کتاب «تحلیلی از زندگی و دوران حضرت امام رضا (ع)» به قلم دکتر فضل الله صلواتی تحلیلی از دعوت مامون از امام و آثار حرکتش از مدینه تا مرو و تاثیر فرهنگی آن در جامعه آن روز است. از جمله مطالبی که مولف به آن پرداخته استناد به برخی نامههای تاریخی است که میتوان به نامه عبدالله بن موسی اشاره کرد.
مولف ابتدا شخصیت امام رضا(ع) را ترسیم کرده و پس از آن مامون، خلیفه عباسی که با پیش کشیدن مساله ولایتعهدی حضرت امام را به خراسان کشاند و بعد به شهادت رساند. سفری که پر از جزئیات است و در آن شخصیت، منش و رفتار امام هشتم مورد بررسی قرار گرفته که سعی داشتند در مقابل حیله و مکر خلیفه عباسی به درستی رفتار کنند اما مظلومانه به شهادت رسیدند.
برامکه و خواباندن اعتراض به مرگ ابومسلم
کتاب در چهارده فصل به بررسی نکات و جزئیات سفر امام رضا(ع) به خراسان پرداخته که عناوین فصلهای کتاب عبارتند از: «عرفان الهی و معرفت اولیاء الله»، «مروری بر زندگانی حضرت امام رضا(ع)»، «گفتاری از حضرت رضا(ع) در خصوص امامت»، «معرفت در زیارت چیست؟»، «بررسی آثاری درباره حضرت رضا(ع)»، «نگاهی به کتاب مستطاب «مسند امام رضا(ع) شیخ عزیزالله عطاردی»، «راویان و صحابه حضرت رضا(ع)»، «اشعار در مدح حضرت علی بن موسی الرضا(ع)»، «برخی از اماکن متبرکه حرم رضوی»، «چند تن از مشاهیر مدفون در حرم رضوی»، «زندگی و خلافت مامون»، «نهضتهای انقلابی در دوران مامون»، «سخنان و حالات مامون»، «مجادله مامون با مخالفان در خصوص امامت وولایت» و «مرگ مامون».
در مروری بر زندگانی حضرت امام رضا (ع) سخن از ایرانیانی است که به نوعی با دستگاه خلافت در ارتباط بودند و عاقبت خوبی در پی نداشتند: «کشتن ابومسلم، برای خراسانیان با آن همه فداکاری و جانفشانیها و سرمایهگذاریها گران تمام شده بود و قابل تحمل نبود، در هر گوشه فریادی بلند میشد تا اینکه برمکیان با مدیریت و کاردانی، لااقل سرزمینهای اسلامی را آرام نگه میداشتند، نیازهای ظاهری جامعه را برآورده میکردند، به خواستههای مردم میرسیدند، روی کارگزاران و والیان دقت داشتند که تا حد امکان به مردم فشار نیاورند، مثل بند تسبیح اوضاع را کنترل میکردند، ولی با قلع و قمع و کشتن آنها همه چیز به همه ریخت... (صص 65 و 66)
حضور امام رضا(ع) در دربار مامون و پس از آن قضیه ولیعهدی مسالهای است که نیاز به بررسی و تحلیل بیشتری دارد: «ثبت تفضیلی عهدنامه ولایتعهدی، در این مجموعه از آن رو اهمیت دارد که برخی از حقایق تاریخی را آنچنان که از مضمون آن قابل نتیجهگیری است، از مضامین دیگر با این صراحت نمیتوان استفاده کرد... نفی تلویحی ولایتعهدی مامون و رد منتگذاری او، از جمله پیامهای نهفته در نوشته امام است، زیرا مامون تفویض ولایتعهدی را ایثار خود میداند، ولی امام میفرماید: «اگر خداوند اداره امور مسلمانان را به من وانهاد...»(ص 110)
پاسخ به شبهات مامون در «عیون الاخبار»
