سعید مجیدی از قصهگویان خواست به منظور پرورش قوه خیال کودکان، داستانهایی درباره آینده نقل کنند.
سعید مجیدی در روز پایانی داوری جشنواره قصهگویی با حضور در جلسه نقد و بررسی این جشنواره تاکید کرد: اینکه ما بخواهیم از طریق قصهگویی بچهها را با مشاغلی که در گذشته بودهاند، آشنا کنیم، غلط است. این وظیفه، وظیفه میراث فرهنگی است. وظیفه قصهگو، پرورش قوه خیال در ذهن کودک است. پس چرا ما، در این خیالپروریها، فقط روی رستمدستان هزار سال پیش که پهلوان بود، متمرکز شدهایم و هیچ حرفی از آینده نمیزنیم؟ مگر ژول ورن این کار را نکرد؟ بخشی از این کار بر دوش قصهگویان ماست.
وی ادامه داد: سنتهایی که قدرت زنده ماندن را ندارند، نباید به زور نگه داشت. مگر کسی نوروز را، تا به امروز زنده نگه داشته است. نوروز، خودش به واسطه تواناییهایی که داشته، توانسته است تا به امروز زنده بماند. این توجیه که در گذشته مثلا شغلی به اسم «میراب» بوده و «میرابدارها» چه میکردند، وظیفه یک قصهگو نیست. مگر ما، میراث فرهنگی هستیم. ما قصهگو هستیم و بحث اصلی قصهگو پرورش ذهن و خیال کودک است و بس.
این مدرس صداسازی و فن بیان افزود: اینکه ما، تصور کنیم اگر «میراب»ها امروز بودند؛ وضعیت آب و آبرسانی از کیفیت بهتری برخوردار بود؛ زیر سوال است. ما، امروز در جهان متخصصانی داریم که به صورت تخصصی فقط در مورد آبهای سطحی تحقیق و پژوهش میکنند. این واقعیتی است که یکسری از مشاغل به ذات با گذشت زمان از بین رفتهاند و ما نباید در داستانهای خود تا این اندازه برای احیای آنها تلاش کنیم. اگر هم بخواهیم به این مشاغل، به واسطه ریشه برخی کلمات مثل نام خانوادگی بپردازیم، این موضوع، نیازمند کاری خیلی خیلی حرفهای است.
مجیدی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: قصهگو باید به مخاطب خود اجازه مکاشف و خیالپردازی بدهد. این که یک قصهگو همه پاسخها و تصویرها را بسازد و به مخاطب اجازه هیچ حرکتی را ندهد، اشتباه است. باید گونهای از قصهها برای قصهگویی انتخاب شود که به مخاطب اجازه دهد، تصاویر آن را، در ذهن خود مجسم کند.
حامد زحمتکش بازیگر و کارگردان نیز بهعنوان یکی دیگر از منتقدان جلسه نقد و بررسی جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: معرفی برخی از مشاغل فراموش شده از ویژگی برخی از داستانهای بچهها بود که برای من جالب بود؛ اما نباید فراموش کنیم که ما میراث فرهنگی نیستیم. اگرچه که بخشی از فرهنگ و گذشته ما، در کنار همین مشاغل شکل گرفته است.
این هنرمند در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: اینکه بازیگر و قصهگو، مخاطب را ببیند، خیلی مهم است. وظیفه مهم یک قصهگو و هنرمند عرصه تئاتر این است که مخاطب خود را، ببیند و بشنود. این که او بتواند صدای فردی را که در انتهای سالن نشسته بشنود و پاسخی در خور به سوالات احتمالی او بدهد، نقطه قوت کار اوست و باعث میشود مخاطب او را رها نکند و تا پایان کار همراه او باشد. بعضی از قصهگوها به خوبی از این توانایی برخوردار بودند.
نظر شما