«پس از آدورنو» کوششی است در جهت تدوین برنامهای پژوهشی برای جامعهشناسی موسیقی تا به کمک آن بتوان سهم موسیقی را بر صورتبندی ساحتهای مختلف جامعه بررسی کرد.
فصل اول خلاصه راهبردی مطالعات اجتماعی موسیقی آدورنو است که در آخر، درونمایههای اصلی اندیشه آدورنو را، که مورد نقد جامعه شناسان بوده است، طرح کرده است. در فصل دوم، مروری بر جامعه شناسی موسیقی و موسیقی شناسی جدید دارد و به نقد تصورات آنها درباره موسیقی در جامعه شناسی و جامعه در موسیقی شناسی میپردازد.
مولف کتاب تیا دنورا، استاد دانشگاه اکستر، بیگمان مهمترین چهره آکادمیک در حوزه جامعهشناسی موسیقی در دهههای اخیر است که با پژوهشهای متنوع و بینرشتهای خویش سهم بسزایی در احیای این رشته داشته است. پس از آدورنو کوششی است در جهت تدوین برنامهای پژوهشی برای جامعهشناسی موسیقی تا به کمک آن بتوان سهم موسیقی را بر صورتبندی ساحتهای مختلف جامعه بررسی کرد. به همین منظور، دنورا در کتاب حاضر، با بهرهگیری از میراث فکری آدورنو و همزمان نقد آنها، تفسیر تازهای از این حوزه پژوهشی ارائه میدهد، و در این راه از میراث فکری صاحبنظرانی همچون هوارد بکر، لیدیا گر، کریستوفر اسمال، اروینگ گافمن، برونو لاتور بهره میبرد تا به جای نظریهپردازیهای کلان و غیرواقعی موسیقی را «در عمل» و در بطن موقعیتهای اجتماعی بررسی کند. ماحصل کار او به پژوهشگران یاری میرساند تا قدرت موسیقی را در گسترههای اجتماعی بسیار متنوع و حتی به صورت بینرشتهای تحلیل کنند.
او در مقدمه آورده است: «نظر من موضوعات مدنظر آدورنو را در سطح «درست» عامانگاری مطرح میکند - سطحی که به کردارهای موسیقایی مشخص توجه دارد. با این که این پژوهش بر تحلیل سطح خرد تمرکز میکند، ولی به نظرم برای موضوعات سنت سطح کلان جامعه شناختی هم میتواند مفید باشد تا این موضوعات را در سطح کنش تشریح کند. طی فصول سوم تا پنجم به کمک برنامه پژوهشی مطرح در فصل دوم، برخی از درون مایههای آدورنویی بررسی میشوند. موضوعاتی همچون رابطه موسیقی با آگاهی و شناخت (فصل سوم)، ذهنیت و هیجان (فصل چهارم)، و با عنایت به مجموع این درون مایهها، در فصل پنجم از مفهوم نظمبخشی و کنترل اجتماعی بحث میشود. امیدوارم در پایان فصل ششم، توانسته باشم بیان کنم که پژوهش جامعه شناختی موسیقی، در چارچوبی تجربی، نه فقط با علائق اصلی آدورنو سازگار است، بلکه در واقع میتواند سازوکارهایی را مشخص کند که نشان میدهد چطور فرهنگ (موسیقی) در پیوند با عاملیت انسانی عمل میکند و بدین ترتیب میتواند به بسط نظریه فرهنگی کمک کند.»
کتاب حاضر نه مقدمهای بر آثار آدورنو است و نه سعی میکند از همه درون مایهها و موضوعات مطالعات اجتماعی موسیقی او بحث کند. چنین کاری زاید است. پژوهشهای عالی بسیاری درباره آدورنو وجود دارد که خوانندگان میتوانند به آنها رجوع کنند. این آثار عبارتند از پژوهش اخیر ریچارد لپرت (۲۰۰۲- شرحی درباره سی جستار مختلف از آدورنو) و کتابهای رابرت ویتکین(2002 ;1998).
آثاری نیز هستند که اکنون کلاسیک محسوب میشوند مثل سوزان باک مورس(1979) و مارتین جی(1984) و در حوزه موسیقیشناسی میتوان به جستارهای استثنایی رز رزنگارد سابوتنیک (1996 ;1991) اشاره کرد که برای اولین بار دستور کار بررسی پژوهشهای آدورنو را درون حوزه موسیقیشناسی مطرح کرد و کار او به بیش از دو دهه پیش باز میگردد. همچنین جستار دبليو، و بلومستر درباره پژوهش جامعه شناختی موسیقی آدورنو، که در تلوس(1976) نشر یافته، بسیار مفید است. خوانندگان به خصوص میتوانند برای نقد جامعه شناختیتر آدورنو، به مواجهههای مبسوط پیتر مارتین(1995) و ریچارد میدلتون (1990) با آثار آدورنو رجوع کنند.
کتاب «پس از آدورنو» اثر تیا دنورا در 299صفحه و با قیمت 120000 تومان از سوی نشر نی روانه بازار نشر شده است.
نظر شما