یکی از منابعی که میتواند به شناخت ما از امام هشتم منجر شود، کتاب «عیون الاخبار الرضا(ع)» اثر شیخ صدوق است؛ اما محمدبن علی بن بابویه ملقب به «صدوق» کیست؟ «محمدبن علی بن بابویه، ابوجعفر ملقب به «صدوق» در سال 311 هجری در قم متولد شد. وی از بنیانگذاران فقه شیعه و از محدثین و علمای شیعیان اثنی عشری گفته اند... او کتاب «عیون الاخبار الرضا(ع)» را در سیره و احادیث حضرت تالیف و به صاحب بن عباد اهدا کرد... درباره این کتاب آوردهاند: از جنبههای گوناگون دارای اهمیت است و جایگاه ویژهای در منابع روایی و مجموعههای حدیث شیعه دارد، از جنبههایی که میتوان به آن اشاره کرد پرداختن به عصمت انبیاست و اگر روایات مربوط به عصمت انبیا از طریق این کتاب نقل نشده بود، ای بسا فرمایشات ائمه اطهار علیه السلام در پرده ابهام میماند و حتی پاسخ حضرت رضا(ع) به شبهات مامون و دیگران بر ما شناخته نبود. (صص 202 و 203)»
پس از بررسی آثاری درباره امام رضا (ع) نوبت به راویان و صحابه حضرت میرسد که در میان فهرست بلند بالای آنها تنوع در میان نوع مذهب راویان قابل تامل است: «اخبار و روایانی که راویان نقل میکنند بعضی به صورت شفاهی بوده که مطلبی را خود راوی از امام علیه السلام سوال کرده و پاسخی دریافت کرده و گاهی شخص دیگری پرسیده و امام پاسخ دادهاند و او شنیده، در برخی از موارد، راوی خود امام را ندیده، بلکه با نامهای سوالی کرده و امام پاسخ دادهاند و شاید کسی در سفر همراه امام بوده، گفتار یا نوشتاری را نوشته است. راویان امام رضا(ع) مثل دیگر امامان، همگان بر یک طریقه و مذهب و مسلک نبودهاند، از شیعیان معتقد به ولایت و امامت تا سنیان عالم، رجال سیاسی، شاعران، افرادی از فرقههای: واقفیه، فتحیه، اسماعیلیه، زیدیه، غلاه، مفوضه و حتی جاسوسان و مفتشان حکومتی بودهاند، هر کدام برای هدفی و استفادهای در محفل شریف امامان حاضر میشدند، حتی اگر به امامت هم معتقد نبودند، ولی به علم و دانش و آگاهی فوقالعاده امام رضا(ع) اعتقاد داشتند و بیشتر استفادههای علمی میکردند و فرمایشات آن حضرت را یادداشت.(ص 492 و 493)»
در میان روایان و صحابه حضرت نام دو زن هم دیده میشود؛ (حکیمه دختر موسی کاظم: او نزد امام رضا(ع) بود، او را از ثقات میدانند . خانواده او همه از فضلا و اخیار بودند، او نیز کتابی داشته است. ص 516) و (فاطمه از سادات علوی: برخی گفتهاند خواهر و بعضی دختر امام بوده، مسلم است که حضرت رضا(ع) تنها یک پسر داشتند، به نام محمد با القاب تقی و جواد(ع)، شاید بعضی امام زادهها فرزندان دیگری هم به امام هشتم نسبت دادهاند.(ص540)»
در فرهنگ عربی و فارسی شاعران توجه خاصی به حضرت رضا(ع) داشتند و با اشعار خود او را یاد کردهاند و از کرامات و فضلش شعرها سرودند: «اشعار در مدح حضرت علی بن موسی الرضا(ع): در این بخش اشعاری از دعبل خزاعی، ابونواس، صاحب بن عباد، علی بن عبدالله خوافی شاعران عرب آمده و از آن طرف اشعاری هم از شاعران فارسی زبان. این شاعران پارسی عبارتند از سنایی غزنویی، خاقانی شیروانی، عبدالرحمان جامی، وحشی بافقی، محتشم کاشانی، حزین لاهیجی، بدیع الزمان فروزانفر، رهی معیری، قاآنی شیرازی ملکالشعراء بهار، محمدرضا حکیمی، محمدحسین شهریار، قیصر امینپور، علیرضا قزوه و ...:» نگاهی به فهرست کسانی که در مدح امام رضا(ع) دست به سرودن شعر زدند علاوه بر اسامی معروف و مشهور، توجه به ایشان در دوره معاصر است که همچنان امام را در شعرها در نظر داشتند.
