قشری که بهعنوان سفیران آگاهیبخش و چشمان تیزبین جامعه فعالیتشان به عنوان بازتابدهنده حقایق، تأثیری شگرف در شئون مختلف کشور دارد.
در این میان خبرنگارانی نیز هستند که علاوه بر حوزه خبر، در حوزه تألیف و تدوین کتاب نیز قلم میزنند، الهام بابایی چگنی، خبرنگار و دبیر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در لرستان، ازجمله این افراد است که کتابی تحت عنوان «روایت خوبان» نگاشته است.
«کتاب روایت خوبان» برگزیدهای از تلاش و فداکاری معلمان لرستان در شهرها و مناطق روستایی و عشایری است که در آن به ایثار این معلمان در دوران همهگیری کووید 19 پرداخته شده است.
در این کتاب داستان 30 معلم فداکار لرستانی که به اشکال مختلف، دانشآموزان و خانواده آنان را یاری کرده و وظایفی فراتر از معلمی ادا کردهاند به رشته تحریر درآمده است.
خودتان را معرفی بفرمایید.
الهام بابایی چگنی هستم، کارشناسارشد زبان انگلیسی، از سال 1386 تاکنون در حوزه رسانه فعالیت دارم و صرفاً با خبرگزاری ایرنا همکاری میکنم؛ گاهی مطالبی از بنده در مطبوعات و پایگاههای خبری و رسانههای محلی منتشر و چاپ شده است.
ایده انتشار «روایت خوبان» چگونه به ذهنتان رسید؟
یک پیشنهاد از طرف اداره کل آموزش و پرورش استان لرستان بود، که به من لطف داشتند و اعتماد کردند. پس از صحبتهایی که صورت گرفت، طرح اولیه ارائه شد و مقرر شد در دو سال اول شیوع کرونا که اکثر کلاسها غیرحضوری برگزار شدند و دانشآموزان و معلمان، مجبور به استفاده از لوازم و ابزار نوین برای تعلیم، تحصیل و تدریس بودند، معلمانی که به هر نحوی در این شرایط، کاری انجام دادهاند _چه از نظر مالی، چه فراهم کردن امکاناتی برای تحصیل دانشآموزان و چه وقتی که برای دانشآموزان صرف کردهاند_ و باعث خوشحالی و رفاه دانشآموزان شده معرفی کنیم.
البته با توجه به زمان کوتاهی که از زمان طرح ایده تا انتشار کتاب در هفته معلم در اختیار داشتیم، اطلاعات اولیه جامعه هدف معلمان شامل مشخصات، فعالیتی که صورت گرفته را از آموزش و پرورش استان دریافت کردم، سپس ابهامات را درباره فعالیتهای معلمان برطرف و قرار شد متن داستانوار سادهای با موضوعات مختلف که برای هر قشری قابل فهم و جذاب باشد بنویسم.
موضوع جالب این بود که اکثر آنها، معلمان مناطق روستایی و عشایری بودند که واقعا خیلی کمتر به فداکاریهای آنها پرداخته میشود و این کتاب فرصتی بود تا حدودی مهربانیهای بیش از حد این معلمان به همه معرفی شود.
چه بازخوردهایی از انتشار کتاب داشتید؟
انتشار کتاب «روایت خوبان» بازخورد بسیار، بسیار خوبی داشت. مخصوصا در جامعه فرهنگیان، این کتاب در استان خیلی مورد توجه قرار گرفته است، فرهنگیانی که اسامی آنها در این کتاب ذکر شده است بسیار از آن استقبال کردند و همچنین در میان همکاران آنها از نوع نگارش و ایده کلی کتاب بسیار استقبال خوبی صورت گرفت.
در این کتاب به تجربیات معلمان در دوران کرونا پرداختید، لطفا بیشتر توضیح بفرمایید، چه کارهای ویژهای گروه هدف شما انجام داده بودند؟
در راه انتشار این کتاب قرار بود درباره فعالیتهای معلمان که ممکن است خیلی ساده به نظر آیند و خیلی دیده نشوند به گونهای بنویسیم که مردم متوجه بشوند معلمان در آن شرایط بحرانی کووید 19 چقدر فداکاری کردند.
