گفتوگو با مولف کتاب «اخلاق آپارتماننشینی»
آپارتماننشینی در ایران؛ از تاثیر بر فرهنگ و اخلاق تا سلامت جسم و روح انسان
آپارتماننشینی در ایران، با اندک مزیتهایی که دارد، برخی روابط فرهنگی و اخلاقی جوامع انسانی را متأثر کرده و حتی گاه، سلامت جسمی و روحی انسانها را به مخاطره انداخته است.
در ابتدا بفرمایید که این کتاب از چند بخش تشکیل شده و محتوای اصلی کتاب را چه مسائلی تشکیل میدهد؟
این کتاب از چهار بخش اصلی تشکیل شده است: در بخش اول، «مفاهیم و مبانی نظری» پژوهش بررسی شده است؛ در بخش دوم، «چیستی، پیشینه و عوامل توسعه آپارتماننشینی»، با تأکید بر وضعیت موجود در ایران به بحث گذاشته شده است؛ در بخش سوم، ابتدا در یک فصل، کارکردهای مثبت آپارتماننشینی بیان شده و سپس در فصلی دیگر، آسیبهای این پدیده در سه حوزه فردی، اجتماعی و زیستمحیطی بررسی و تبیین شده است. بخش چهارم کتاب، الزامات آپارتماننشینی، با توجه به آسیبهای طرح شده، در دو فصل: «الزامات پیشگیرانه» و «الزامات درمانی ـ ترمیمی» پیشنهاد و یا توصیه شدهاند. پایانبخش کتاب نیز مواد مربوط به «قانون تملک آپارتمانها» و «قانون اصلاح قانون تملک آپارتمانها» است.
ضرورت و اهمیت نگارش این کتاب از سوی شما در چه بود؟
برای هر موجود زنده و حتی جمادات، محل قرار گرفتن و ابعاد و ویژگیهای کالبدی آن محل، اهمیت ویژهای دارد. مثلاً گفته میشود که فلان گیاه اگر در معرض نور خورشید نباشد، پژمرده میشود. یا جای نگهداری فلان حیوان اگر بزرگ نباشد، افسرده و گوشهگیر میشود. یا سنگی اگر در فلان آب و هوا استفاده شود، به مرور زمان، ترک برمیدارد. اینها همه نشاندهنده اهمیت مکان و موقعیت قرار گرفتن است. این حقیقت در مورد انسان، با توجه به جایگاه او و پیچیده بودن ساختار جسمی و روحی او، از اهمیت و حساسیت ویژهای برخوردار است. تأکیداتی که در روایات معصومان(ع) درباره وسعت و ویژگیهای کالبدی خانه آمده است، همه میتواند ناظر به این حقیقت باشد.
بنابراین، موقعیت مکانی و جغرافیایی خانه، مساحت و ابعاد آن و نیز سبک معماری و حتی شکل و ابعاد در و پنجرههای خانه، بر فرد فرد ساکنانش تأثیرگذار است و تعاملات آنان با یکدیگر و حتی با افراد همجوار را دگرگون میکند. فضای مسکونی مناسب، در وهله نخست، شرایط لازم برای رشد فردی هر یک از اعضای خانواده را آماده میکند و در قدم بعدی، زمینه مناسب برای انطباق فرد با اجتماع و آمادهسازی وی برای ورود به عرصه جامعه را فراهم میسازد. از سوی دیگر، مسکن نامناسب، بر شرایط جسمی و روانی ساکنانش، تأثیری نامطلوب میگذارد و سبب بروز بیماریهای مختلف جسمی، روانی و رفتاری میشود.
با توجه به این اصل، موضوع آپارتماننشینی در ایران، از نگاه اخلاق، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که این پدیده با اندک مزیتهایی که دارد، برخی روابط فرهنگی و اخلاقی جوامع انسانی را متأثر کرده و حتی گاه، سلامت جسمی و روحی انسانها را به مخاطره انداخته و در جامعه ایران نیز، آسیبهای پیدا و پنهانی را به همراه داشته است.