ارادت خاص صفویان به حرم امام رضا(ع)
یکی از موضوعاتی که جالب توجه است نگاهی به حرم رضوی و موضوعات مرتبط با در طی دورههای تاریخی است: «گنبد مطهر را در سالهای 508 تا 520 هجری، سلطان سنجر سلجوقی، ان را تجدید بنا کرد و در سالهای 703 تا 716 هجری سلطان محمد الجایتو، آن را تعمیر و ترمیم نمود و در حمله مغولها آسیبی به گنبد نرسید. صفویان ارادات خاصی به محضر امام ابراز میداشتند و شاه عباس بزرگ پیاده از اصفهان تا مشهد رفت و امنیت راهها و رفاه زائران و کاروانها و تدارک آنها و حیواناتشان را در نظر داشت، کاشیهای داخل حرم در اثر دود شمع و پیهسوزها روغن چراغها به مرور زمان تیره شده بود، نادرشاه دستور بازسازی و دودزدایی از حرم مطهر را داد، در سال 1257 هجری میرزامحمدحسین عضدالملک که متولی شده بود، دستور داد که نقاشیهای عهد صفویه را گچمالی و روی آن را آیینهکاری کردند.(صص 672 و 673)
استناد مولفان و مورخان به اسناد و شواهد تاریخی بسیار مهم است که مولف در این کتاب به نامه عبدالله بن موسی، به عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) به مامون استناد کرده است که برخی از زوایای شهادت امام رضا(ع) را روشن میکند: «نمونه عدم اعتقاد مامون به خدا و قیامت و اینکه درباره امام علی(ع) و امام رضا(ع) دروغ میگفته، نامه عبدالله بن موسی به مامون است که به دروغپردازیها و ریاکاریها مامون اشاره دارد و او را محکوم میکند و این نامه میتواند یک سند تاریخی محکم باشد: «ابوالفرج اصفهانی مولف کتاب «الاغانی» در کتاب «مقاتل الطالبیین» ص 630 و 631 در گفتوگوی عبدالله بن موسی، به عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) که در زمان مامون متواری شده بود، آورده است:
«... جعفربن محمدوراق کوفی به من خبر داد و گفت: عبدالله بن علی بن عبیدالله علوی حسینی از پدرش برای من نقل کرد که: «مامون به عبدالله که او پنهان شده بود، نامهای نوشت که در آن، وی امان داده و ضمانت کرده بود که همچنان که با علی بن موسی(ع) کرده بود، او را نیز پس از خود ولیعهد میکند و میگوید: «... نمیپنداشتم پس از محبتی که با «رضا» کردم دیگر کسی از خاندان ابوطالب از من بیمی داشته باشد». و این نامه را برای او فرستاد، عبدالله بن موسی در پاسخ وی نوشت: «نامهات رسید و از مضمون آن آگاه شدم و دریافتم که تو همان گونه که شکارچی، شکاری را میفریبد در صدد فریفتن منی و چون توطئهگری، نیرنگ در کارم میزنی و بر سر یختن خونم هستی. من از چنین ولایتعهدی پس از تو برای خود در شگفتم. گویی میپنداری من از رفتاری که با «رضا» کردهای آگاه نشدهام! گمان میکنی من به چه موجبی به آن ولیعهدی علاقهمند باشم؟... (صص786و 787)»
از جمله مسائلی که مورد توجه مولف قرار گرفته، قیامهای دوره عباسیان است که به ویژه مامون برپا شد و نوع مقابله خلیفه عباسی با برخی از آنها جالب توجه است: «پس از مرگ هارون و حتی در دوران او، علویان و غیرعلویان ساکت نبودند، از هر گوشه علیه ظلم و اجحاف عباسیان سربرآوردند. از جمله میتوان به ابوالسرایا، نهضت محمد دیباج، زید النار، عبدالرحمن بن احمد، ابوجعفر، محمد بن قاسم الحسینی«صوفی» در نهضتهای علوی اشاره کرد و نصر بن شبث، حرکت کولیها(زط)، شورش مصریان، شورش بنی شیبان، احمد بن محمد عمری، قیام علی بن هشام، یحیی بن عامر، شورش ابن عایشه، خوارج و خرمدینان را از قیامهای غیرعلوی نام برد.