مانند یک معلم منطقه عشایری که روزانه 5 کیلومتر راه را به دلیل نبودن شرایط راه دسترسی پیادهروی میکرده است، شاید در آن شرایط و جو جامعه عشایری به چشم نیاید، و شرایط اطلاعرسانی وجود نداشته باشد که مثل امروز یک نفر کاری انجام میدهد بلافاصله در فضای مجازی منتشر میشود، چون جامعه مخاطب آن معلم یک جامعه عشایری بودند و دسترسی کمتری به این امکانات داشتند و کار آن معلم تا حدودی مغفول ماند. قرار شد این نمونهها نشان داده شود و مشوقی برای معلمان دیگری باشد که به هر حال شاید در شرایط مشابهی قرار داشته باشند.
معلمی بود که فرزند دیالیزی داشت، با شرایط خیلی سخت کار کرده بود؛ اما با این شرایط، کمکهایی برای دانشآموزان جمعآوری کرده بود در صورتی که خود نیاز مالی شدید داشت.
یا معلمی که با ماشین شخصی خود در منطقه عشایری به مناطق مختلف میرفت و هر کدام از دانشآموزان را از مناطق مختلف جمع میکرد و پس از پایان کلاس آنها را دوباره به دست خانوادههایشان میسپرد.
و یا معلم خانمی که با اینکه فرزندش در کما بود، وقتی که برای انتقال فرزندش به مرکز استان اقدام میکنند، اولین اقدامی که انجام میدهد از نزدیکانش میخواهد که کتابها و لوازم تدریسش را برایش به بیمارستان بفرستند و در آن زمان که دخترش در بستر بیماری و در کما بود در حیاط بیمارستان با دانشآموزان در فضای مجازی کلاس را برگزار میکرد.
اثر دیگری برای چاپ دارید؟ اگر بله به چه موضوعی میپردازد؟
ایده اولیهای برای حوزه کودک دارم که 50 درصد آن انجام شده است که اگر زمان فراغت بیشتری داشته باشم بتوانم آن را تکمیل کنم چون معمولا کار خبر زمانبر است خیلی منسجم روی آن کار نکردهام؛ انشاالله که یک کتاب کاملا متفاوت نسبت به کتاب قبل در حوزه کودکان منتشر کنم.
به نظر شما بین حوزه خبرنگاری و نویسندگی کدام سختتر است؟
خیلی نمیتوان راحت بیان کرد کدام یک سختتر است، چون به نظرم دو حوزه مستقل هستند، خبرنگاری به یک سری روابط اجتماعی بالا نیاز دارد؛ اینکه مدام با مدیران و مسئولان در ارتباط باشید، دادههای اولیهای لازم دارد جدا از اینکه خبرنگار باید سوژهیاب باشد؛ ولی واقعیت این است خبرنگار مجبور است دادههایی از مسئولان دریافت کند.
نوع نگارش خبر و گزارش با نوع نگارش انوع کتاب قطعاً بسیار متفاوت است، حتی نوع خبر که سخت خبر و نرم خبر داریم هم با هم متفاوت هستند حوزه نویسندگی که بسیار متفاوتتر است؛ اما قطعا چون هر دو منجر به نوشتن و خلق یک مطلب و محتوا میشوند میتوان گفت یک لذت مشابه دارند؛ یعنی شما در حوزه خبرنگاری و نویسندگی یک محصول را به خواننده معرفی میکنید، اما نویسندگی دریایی بزرگ است و انسان خیلی راحت میتواند به نقاط مختلف سیر کند و نیاز نیست مدتی زیادی معطل اظهار نظر مسئول بماند.
