یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۹
بهترین انرژی را همیشه از نویسندگان می‌گیرم/عادت به کوتاه‌خوانی؛ آسیب تلفن‌های همراه

میترا لبافی، خبرنگار حوزه کتاب صداوسیما معتقد است که مشکل اصلی کتاب نخواندن مردم به صورت خاص تبلیغات نیست؛ بلکه دستگاه‌های تبلیغاتی است. یعنی رسانه‌هایی که جای کتاب را گرفته‌اند. او می‌گوید تلفن همراه زندگی بشر را دستخوش تغییر کرد، مخاطب را از سینما و از کتاب گرفت و کوتاه خواندن را رواج داد.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، مدتی است که سرویس کتاب در معاونت سیاسی صداوسیما ایجاد شده است، در این بخش هر روز حداقل یک گزارش درباره کتاب مثل معرفی تازه‌های نشر، تهیه و پخش می‌شود. مسئولیت این کار با میترا لبافی خبرنگار نام آشنای حوزه نشر و کتاب است.

به همین بهانه دقایقی با میترا لبافی به گفت‌وگو نشستیم؛ چهره‌ای که دو دهه می‌شود با گزارش‌های فرهنگی‌اش به بحث کتاب و مشکلات آن پرداخته است. لبافی متولد سال 1354 است و از سال 1372 با چند نوشته کوچک به مطبوعات آمد، چندین سال در مجله‌ها و روزنامه‌های مختلف قلم زد که «کتاب هفته» مجله هفتگی موسسه خانه کتاب، یکی از آن‌ها بود. خودش معتقد است که «کتاب هفته» او را به عنوان خبرنگار تخصصی کتاب معرفی کرد و از اولین گروه خبرنگاران کتاب که منشا آن خانه کتاب بود با سرپرستی محمدهاشم اکبریانی کارش را در این بخش شروع کرد.
 
او سپس، از طریق روزنامه‌ای که در آن فعالیت می‌کرد به صداوسیما معرفی و از سال 79 به‌عنوان خبرنگار کتاب، مشغول فعالیت شد. هرچند در این بین به فراخور حضورش در گروه فرهنگی گزارش‌های دیگر و حتی گزارش‌های سیاسی هم تهیه کرده است؛ اما او را بیشتر به حضورش در این بخش می‌شناسیم و می‌شناسند و  البته خودش هم همین را می‌خواهد. در ادامه گفت‌وگوی ما با این چهره نام‌آشنای حوزه خبر را می‌خوانید:
 
ضرورت ثابت شدن بخش ویژه کتاب در خبر چیست؟
ثابت شدن بخش کتاب در خبر و میان انبوهی از خبرهای سیاسی و اجتماعی حاصل عزم جدی معاون سیاسی سازمان صدا و سیماست که قطعا ضرورت آن را خود ایشان بیشتر و بهتر از بنده می‌توانند توضیح دهند؛ اما ناگفته پیداست و خود بهتر می‌دانید ضرورت آن همان نیاز جامعه به گسترش مطالعه است. یکی از دوستانم به تازگی جمله‌ای گفت که من در همان حد می‌توانم پاسخ شما را بدهم اینکه «چقدر زیباست وقتی خبرهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را می‌بینی و می‌شنوی ناگهان کتابی می‌آید و ورقی می‌خورد.» من فکر می‌کنم ضرورت آن توجه به فرهنگ است که شاید تا پیش از این کمتر به این صورت مستمر رخ می‌داد.
 
معمولا برای تهیه آیتمهای مختلف در این بخش چگونه اقدام می‌کنید؟
سوژه‌هایی طراحی و بین خبرنگاران توزیع می‌شود، گاهی هم دوستان، خود نکته‌هایی را مطرح می‌کنند و به‌عنوان سوژه پیگیری می‌شود. محور اصلی، معرفی کتاب است؛ کاملا به کتاب به‌عنوان یک فراورده و محصول فرهنگی می‌پردازیم تا کتاب‌ها برجسته شوند.
 
اکنون به واسطه بخش کتاب، روزانه چند کتاب به مخاطبان معرفی می‌شود و در کدام بخش‌های خبری است؟
روزانه چهار گزارش کتاب داریم؛ اما برخی روزها کمتر، اما حداقل روزی یک گزارش را خواهیم داشت.
 
          

و چگونه کتاب‌های این بخش را انتخاب می‌کنید؟
قطعا با در نظر گرفتن ارزش‌های خبری. کتاب‌هایی که پرمخاطب‌تر هستند، کتاب‌هایی که به نوبت‌های دوم و سوم چاپ رسیده‌اند یا کتاب‌هایی که برای تلویزیون و مخاطب عام جذاب‌تر باشند. کتاب‌های نخبگان اغلب برای بخش‌های تخصصی و کتاب‌های عمومی برای بخش‌های سراسری خبر انتخاب می‌شوند.
 
