در این بخش به یک نهاد دیگر خواهیم پرداخت که بدون همراهی موثر آن پاسداری از زبان و ادب پارسی را اگر نگوییم ناممکن، بسیار دشوار خواهد شد؛ نهاد «رسانه».
دگرگونی جامعه و نقش ممتاز رسانهها
برای درک اهمیت و گستره کارکرد رسانهها در زندگی امروز (از جمله در نگاهبانی از زبان)، فقط کافی است نگاهی گذرا داشته باشیم به شیوه زیست معمول انسان امروزی با فردی که در 6 یا 7 دهه پیش میزیسته است.
در گذشتهای نه چندان دور و آن هنگام که هنوز خبری از رسانههای دیداری و آنلاین نبود، عمده مواجهه یک ایرانی با منابع «زبانی»، محدود بود به آنچه در مدرسه یا دانشگاه میآموخت؛ آنچه در اوقات فراغت مطالعه میکرد یا نهایتا شاید اندکی مطالعه مطبوعات چاپی. بقیه ابزار تمرینی و تکرار زبان برای او، محدود بود به گفتوگوهای روزمره با اطرافیان یا محل کار. دقیقا به همین دلیل بود که تحولات سریع زبانی در آن روزگار، بسیار محدود بود و در ظرف زمانی چند ده یا صد ساله رخ میداد.
امروز اما با گسترش شبکههای رادیویی و تلویزیونی، مطبوعات، فیلمها و سریالها و از همه مهمتر ابزارهای ارتباطی آنلاین، میزان کاربرد زبان به درجهای رسیده است که شاید در هیچ زمان دیگری در طول تاریخ بشر، مانند نداشته است. اگر مشاغل دیروز محدود به یک روستا، یک شهر کوچک یا یک اداره محلی بود، امروزه با گسترش «جامعه اطلاعاتی» و رواج ابزارهای آنلاین، استفاده از زبان به شخصیترین حوزههای خصوصی بشر نیز سرایت کرده و از تبلیغ اینترنتی تا آموزش آنلاین و تجارت و بازاریابی الکترونیکی و مراوادت با هزاران مشتری در روز تسری یافته است.
مشابه همین وضعیت در کاربرد رسانهها نیز صادق است؛ از صبح که چشم باز میکنیم یا اخبار و برنامهها را از شبکههای تلویزیونی پی میگیریم یا از اینترنت؛ یا از طریق پیامرسانی با دوستان و گروهها و کانالها و انواع روشهای «ارتباطی» دیگر. روشن است که وجه مشترک همه این ارتباطات، زبان است و احتمالا همین زبان گستری حیرت آور، باعث تاثیرات و تغییرات مثبت و منفی در زبان فارسی شده است.
از این رو هرگونه اصلاح در روند حیات کنونی زبان فاخر فارسی و جلوگیری از آسیبهای چندوجهی به این میراث بلند بشری، جز از راه اصلاح زبان رسانه امکانپذیر نیست.
الف-صدا و سیما و مخاطبان میلیونی آن
با وجود نقصها و کاستیهایی که در برنامهسازی و جذب مخاطبان رسانه ملی رخ داده است و نیز ظهور مداوم رسانههای رقیب، هنور هم این سازمان در میان جمعیت هشتاد و چند میلیونی ما، بییننده و شنونده دارد و کسی نمیتواند منکر آن شود؛ حتی اگر برخی فقط اخبار یا برنامههای ورزشی را ببینند هم، مخاطب محسوب شده و طبعا از زبان رسانه ملی تاثیر میپذیرند؛ چه رسد به مخاطبان میلیونی برخی سریالها و برنامههای تلویزیونی فعلی یا سابق.
گام اول: تربیت کارکنان و زبان گفتاری آنان
به این ترتیب در گام نخست، لازم است یک شیوهنامه علمی، عملی و لازم الاجرا برای تمام عوامل صدا و سیما در تمام شبکههای ملی و استانیاش تهیه شود و طی فرآیندی سیال، به مرور منابع زبانی این سازمان ارتقا یابد. برای این کار ابتدا لازم است مدیران و کارکنان رسانه ملی به ارزش حیاتی پاسداری و صیانت از زبان فارسی پی برده و به اصطلاح هنجار آن را درونی کنند؛ آنگاه علاوه بر فیلترهای نظارتی و بیرونی (نظیر ناظران پخش و نظارتهای پیش از تولید برنامه)، خود این افراد به حساسیت زبان و ارزش ارتباطی آن پی خواهند برد و متقابلا در گفتار و کلام خود، آن نسخهای از زبان را به مردم ارائه خواهند داد که دارای کمترین واژههای بیگانه، کژیهای دستوری و... باشد.
گام دوم: تهیه برنامههای صیانتی از زبان
در گام دوم، فقط کافی است که از انبوه برنامهسازان توانا بهره برد تا با ساخت برنامهها و فیلمها و سریالهای مستند و داستانی، ارزش و اهمیت زبان ملی را به مخاطب منتقل کرده و بنیانهای پاسداشت از این میراث گرانبها را در اذهان میلیونها ایرانی، مستحکم کنند.
نکته قابل توجه در نگاهبانی از زبان فارسی و ممانعت از ورود بی رویه واژههای بیگانه، خطر غفلت از واژه های بیگانه غیرلاتین است؛ نگارنده در فرصتهای دیگری، چندینبار این موضوع را گوشزد کرده است که رواج بی حد و حصر لغات عربی، کمتر از لغات لاتین نیست و بدون افراط و تفریط باید پارسی را پاسداشت؛ چراکه در غیراینصورت ارتباط مفاهمهای ما با گنجینه ارزشمند ادب پارسی گسسته خواهد شد؛ در این مورد آموختن و سرمشق قرار دادن زبان گفتاری مقام معظم رهبری (مد ظلهالعالی) بسیار راهگشاست؛ شخصیتی که علاوه بر رهبری دینی و سیاسی، متخصص در فقه و علوم اسلامی است ولی تا حد ممکن و تا آنجا که به معنی کلام آسیب نرساند از پارسی سره و معادلهای آن استفاده میکند؛ نظیر دقت در انتخاب شعارهای سال و عبارت «دانش بنیان» در شعار امسال.
ب-رسانههای اینترنتی
مرجع دیگری که میتواند نقش موثر و بیمانند خود را در پاسداشت زبان فارسی ایفا کند، رسانههای آنلاین هستند که به صورت روزافزونی بر میزان مخاطبان آنان افزوده میشود.
اگر نتوان برای رسانههای آنلاین غیررسمی، «فعلا» چارهای اندیشید، حداقل میتوان برای خبرگزاریهای رسمی و صفحات (پیجهای) شخصیتهای حقیقی و حقوقی پرمخاطب، ظوابطی را تعیین کرد تا بیش از این از زبان کج و معوج استفاده نکنند؛ به ویژه که بسیاری از نماهنگها و بریدههای متنی که در فضای مجازی دست به دست میشوند، بریدههایی از محتوای همین منابع رسمی هستند و با اصلاح آنها، بخش مهمی از آسیبهای کنونی به زبان رفع خواهد شد.
درباره شیوه اصلاح و دستورالعمل صیانت از زبان پارسی در دنیای فارسی وب، در آینده بیشتر خواهیم نوشت و پیشنهادهای کاربردی فراوانی ارائه خواهیم کرد.
نظر شما