتر با عنوان گرهارد ریشتر: نقاشیها/سریها انجام شد که از سوی ابریست در بنیاد بیلر سوییس کیوریت شده بود. تمرکز نمایشگاه و این گفتوگو بر سریها،دورهها و فضاهای داخلی کار ریشتر است. این نمایشگاه که کمابیش صد نقاشی-از نقاشیهای خاکستری، نقاشیهای عکاسانه، نقاشیهای آبستره- را در کنار دو شی شیشهای و شصتوچهار عکس که رویشان نقاشی شده گردهم آورده است دربردارنده دورههای مهم کار ریشتر از 1966 است. این گفتوگو در کاتالوگ نمایشگاه به چاپ رسید.
نظر شما