مهمان بختی در سال 1940 میلادی در روستای «شل» ناحیه «غرم» (رشت کنونی) متولد شد. وی فارغالتحصیل رشته تاریخ و زبان و ادبیات فارسی تاجیکی دانشگاه آموزگاری دوشنبه در سال 1963 میلادی و فارغالتحصیل دانشکده ادبی گورکی مسکو در 1975 میلادی بود.
از استاد مهمان بختی آثار متنوعی به نظم و نثر نشر یافته و پارهای از این آثار جوایز گوناگونی را از آن خود کرده است. سرودههای مهمان بختی از سال 1960 در روزنامهها و مجلههای مختلف تاجیکستان به چاپ رسیده است. وی برای کودکان نیز شعر و داستان نوشته است.
شماری از نمایشنامههای رئیس اتحادیه نویسندگان تاجیکستان، در تئاترهای دوشنبه و دیگر شهرها به روی صحنه رفته و برخی از آثارش نیز به زبانهای گوناگون از جمله زبان روسی ترجمه و انتشار یافته است.
پروفسور سرور بختی فرزند استاد مهمان بختی هم که از دیپلماتهای فرهنگی بلند پایه تاجیکستان است، قریب ۲۷ ماه ریاست موسسه فرهنگی اکو را در تهران بر عهده داشت که به تازگی ایران را به مقصد دوشنبه ترک کرده بود.
از سرودههای مشهور و دلانگیز استاد مهمان بختی که گویای عشق وی به ایران است، شعر مشهور «ایران» است:
از ازل تا به ابد قسمت من ایران است
که نشــانش پرِ سیمرغ و دل شیران است
همه گویند که ایران چه بزرگ است، بزرگ
این همــه در سخن و در خرد پیران است
تا ابد دشمنت ای کشور زیبا حتی
از بلندای مقام تو بسی حیران است
بخت بدبین که میان تو و من فاصلههاست
تخت سامان و قباد من و تو ایران است
دوستم قیمت همبستی و هم دستی دان
که همین روزی ما از فلک و دوران است
ره مهر من و تو میگذرد از راهی
کز بخارا و دوشنبه به دل تهران است.
نظر شما