نگاهی به آغاز و پایان نهضت محمد دیباج از مطالبی است که خواندن آن و نوع مواجهه مامون با این حرکت عبرتآموز است: «محمدبن جعفر صادق(ع) در سال 200 هجری قمری در حجاز قیام کرد، مردم در مکه به عنوان امیر ... با او بیعت کردند، به علت درگیریهایی که در حکومت عباسی پیش آمده بود، به این قیام توجه چندانی نشد، محمد به خاطر زیبایی ظاهری و باطنی که داشت به او دیباج میگفتند، او شجاع و سخاوتمند، عابد و زاهد بود، هر چه داشت به نیازمندان میبخشید... پس از مطرح شدن حضرت رضا(ع) دیگر کسی در رهبری او جدی نبود و تردید داشتند. افراد مخلص از اطراف او پراکنده شدند، او ناچار با ایادی مامون از در صلح درآمد مامون دیباج و طرفدارانش را به خاطر حضرت رضا(ع) همه را بخشید و محمد، را مورد احترام قرار داد. محمد دیباج در خراسان وفات یافت، مامون در تشییع جنازه او حاضر شد و حتی جنازه او را بر دوش کشید و بر او نماز خواند و خودش او را به داخل قبر برد، بالای سرش ایستاد تا دفن شد... (ص 825)
صحنه پایانی زندگی مامون
در بخش دوازدهم «سخنان و حالات مامون» مورد بررسی کوتاهی قرار گرفته و مولف با نگاهی به سیاست، فتوحات، سبک زندگی و نوع برخورد با مخالفان، روابط خارجی و ... سعی کرده چهره حکومتی مامون را نشان دهد، ضمن آن گوشه چشمی به مساله مالیات و تاثیر آن بر زندگی مردم دارد: «به خاطر هزینههای بسیار، روزگار حکومت مامون، مسافرتها، بخششها، جشنها و عروسیها، لشکرکشیها، جمعآوری کتابها، هزینههای عالمان، فقیهان، سربازان، هنرمندان و مطربان، فشار مالیاتی بسیار سنگینی بر مردم تحمیل میشد که توان پرداخت آن را نداشتند. (ص 852)»
در همین مجال آوردهاند: «در سال 200 هجری مردی به نام یحیی بن عامری بن اسماعیل بر خلاف همه تبلیغات و فرومایگیها و تملقها، خطاب به مامون گفت: «یا امیرالکافرین» این برای مامون خیلی گران تمام شد، از اول شروع بنیعباس سعی شده بود، عنوان «امیرالمومنین» را در زبان مردم جا بیندازند، یک مرد پیدا شده بود که بدون ترس و وحشت او را پیشوای کافران بخواند...(ص 850)»
در بخش پایانی که به «مجادله مامون با مخالفان در خصوص امامت و ولایت» اختصاص دارد، علاوه بر آن صحنه پایانی زندگی مامون بسیار قابل بحث است به ویژه آنجا که میگوید از سرنوشت من درس عبرت بگیرید: «آوردهاند که مامون به هنگام مرگ گاه به گاه چشم باز میکرد و برخی کلمات را بیان میداشت با میگفت تا بنویسند: «اکنون به چه روزی افتادهام، آیا آن همه شرف و مناعت و حشمت و شوکت در چنین روزی به چه کارم میآید؟ و چه سودی به من میرساند؟ جز مسئولیت شدید و رنج حساب چه حاصلی از عزت خلافت و شوکت سلطنت میبرم؟ ای کاش عبدالله پسر هارون، اصلا آدمی نبود، بلکه ای کاش به وجود نمیآمد، اس کسانی بر بستر من حاضرید از سرنوشت من درس عبرت بگیرید...(ص 871)»
کتاب «تحلیلی از زندگی و دوران حضرت امام رضا (ع) » نوشته دکتر فضلالله صلواتی در 911 صفحه، به بهای 220 هزار تومان شمارگان 500 نسخه از سوی نشر صمدیه منتشر شد.
نظر شما