 به نظر شما کتاب چه میزان در میان خانواده‌ها اهمیت دارد و این بخش چقدر می‌تواند در علاقه‌مندی و ایجاد اشتیاق در میان مخاطبان موثر باشد؟
کتاب هنوز هم مخاطبان زیاد و خوبی دارد؛ این بخش برای بزرگسالان مفید است چون بعد از پخش گزارش‌ها بارها تماس‌هایی داشته‌ایم که کتاب‌ها را از کجا تهیه کنیم و چون به کتاب کودک هم می‌پردازیم خانواده‌هایی که فرزند کوچک دارند هم به کتاب‌ها توجه می‌کنند.
 
با توجه به تجربیات شما در حوزه خبرنگاری کتاب فکر می‌کنید مشکل اصلی کتابخوان نبودم مردم چیست؟
مشکل اصلی فقط نبود تبلیغات نیست؛ بلکه دستگاه‌های تبلیغاتی است. یعنی رسانه‌هایی که جای کتاب را گرفته‌اند. تلفن همراه زندگی بشر را دستخوش تغییر کرد، مخاطب را از سینما و از کتاب گرفت و کوتاه خواندن را رواج داد. منظورم این است که ریشه‌های کتابخوانی و فلسفه و ادبیات را هدف گرفت. شاید هم باید با خاطره خوش رمان‌های بزرگی که تاکنون نوشته شده‌اند سر کنیم، شاید باید با هجوم پیام‌رسان‌ها با خیلی چیزهایی که با آن‌ها شب‌های طولانی زمستان را سر می‌کردیم خداحافظی کنیم. الان نور موبایل تا پاسی روشن است و کمتر کسی موقع خواب کتاب می‌خواند، در واقع مشکل فلسفی است. هرچند اخیرا در نشستی از برخی نویسندگان نکته جالبی شنیدم که با آمدن تلویزیون، رادیو منسوخ نشد و کهن‌الگوها باز ما را به سمت کتاب سوق می‌دهد و کتاب هرگز منسوخ نمی‌شود؛ بلکه فقط جای خود را عوض می کند. به‌نظرم الان در دوران شوک هستیم و دوباره همه چیز به حالت قبل برمی‌گردد و این فناوری‌ها هم باز عادی خواهند شد.
 
با توجه به تجربه‌هایتان راهکار شما برای ترویج و توسعه کتابخوانی در میان خانواده‌های ایرانی چیست؟
آن‌ها که کتاب می‌خوانند نیاز به راه حل ندارند، فقط باید برای اینکه فرزندان هم به مطالعه رو بیاورند، جلوی چشم آن‌ها کتاب بخوانند و مدام از کتاب حرف بزنند، اما کسانی که کتابخوان نیستند، باید برایشان خوراک جذاب تهیه کرد. کتاب‌های عامه‌پسند نقش مهمی دارند، به‌نطرم نگرانشان نباشیم و کمی بازار کتاب را متنوع کنیم.
 
در تهیه مطالب و بخش‌های خبری معمولاً با چه چالش‌ و مشکلاتی مواجه هستید؟
مهم‌ترین مشکل من این است که جهان کتاب‌ها را برای بیننده قابل درک و ساده کنم، با هر ابزار و هر ترفندی که لازم است. از کتاب‌های تبیینی بدم می‌آید، کتاب‌های سیاسی را زیاد دوست ندارم، کتاب‌های روایی، رمان، خاطره و کودک و نوجوان جذابیت بیشتری دارد و به تصویر کشیدن آن مثل جهان همان کتاب‌ها دلنشین‌تر و عمومی‌تر است. کتاب سیاسی به نظر من نیاز به تبلیغ ندارد مخاطب خودش  را دارد و همیشه از آن فراری هستم. اما گاهی هم جامعه نخبگان نیازمند آن است و چالش ترسناک من  برای به تصویر کشیدن این کتاب‌ها گاهی تا هفته‌ها طول می‌کشد، چون دوست ندارم گزارش غیرجذاب تهیه کنم.

و جذاب‌ترین لحظات شما هنگام تهیه بخش‌های خبری چه بوده است؟
بهترین انرژی را همیشه از نویسندگان می‌گیرم، حس می‌کنم منجی آن‌ها شده‌ام، حس خوبی است. ورود به گوشه کنار اتاق‌هایشان، دفاتر تاریک انتشاراتی‌ها و ... احساس می‌کنم خستگی‌شان را برطرف می‌کنم. یک مهربانی توام است. آن‌ها هم همیشه با من به خوبی رفتار می‌کنند، با هم دوست می‌شویم و همراه می‌شویم. سالیان سال است هم‌قدم آن‌ها هستم موهایمان با هم سفید شده است، با هم دست در دست هم در قاب تلویزیون بوده‌ایم و فکر می‌کنم هر وقت دوره کاری‌ام تمام شود، دلتنگ‌شان خواهم شد. شاید هم من خودم را جدی گرفته‌ام اما همین حس خوب ولو به اشتباه را دوست دارم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها