به مناسبت سالروز شهادت شهید چمران؛
«مهمان کردها» در زنجان نقد شد/روایت 25 روز محدودیت در یک منطقهکردنشین از زبان یک کودک
به مناسبت گرامیداشت شهادت مصطفی چمران، نشست نقد و بررسی کتاب «مهمان کردها» خاطرات سکینه سعادتی با حضور فاطمه شکوری نویسنده کتاب و تعدادی از منتقدین برگزار شد.
«مهمان کردها» به نویسندگی فاطمه شکوری، به روایت جنگ از دید کودک خردسال زنجانی میپردازد که دست روزگار او را به یکی از شهرهای مرزی کشور در روزگاران جنگ میرساند، کودکی که به سبب شغل پدر در روزهای جنگ به سقز میرود و روایت خاصی از روزهای جنگ دارد.
مهمان کردها به موضوعاتی از جنگ پرداخته است که کمتر در کتابهای دیگر به آن پرداخته شده است، وقایعی مثل بمباران حمام در سقز، یا مورد حمله قرار دادن یک کودکستان که شاید خیلی در روایتهای دیگر درباره آنها صحبت نشده باشد.
خانواده سعادتی، خانواده ارتشی و مسلمان ۲۵ روز زیر یک تخت، به سر بردند در شرایطی که کوملهها پشتبام خانه بودند. آنهم در شرایطی که ارتش شهر را تخلیه میکند و این افراد جا میمانند و جذابیت اصلی این داستان مربوط به این موضوع است.
این خانواده ۲۵ روز در محدودیت کامل هستند و در این مدت هر چه آذوقه در خانه دارند را میخورند و هیچ دسترسی به هیچ جایی ندارند و حتی مواد غذاییشان نیز در روزهای پایانی به یک تخممرغ آبپز یک روز در میان میرسد و در انتها ازسوی پدر یکی از کوملهها نجات پیدا میکنند.
سلمان کریمی نویسنده و منتقد در جلسه نقد کتاب «مهمان کردها» گفت: کتاب دارای یک توالی تاریخی است که خواننده را فریب میدهد، از طرفی در این کتاب دوست و دشمن مشخص نیست.
وی با اشاره به اینکه مردم کردستان دارای ویژگیهای خاصی هستند، اضافه کرد: بر همین اساس خاطرهنویسی درباره کردها باید همراه با مطالعات تاریخی و فرهنگی باشد.
کریمی گفت: قوم کردها مظلوم هستند و این موضوع در دورههای تاریخی مختلف مشهود است که از جمله آن دوران پهلوی اول و دوم است، زمانی که هنوز انقلاب پیروز نشده بود.
معصومه دینمحمدی دیگر منتقد این کتاب نیز هم با اشاره به تصویر محو کتاب که تصویر یک دختربچه با پیراهن قرمز است، گفت: به نظر من تضاد جالبی بین این تصویر و کتاب وجود دارد.
وی با انتقاد از شروع کوتاه در بخش ابتدایی کتاب گفت: به عقیده من شروع اول کتاب به منزله یک قلاب است که نویسنده میتواند با آن خواننده را تا آخر با خود همراه کند، اما در کتاب مهمان کردها اینطور نیست، هرچند که در بخش بعدی این اتفاق میافتد.
دینمحمدی گفت: نکته دیگری که کتاب دارد، حضور نویسنده در بخش بخش کتاب است که با شخصیت حاضر در کتاب تلفیق شده است.
وی با اشاره به اینکه در نوشتن کتاب ما با پازلهایی مواجه هستیم که با روایت باید آن را منسجم کنیم، گفت: کتاب مهمان کردها روایتگونه است و ما در آن کمتر شاهد صحنههای دراماتیک هستیم، یعنی در واقع با یک روایت از صحنههای جذاب گذشته است.
در حیطه نوشتن ما با یک پازل هایی مواجه هستیم که باید از طریق آن باید روایت را منسجمتر کنیم.
کاظم سلیمی دیگر منتقد کتاب «مهمان کردها» هم به بیان چند مورد از ویژگیها و محاسن خوب کتاب پرداخت و گفت: کتاب به قدری همه فهم است که حتی بچه ابتدایی نیز میتواند آن را بخواند و این مثبتترین نکته کتاب است.
وی افزود: یکی دیگر از نکات کتاب که متفاوت با آثار قبلی است، کم بودن نقش نویسنده در آن است و ردپایی از وی دیده نمیشود.
وی در ارتباط با فضاسازی کتاب نیز گفت: به عقیده من باید در کنار پرداختن به لباس و رسومات کردها، به ویژگیهای جمعیتی آن هم پرداخته میشد، مثلا اینکه اصلا چرا اسم شهرستان سقز است.
محمدعلی خامهپرست، نویسنده زنجانی با اشاره به اینکه تلاش نویسنده در کتاب، حفظ سندیت متن بوده است، اضافه کرد: به عقیده من کتاب شیوا و رساست و این ویژگی از همان فصل اول کتاب کاملا مشهود است.
زهرا نصیری، ویراستار کتاب هم ضمن همذات پنداری با شخصیت اصلی کتاب گفت: در زمان ویراستاری همه تلاشم این بود که اصالت نوشته را حفظ کنم و حتی جملهای را بدون هماهنگی با نویسنده تغییر ندادم.
وی نگارش کتاب از زبان یک کودک را کاری جالب و جدید عنوان کرد و گفت: این موضوع در واقع یک کار جدید برای جذب مخاطب بود.
وی با اشاره به اینکه مطالعه کتابهای این چنین در حوزه دفاع مقدس در واقع پاسخ سوالهای جنگی افرادی است که آن دوران را ندیدهاند، بیان کرد: من با مطالعه این کتاب به جواب این سوالات میرسم.
نویسنده کتاب هم با ارائه توضیحاتی درباره نحوه نگارش و موضوع محوری کتاب گفت: شروع نگارش این کتاب از سال ۹۸ محقق شد و طی ۷ تا ۸ ماه نوشته شد و با اینکه کار کمحجمی است و ۸۰ صفحه دارد اما به موضوعات ناگفتهای درباره جنگ میپردازد. ضمن اینکه این کتاب پس از یک وقفه دوساله با انتشارات «سریر» به چاپ رسیده است.
شکوری خاطرنشان کرد: این کتاب تا حدودی روی مرزهای حساس موضوع جنگ حرکت میکند و یکی از اتفاقاتی که من خیلی آن را در کتاب دوست دارم همبستگی بین کوملهها و مردم معمولی است.
وی گفت: انسان شواهد و قرائن هستم و کتابم را براساس همین موضوع نوشتهام و هرچند میتوانستم با یک سرچ ساده اطلاعاتی از شهر سقز و جمعیت آن داشته باشم و در کتاب بیاورم اما این کار را نکردم چون کتاب از زبان یک دختربچه است و نیازی به این کار ندیدم.
نظر شما