برخی از این آسیبها، قطعاً به دلیل سیاستگذاریهای نادرست و عدم رعایت استانداردهای سازهای و مکانیابی است که باید برای اصلاح این رویهها اقدامات لازم انجام شود؛ اما بخشی از این آسیبها، ناشی از ویژگیهای ذاتی سازهای و محیطی ساختمانهای آپارتمانی است که میبایست در جهت رفع و یا کم اثر کردن آنها با توجه به مبانی دینی و اصول حاکم بر فرهنگ بومی، گام برداشت. بر این اساس، نگارنده بر اساس آموزههای قرآن کریم و احادیث معصومان(ع)، ابتدا کارکردها و آسیبهای آپارتماننشینی را بررسی کرده، سپس الزامات مربوط را توصیه کرده است.
در کتاب از کارکردهای مثبت آپارتماننشینی صحبت به میانآمده است، این کارکردها چیست؟
کارکردهای مثبت آپارتماننشینی، بالفعل و بالقوهاند. برخی از این کارکردها، تقریباً در همه ساختمانهای آپارتمانی نمود دارند که در این کتاب، به عنوان «کارکردهای اولیه» تعبیر شدند؛ اما وجود برخی دیگر، نیازمند بروز و ظهور دستهای مقدمات است که از آنها به عنوان «کارکردهای ثانویه» یاد شده است.
بر این اساس، از موضوعات: «صرفهجویی در زمین و منابع مالی»، «پیشگیری از تخریب بیش از حد طبیعت»، «صرفهجویی در مصرف حاملهای انرژی و منابع زیرزمینی»، «مؤثر در بهبود وضعیت حمل و نقل و ترافیک شهرها» و «کمک به پایش بهتر آلایندههای محیط زیست شهری» به عنوان کارکردهای اولیه آپارتماننشینی یاد شده است و «ارتقای امنیت جانی و مالی»، «شکلگیری نظم جمعی»، «شکلگیری مشارکت اجتماعی در مقیاسی کوچک»، «بروز رفتارهای حمایتی»، ایجاد جاذبههای میانفردی»، به عنوان کارکردهای ثانویه آپارتماننشینی نام برده شده است.
در این کتاب، آسیبهای اخلاقی آپارتماننشینی در سه حوزه فردی، اجتماعی و زیستمحیطی بررسی و بیان شدهاند. در حوزه فردی، به «تجسس»، «چشموهمچشمی» و «به مخاطره افتادن حریمهای خصوصی» پرداخته شده و در حوزه اجتماعی به مواردی چون: «محدودیت در روابط جنسی همسران»، «پایمال کردن برخی حقوق کودکان»، «نادیده گرفتن برخی حقوق معلولان و سالمندان»، «آثار ناشی از ازدحام»، «کاهش پیوندهای خویشاوندی و اجتماعی»، «کاهش حیا»، «کاهش تعاملات همسایگی»، «رنجهای ناشی از عدم اشراف بر محیط» و «بروز انواع آزارها» بررسی شدهاند، و در حوزه زیستمحیطی، «آلودگی هوا»، «آلودگی بویایی»، «آلودگی صوتی و ارتعاشی»، «آلودگیهای ناشی از امواج الکترومغناطیس»، «محدودیت و آلودگی بصری»، «آلودگیهای ناشی از تراکم سطوح سیمانی و صیقلی»، «کمبود نور طبیعی»، «سندروم ساختمان بیمار» و «به خطر افتادن امنیت جانی، غذایی و بهداشتی برخی حیوانات» به بحث گذاشته شدند.
برخی از موضوعات طرح شده در کتاب شما، به نظر اخلاقی نیستند؛ در این مورد چه توضیحی دارید؟
در بخش مفاهیم و مبانی نظری کتاب توضیح دادهام که تمام افعال اختیاری انسان، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، اخلاقیاند. افعال اختیاری به ظاهر غیراخلاقی انسان نیز، به یک یا چند واسطه اخلاقی هستند، اگرچه به ظاهر غیراخلاقی باشند؛ برای مثال، خریدن کالا اگرچه یک فعل اختیاریِ اقتصادی است، اما همین فعل، متوجه پیامد خیر یا شری میشود، یا فضیلتی از فضایل اخلاقی، مانند: حزم، صرفهجویی، قناعت، عزت نفس، عدالتخواهی و... را در بر میگیرد. البته این بنا، بر اساس نسبت اخلاق فضیلت و اخلاق پیامد (نتیجه) است که طبق آن، هر چیز که از فضیلتی برخاسته باشد یا به فضیلتی در وجود انسان بیانجامد، اخلاقی است.
