راوی کتاب «با مرگ من زندگی کن» جوان مردهای است که وضعیت زندگی پدر و مادرش را پس از مرگ خود توصیف میکند و خواندن این اثر را میتوان به تمام کسانی که تجربه سوگ دارند یا از مرگ میهراسند، پیشنهاد کرد.
این کتاب، زندگی پدر و مادری را روایت میکند که به یکباره پسر ۲۱ ساله خود را از دست میدهند.
داستان از زبان پسر (که حالا دیگر نیست) تعریف میشود. این رمان، یک اتوبیوگرافی است و این واقعیت که نویسنده آن خودش این ماجرا را از سر گذرانده، باعث مواجهه خاص و منحصر به فرد خواننده با اثر میشود، مثل حسی که مخاطب سینمای ژانر مستند در سالن نمایش فیلم پیدا میکند.
در بخشی از رمان «با مرگ من زندگی کن» آمده است: «وقتی من بچه بودم، مامان و بابا، لذت مادرانگی و پدرانگی را، قطرهقطره مزهمزه کردهاند. چه شانسی! با زندگی، زندگی کردن! و حالا با مرگ من، زندگی میکنند!»
میشل رستن یک نمایشنامهنویس فرانسوی است که زمانی بسیار پویا و فعال بود و نمایشهای زیادی را به صحنه میبرد، اما پس از داغ فرزندش دیگر دست به هیچ کاری نبرد، تا اینکه نوشتن کتاب «پسر» (که در ایران با عنوان «با مرگ من زندگی کن» منتشر شده) به او کمک کرد با این غم بزرگ کنار بیاید و به جریان زندگی بازگردد.
بیتا ترابی، مترجم این اثر، یکی از ویژگیهای این روایت را طنز تلخ نهفته در آن میداند و در این باره میگوید: «با اینکه مرگ موضوع تکاندهندهای است و ما مدام شاهد بالا و پایینشدنهای ذهنی و روحی پدر و مادر شخصیت اصلی و دردی که از این فقدان میکشند، هستیم، اما زبان طنز و نگاه تیزبینِ پسر و نکاتی که گاهی یادآور میشود، جو را تلطیف میکند و این اثر را که به مرگ پرداخته، به زندگی نزدیک میکند.»
رمان «با مرگ من زندگی کن» نوشته میشل رستن، ترجمه بیتا ترابی، برای نخستین بار در بهار 1401 از سوی انتشارات کتاب کوچه با قیمت 78 هزار تومان چاپ و منتشر شده است.
نظر شما