در گفتوگو با مجید جعفرآبادی مطرح شد؛
شهدا و جانبازان حامل فرهنگ و مدل خاص زندگی برای نجات بشریت هستند
نویسنده کتاب «اردوگاه شهدای تخریب» گفت: مهمترین هدفم از نگارش این اثر، معرفی انسانهای دوستداشتنی است که عدهای از آنها شهید و عدهای جانباز شدند و عدهای هم اتفاقی برایشان نیافتاد، اما حامل یک فرهنگ، اخلاق و مدل خاصی از زندگی هستند که ما در طول تاریخ بشریت به آن نیاز داریم.
اما معروفترین نام این بچهها که خودشان هم آن را بیشتر میپسندند، نام بچههای «اردوگاه شهدای تخریب» یا بچههای «علی عاصمی» است، که مجید جعفرآبادی، نویسنده کتاب «اردوگاه شهدای تخریب»، مروری گذرا بر کارنامه این گردان از روز ابتدای جنگ تا روز پایان آن داشته است. در ادامه گفتگو با نویسنده این اثر از نظرتان میگذرد.
رزمندگان در اردوگاه شهدای تخریب، فداکاریها و کارهای بزرگی در دفاع مقدس انجام دادند، اما معمولا کمتر به این نهاد و شهدای آن پرداخته شده، بفرمایید که چطور شد این موضوع توجه شما را جلب کرد؟
کتاب «اردوگاه شهدای تخریب» درواقع تاریخچه پیدایش و کارنامه عملیاتی یکی از گردانها به نام گردان تخریب قرارگاه کربلاست که از ابتدای جنگ به شکل محدودی شکل گرفت و در سالهای 1361 و 1362 اوج گرفت و تا پایان جنگ هم این مأموریتها ادامه داشت و در مقطع دو سال آخر جنگ فقط عنوانش تغییر پیدا کرد، ولی شاکله همان گردان تخریب بود و تا پایان جنگ هم حضور داشتند و کتاب هم به احترام شهدای آن مجموعه به نام شهدای اردوگاه تخریب نامگذاری شده است.
من معتقدم که هرشخص در هر گوشهای که از دفاع مقدس فعالیت داشته باید سعی کند بدون توجه به تصوراتی که درباره نقشش در آن مجموعه دارد و احساس میکند، نقش کمرنگ یا پررنگی داشته، هرکدام بیایند و آن یگان، گردان، مجموعه رزمی، مهندسی و همه مجموعههای دیگر را برایش تاریخچهای تدوین کرده و آن را معرفی کنند. البته کتابهایی نوشته شده، اما عمدتا کتابها شامل خاطرات پراکنده است و نقیصه دیگر این است که همه یگانهای دفاع مقدس را دربرنمیگیرد، برخی یگانها بیشتر معرفی شدهاند، اما درمورد برخی دیگر این اتفاق نیافتاده است. مثل مهندسی جنگ جهاد که خیلی مظلوم واقع شده است.
بهنظرم باید فرم جدیدی را انتخاب کرد و آن این است که از صفر تا صد یک یگان رزمی نوشته شود و در حد توان بر اساس اطلاعاتی که وجود دارد به صورت روایت یک تاریخ، سلسلهوار هر آنچه اتفاق افتاده از ابتدا تا انتها بیان شود. متأسفانه در این زمینه، خیلی کم کار شده و یکی از بهترین کتابها در این زمینه که قبل از اردوگاه شهدای تخریب نگاشته شده و من از آن الگو گرفتهام، درباره گردان حمزه لشکر 27 حضرت رسول(ص) بود که البته آنها گردان رزمی بودند. این کتاب در بیش از 2500 صفحه و در سه جلد منتشر شده و بهنظرم اگر آثاری از این دست، بیشتر تألیف شود، میتوانیم بگوییم به هدفمان رسیدهایم و تاریخ جنگ نیز خیلی کاملتر ثبت و ضبط میشود.
از چه منابعی برای دریافت اطلاعات استفاده کردید؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی، با توجه به یادداشتهایی که خودم نگاشته بودم و خاطراتی پراکنده از دوستانم که یادگاران آن دوران هستند و به هر بهانهای آنها را جمعآوری کرده بودم، به نقطهای رسیدم که احساس کردم، مجموعه قابل توجهی شده و میشود در قالب یک اثر به شکل تاریخچه تدوین کرد. تقریبا اوایل شیوع بیماری کرونا بود که شروع به نگارش اثر کردم و با چیدمان خاطرات در کنار هم به یک اثر 300 صفحهای رسیدم، اما باز هم احساس رضایت نمی کردم و به همین دلیل، مجددا با بیش از 200 نفر از صاحبان خاطرات از طریق تلفن تماس گرفتم و با بیش از 100 نفر موفق شدم، صحبت کنم و حاصل گفتگوها را پیاده کردم، بدین ترتیب این اثر، تکمیل و دوبرابر حجم اولیه شد و هنوز هم احساس می کنم شاید به اندازه یک برابر دیگر هم مطالب ناگفته وجود داشته باشد که انشاالله اگر دوستان کمک کنند، در چاپهای بعدی کتاب را کاملتر میکنیم.
آیا خود شما هم در گردان تخریب فعالیت میکردید؟
بله، من در همین مجموعه بودم. نویسندهای که میخواهد از دوران جنگ تحمیلی بنویسد، اگر در این مجموعهها نبوده باشد، کارش سخت میشود. آشنایی و ارتباطگیری بر اساس دوستیهای قبلی خیلی کمککننده است.