به بیان دیگر، هر کنش و واکنشی که به حداکثر رساندن خیر و فایده، یا به حداقل رساندن شر و رنج منجر شود، اخلاقی است. این مبنا را از زاویه اخلاق کاربردی نیز میتوان تبیین کرد؛ به این صورت که تمام مسائل مربوط به زیست بشر، مسائلی اخلاقیاند؛ و مسائل اخلاقی، نیازمند تصمیمگیری کنشگر اخلاقی است و در هر تصمیمی، چه فرد بخواهد چه نخواهد، رگههایی از دستکم یک ارزش اخلاقی یافت میشود؛ به عبارت دیگر، اخلاق، در هر موقعیتی از زندگی، گزینهای برای تصمیم دارد. به عنوان مثال پیشبینی اتاق پذیرایی در نقشه ساختمان، به گونهای که اشرافی بر آشپزخانه و اتاقهای خواب نداشته باشد، اولاً و بالذات، فعل اخلاقی به شمار نمیآید، اما ثانیاً و بالعرض، اخلاقی است؛ چراکه پیامدهای این کار، اخلاقی است.
ریشه اصلی این آسیبها در چیست؟
میتوان گفت نقطه تلاقی و به عبارتی، سلسلهجنبان بیشتر این آسیبها، نزدیک بودن و گاهی تداخل بیش از حد حریمهای خصوصی و به تعبیری، «حریم خلوت» خانوادهها در خانههای آپارتمانی است و بسا، اعضای خانوادههای ساکن در سازههای آپارتمانی، معمولاً از مواجهه زیاد و همنشینی با همسایگان خود، پرهیز میکنند تا مبادا حریم خصوصیشان به کلی از میان برود.
موضوع «خلوت» و نیاز انسان به «خلوتگزینی»، امروزه یکی از مسائل مطرح در پژوهشهای روانشناسی محیطی است. پژوهشها نشان میدهند که انسان، علاوه بر اینکه برای ارضای بسیاری از نیازهای پایه و فیزیولوژیک خود، نیاز به قرارگاههای خلوت دارد. با ایجاد شرایط برای تنها شدن و خلوت کردن، از محرکها و رویدادها فاصله میگیرد. عدم ارضای این نیاز، باعث احساس تنش و تعارض در وجود انسان میشود. دیوارهای مشترک اغلب نازک و بدون عایق، سقفهایی که گاهی در زیر پای خانواده همسایه بالاست، راهپلهها، آسانسور و محوطهای که اغلب، محل مواجهه روزانه اعضای ساکن در یک مجموعه آپارتمانی است، هر کدام به تنهایی میتوانند عاملی برای ایجاد تنش و انواع آسیبهای اخلاقی باشند.
در نقطه مقابل «خلوت»، «ازدحام» قرار دارد؛ چیزی که در نوع خانههای آپارتمانی، به راحتی قابل مشاهده است. ازدحام، به دلیل محدود ساختن استقلال و بیان فردی، موجب فشار عصبی میشود و زمینههای برقراری ارتباط دلخواه را مشکل میکند. ازدحام، با احساس عدم کنترل بر محیط همراه است و تحت تأثیر ادراک فرد از میزان کنترلی است که دیگران بر مزاحمتهای خود دارند. ازدحام به دلیل ربط مستقیم به «فشار اجتماعی»، موجب رفتارهای منفی میشود، که بخشی از آنها به عنوان «آسیب اخلاقی» قابل طرح و بررسی هستند.