خبر و نوشتن کتاب یک شباهتی با هم دارند و آن اینکه هر کدام مخاطب خاص خود را در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی دارند. در حوزه نویسندگی نیز نویسندگان با محوریت مخاطبان خاص مینویسند و میتوان گفت این نقطه مشترک دو حوزه است.
بدون شک کار خبرنگاری کار واقعا سختی است که عشق و حوصله را میطلبد، آدمی را صبور میکند. در کار خبرنگاری از اقشاری هستید که با انواع اخبار مواجه میشوید؛ خبرنگاری که خود تولید خبر میکنند در معرض بمباران خبری رسانهها قرار دارد و به تبع کاری که دارد مجبور به تحلیل است در این میان گاهی به موارد تاسفباری نیز پی میبرد.
در خبر موضوع خیلی مهمی به نام زمان داریم، که در نویسندگی چندان مطرح نیست، اضطراب تولید محتوا و تولید خبر و گزارش در یک زمان خاص همیشه با یک خبرنگار است در صورتی که برای نویسندگی معمولا اینگونه نیست. نویسندگان بزرگی داریم که تولید آثارشان چندین سال طول کشیده، آرامشِ خاطر را معمولاً نویسندگان دارند؛ اما اضطراب همراه همیشگی خبرنگاران است.
مطلب دیگر این است که در نویسندگی، نویسنده افکار خواننده و مخاطب را به دنبال خود میکشد؛ یعنی نویسنده تعیین میکند خواننده به کدام سمت برود اما در حوزه خبر اینگونه نیست. خبرنگار مجبور است به اقتصای زمان و شرایط مخاطبان خود را قانع کند و برای این هم اصلا نمیتواند مثل نویسنده خیالپردازی داشته باشد و حدسیات خود را القا کند و آن جوری که میخواهد مخاطب را به سمت خواسته خود بکشاند، مجبور است واقعیات جامعه را منعکس کند که این به نظرم سختتر است.
برای حوزه خبر چه پیشنهاد مطالعه کتابی دارید؟
کتاب «خبرنویسی» جناب آقای یونس شکرخواه کتاب مفیدی در این زمینه است. تا به حال بسیار شنیدهایم و گفتهاند که خبرنگاران امنیت شغلی ندارند، بیمه ندارند، درآمد ثابتی ندارند، گاهی در بعضی استانها صنف قویایی ندارند و انجمن صنفی کارامدی ندارند؛ اما تقریبا در 3 سال گذشته کرونا، سیل، زلزله، شرایط اقتصادی موجود را داشتیم، در کنار اینها اتفاقات خیلی خوبی هم داشتیم خبرهای موفقیتها و پیشرفتها در زمینههای مختلف، ولی باید قبول کنیم بار منفی خبرهای سیل، کرونا و ... بیشتر بود، همین اواخر حادثه متروپل به ظاهر در آبادان رخ داد؛ ولی جامعه خبری کشور درگیر آن بودند.
خبرنگاران در سه سال اخیر در معرض انواع اخبار منفی قرار گرفتند از نظر نوع شغلی که دارند مجبور به تحلیل میشوند حتی و ناخودآگاه به سمت تحلیلِ موارد پیش میروند و به نظر من از نظر روحی روی خبرنگاران ما تأثیر گذاشته و چون این موارد و مشکلات صنفی که دارند دست به دست هم میدهند؛ قابل بررسی است مسالهای نیست که به راحتی از آن بگذریم باید خیلی دقت کنیم.
آمار و تحلیلی در این باره ندیدم؛ اما احساسم بر این است اگر تحلیل و تحقیقی در این مورد انجام شود و پرسشنامهای در اختیار خبرنگاران قرار دهند شاید شاید جامعه خبری ما تا حدودی به سمت افسردگی و عصبانیت پیش رفته باشد، چون خبرنگاران اولین قشری هستند که در مواجهه با اخبار منفی قرار میگیرند و بدون شک از لحاظ روانی بی تأثیر نبوده که این قابل تأمل است.
نظر شما