آیا شما از آن دست نویسندهها هستید که معتقدید برای اینکه از جنگ بنویسیم باید آن فضا را از نزدیک درک کرده باشیم تا بتوانیم درمورد آن بنویسیم؟
همه میتوانند بنویسند، اما کیفیت اثری که نویسنده آن، خودش فضای جنگ و جبهه را درک کرده باشد، خیلی متفاوتتر خواهد بود. همانند فیلمسازی است. نسل بعدی هم مینویسند و حق هم دارند که بنویسند، اما با وجود شناخت بیشتر از آن دوران، کیفیت کار بهتر میشود.
با توجه به اینکه شما در گردان تخریب فعالیت میکردید، درباره اهمیت و نقش گردان تخریب برای ما توضیح بیشتری بفرمایید.
من نه میخواهم نقش گردان تخریب را کمرنگ کنم و نه قصد دارم که نقش آن را فوقالعاده تصویر کنم. گردان تخریب هم، بخشی از جنگ را برعهده داشت، مثل بخشهای مختلف رزمی، پیاده، گروهی که در زمینه ادوات جنگی فعالیت میکردند، گروهی که در بخش زرهی حضور داشتند، عدهای که کمتر از آنها گفته شده و در بخش مهندسی، تدارک دژهای دفاعی، خاکریزها و پلها فعالیت میکردند که مظلومتر از بقیه هستند و تخریب هم بخش دیگری بود. به هرحال با معضلی در جنگ مواجه بودیم که خیلی عجیب بود و در دنیا سابقه نداشت و هیچوقت هم دیگر تکرار نخواهد شد و آن مسئله دهها کیلومتر میادین مین بود که اینها باید پاکسازی میشد و برای عبور رزمندگان در ایام عملیات مناسب میشد.
شما خاطرات بیش از 100 نفر را در این کتاب گردآوری کردهاید، در حالیکه مثل خیلی از آثار که منتشر شده، حداقل 50 درصد افراد شاید این قابلیت را داشتند که هریک خاطراتشان در قالب یک کتاب تدوین شود، اما شما همه را در یک کتاب گردآوری کردهاید، دلیل این شیوه نگارش کتاب چه بوده است؟
من قبل از این اثر، دو کتاب دیگر، یکی درباره فرمانده گردان شهدای تخریب و یک کتاب درباره دستنوشتههای یکی از شهدای این گردان تألیف کردهام و در نظر دارم درمورد چند تن از شهدا و آزادگان این گردان در فرصت مناسب، اگر منابع موجود باشد، بهصورت جداگانه بپردازم. ولی برای من ایدهآل بود که تاریخچه یک گردان یا یگان را از نقطه صفر تا صد بنویسم.
آنچه رایج است، خاطرات دفاع مقدس درمورد یک فرد است، اما اینکه شاکله یک گردان و عملکردش در طول زمان 6 و 7 سال به صورت زنجیروار همراه با توالی زمان نوشته شود، کمتر اتفاق افتاده است، البته هیچ منافاتی ندارد و اگر توفیق حاصل شود، به صورت موضوعی نیز راجع به خاطرات شهدا کار خواهم کرد. به نظرم مدل کتاب «اردوگاه شهدای تخریب» ارزش بیشتری دارد، چون یادی از همه شهدا میشود و همه عملیاتها، فرهنگ، نوع زندگی، انواع فعالیتها، مسأله مربیان آموزش، مجروحین و... اگر به صورت تاریخچه گفته شود، بهتر و کاربردیتر خواهد بود، ولی اگر کسی هم جمعآوری این مسائل برایش سخت باشد، بالاخره همین موضوعی کار کردن درباره شهدا و جانبازان نیز غنیمت بزرگی است.
مهمترین دغدغه، نقاط عطف و محور اصلی کتاب چیست؟
مهمترین هدفی که در ذهنم بود، معرفی انسانهای دوستداشتنی است که عدهای از آنها شهید و عدهای جانباز شدند و عدهای هم اتفاقی برایشان نیافتاد، اما حامل یک فرهنگ، اخلاق و مدل خاصی از زندگی هستند که ما در طول تاریخ بشریت به آن نیاز داریم.
کتاب «اردوگاه شهدای تخریب»، اولین اثر شما در حوزه مستندنگاری نیست و شما آثار بسیاری در این زمینه نگاشتهاید، سؤال من این است که امروز برای بهترشدن کمیت و کیفیت کتابها در این حوزه باید چکار کرد؟ وظیفه مسئولان و سیاستمداران در این زمینه چیست؟
درمورد کیفیت آثار، هر رزمندهای هرچه بنویسد، درجه یک است، چون هرشخصی از زاویه دید خود به جنگ نگریسته است. چه رزمندهای که یکماه در جبهه بوده و چه رزمندهای که هشت سال را در منطقه عملیاتی سپری کرده، ممکن است، شخصی درباره پشت جبهه و تعمیرگاهی که در اهواز برای تعمیر ماشینهای رزمندگان وجود داشته، بنویسد که نمونه آن را هم داشتهایم و کتاب مطرحی شد، اما آنچه جای تأسف دارد، این است که اگر شخصی کتابی بنویسد، در شرایط کنونی با معضل بزرگی برای چاپ آن مواجه میشود.
نظر شما