الزامات و راهکارهایی که در کتاب از آن نام بردهاید چیست؟
در این کتاب گفته شده است که اغلب مشکلات و آسیبهای آپارتماننشینی، ناشی از «مکانگزینی غلط»، «سازههای بیکیفیت»، «خطا در طراحی محیطی»، «ازدحام جمعیتی»، «تراکم ساختمانی» و... است. بنابراین، هر رفتار و یا ساختاری که در جهت پیشگیری و یا کم کردن مشکلات ناشی از موارد یادشده باشد، طبعاً از «الزامات اخلاقی آپارتماننشینی» محسوب شده و بر این اساس، رفتارها و ساختارهایی که میتوانند جنبه پیشگیرانه و یا درمانگرانه در وضعیت آسیبزا داشته باشند، در دو فصل «الزامات پیشگیرانه» و «الزامات درمانی ـ ترمیمی» بررسی و تبیین شدهاند.
برای آن بخش از آسیبها که قطعاً به دلیل سیاستگذاریهای نادرست و عدم رعایت استانداردهای ساختوساز و مکانگزینی است، «الزامات پیشگیرانه» با عناوین: «مکانگزینی با رعایت الزامات مربوط»، «فضاسازی مناسب محیطی»، تجهیز بلوکها به سیستم هدایت پسماند»، «رعایت الزامات مربوط به معلولان و سالمندان»، «ساخت بلوکهای کمطبقه و کمواحد»، «منع ساخت واحدهای فاقد استاندارد سرانه فضای مسکونی»، «طراحی آکوستیک ساختمان»، «برخورداری هر واحد ساختمانی از نور طبیعی روز»، «بازنگری در رویههای طراحی و معماری فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی» و «رعایت تناسب فرهنگی ساکنان در واگذاری واحدها» پیشنهاد شده است.
برای بخشی دیگر از آسیبهای آپارتماننشینی که ناشی از ویژگیهای ذاتیسازهای و محیطی ساختمانهای آپارتمانی است، برای رفع و یا کم اثر کردن آنها، «الزامات ترمیمی ـ درمانی» در سه حوزه: فردی، اجتماعی و زیستمحیطی توصیه شده است.
آخرین سؤال این که در موضوع آپارتمان نشینی، تا آنجا که بنده اطلاع دارم، کتابهای دیگری هم نوشته شده است. امتیاز کتاب شما نسبت به سایر آثار این حوزه در چیست؟
آثاری که تا کنون، در ارتباط با این موضوع عرضه شده است، اغلب دو گونهاند: نخست: آثاری که به صورت خاص، واژه «آپارتمان»، «مجتمع مسکونی» و «آپارتماننشینی» در موضوع آنها لحاظ شده است و دوم: آثاری که در موضوع اخلاق و آداب همسایگی نوشته شدهاند که به صورت کلی به مسائل همسایگی پرداختهاند و تنها دو کتاب «اخلاق همسایهداری و آپارتماننشینی» و «درآمدی بر اخلاق همسایگی بر اساس آموزههای اسلامی»، صفحاتی از کتاب خود را به «اخلاق آپارتماننشینی» اختصاص دادهاند. اشکال اساسی کتاب نخست در کنار حجم کم آن، بسنده کردن به سرفصلهای موضوع یادشده و عمیق نشدن در بحث و نیز عدم استفاده کافی از آموزههای دین است و کتاب دوم نیز علیرغم داشتن دغدغه مسائل آپارتماننشینی، حجم کمی از مسائل مورد نظر را بیان کرده است.
دیگر پژوهشها نیز اساساً یا اشارهای به موضوع این پژوهش نکردهاند، یا این پدیده را از جنبههای فرهنگی، حقوقی و جامعهشناختی بررسی نمودهاند. بنابراین، پژوهش حاضر، در مقایسه با آثار یادشده، سه امتیاز دارد:
1. به صورت ویژه و تا حدودی جامع، به مسائل آپارتماننشینی میپردازد؛
2. به ضرورت آپارتماننشینی و کارکردهای آن اشاره میکند و 3. آسیبهای اخلاقی آپارتماننشینی را با نگرش بر آموزههای قرآن و حدیث، بررسی، و الزامات آن را نیز توصیه میکند.
نظر شما