شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۲
مهم‌ترین دستاورد نوشتن برای من وادار کردنم به خواندن بوده است

محمدکاظم حسنی‌پور، جوان‌ترین نویسنده بوشهری و نویسنده برگزیده کتاب سال جوانان می‌گوید: مهم‌ترین دستاوردی که من فکر می‌کنم نوشتن برای من داشته، وادار کردنم به خواندن بوده است. در واقع نوشتن یک توفیق اجباری را فراهم می‌کند که بیشتر مطالعه کنیم و برای اینکه قلم‌مان قدرتمند‌تر شود، بیشتر تلاش کنیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر، بوشهر از جمله استان‌هایی است که در دامن خود نویسندگان و فرهیختگان موفق و مستعدی را پرورش داده است که با آثار ارزنده خود به اعتلای هنر کتابت در کشور افزوده‌اند؛ نویسندگانی که در کنار ذوق وافری که در نوشتن دارند، با الهام از اقلیم و پیشینه فرهنگی این خطه توانسته‌اند آثار کم‌نظیری منتشر و در معرفی فرهنگی و بسط و گسترش آن نقشی موثر ایفا کنند.

این منطقه‌ی فرهنگ‌مند از گذشته تا به امروز چهره‌های موفقی را در عرصه نویسندگی به کشور معرفی کرده است که در میان آن‌ها گاه با نخبگانی مواجه می‌شویم که قطعا شناسایی و حمایت از آن‌ها، در پرورش نویسندگانی بااستعداد و آینده‌دار بسیار موثر است. نویسندگانی که هم بسیار جوان هستند و هم راغب، علاقه‌مند، با دانش و آگاه به هنر نویسندگی.

امسال در دومین دوره جایزه ملی کتاب سال جوانان ما با نویسنده‌ای از این دیار مواجه شدیم که در سن 16 سالگی موفق شده دایره‌المعارف استان بوشهر را بنویسد و در 17 سالگی به همت نشر «حله» به مدیریت «صالحه رئیسی» راهی بازار کتاب کند. «محمدکاظم حسنی‌پور» با تالیف این دایره‌المعارف، عنوان جوان‌ترین نویسنده بوشهری را از آن خود کرده است. حسنی‌پور متولد 31 شهریور 1382 و هم‌اکنون مشغول تحصیل در رشته علوم تجربی است. او در دومین دوره جایزه کتاب سال جوانان به دلیل پدید آوردن دایره‌المعارف استان بوشهر عنوان «نوجوان برتر» این رویداد را از آن خود کرد و موجب درخشش نام بوشهر در این جایزه ملی و معتبر شد.

به بهانه تالیف «دایره‌المعارف استان بوشهر» و درخشش این نوجوان بوشهری در جایزه ملی کتاب سال جوانان، با وی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.

گفت‌وگو را با این سوال آغاز کنیم که چگونه شد در سن ۱۶ سالگی به فکر نوشتن دایره‌المعارفی در خصوص استان بوشهر افتادید؟

همیشه دوست داشتم کاری کنم که ارزشمند باشد. در واقع دنبال خلق ارزش بودم. در کنار آن، چند سالی است در نظام آموزش کتابی با عنوان استان‌شناسی (که مطالب آن برای هر استان مختص آنجا می‌شود) به‌صورت آزمایشی تدریس می‌شود. زمانی که برای نخستین بار این کتاب را دیدم و شروع به تورق آن کردم، به‌طور اتفاقی به جاهایی می‌رسیدم که اطلاعاتی که از استان بود یا ناقص بودند یا به‌طور کلی به دلیل اینکه تعداد زیادی مولف آن را تنظیم کرده بودند، از نظر محتوایی انسجام لازم را نداشت.

بنابراین به این فکر افتادم که کاری کنم که این خلأ محتوایی را پوشش بدهم. درست سالی که وارد پایه دهم (مقطع متوسطه دوم) شدم، این کتاب تقریبا یک سال در این پایه برای ما تدریس شد. آنجا بود که جدی‌تر این موضوع را پیگیری کردم و مطالبی را که از منابع مختلف در آن چند ماه یادداشت کرده بودم، دسته‌بندی کردم و به این فکر افتادم که یادداشت‌هایم را که اطلاعات زیادی را در برداشت، به یک مقاله تبدیل کنم.

زمان گذشت و من همچنان مشغول تکمیل اطلاعات بودم تا اینکه آذرماه 98 بود که از سوی دیبرخانه روز جم فراخوان جشنواره ملی شعر جم در فضای مجازی منتشر شد. در فرصتی کوتاهی که تعیین شده بود، مطالبی را که از قبل طبقه‌بندی کرده بودم، تدوین کردم و روزهای آخر فراخوان بالاخره توانستم فایل نوشته‌هایم را به دبیرخانه جشنواره ارسال کنم. متاسفانه اختتامیه جشنواره به دلیل کرونا به تعویق افتاد اما بالاخره بعد از چند ماه بالاخره روز موعود رسید و فایلی که آن زمان نام کتاب را بر آن نگذاشته بودم، در بخش کتاب‌پژوهشی منتشر‌نشده، من از میان شرکت‌کننده‌هایی که اغلب سال‌ها به کار نوشتن مشغول بودند، مقام اول را کسب کردم. بعد از آن نوشته‌هایم برایم ارزشمندتر شدند و تصمیم گرفتم آن‌ها را در قالب یک کتاب چاپ کنم. البته بخش‌هایی از آن را توسعه دادم و در نهایت با دریافت مجوزهای لازم چاپ و ویرایش اثر، آن را با نام دایره‌المعارف استان بوشهر به همت انتشارات «حله» منتشر کردم.

برای تامین منابع دایره‌المعارف آیا با مشکل هم مواجه شدید؟ بیشتر در کدام موضوعات و چقدر از اینترنت برای تکمیل اطلاعات و مطالب آن وام گرفتید؟

قطعا زمانی که قرار است اثری جامع پدید بیاید که موضوع آن ثابت نیست و همواره دستخوش تغییر و تحول است، به‌ویژه اثری که دارد به مردمان و نوع زیست و آداب و رسوم و تاریخ و جغرافیایی می‌پردازد که به‌واسطه تغییرات و تقسیمات کشوری در دوره‌های مختلف تاریخی و وجود صنایع نفت و گازی در آن، پذیرای اقوام و فرهنگ‌های مختلف از سراسر کشور شده و به همین دلیل از فرهنگ و آداب و رسوم متفاوتی برخوردار است، این مساله در عین اینکه به جذابیت این استان برای نوشتن افزوده است اما کار طبقه‌بندی و تدوین مطالب را برای پژوهشگران و محققان بسیار دشوار می‌کند.

از این رو، بیشتر منابعی که برای تالیف کتابم از آن‌ها استفاده کردم، منابع مکتوب و چاپی بود که همه آن‌ها را در بخش منابع و مآخذ کتاب قید کردم؛ ولی در بخش آمار و ارقام که در کتاب به‌وفور آورده شده است و متاسفانه در منابع مکتوب یا وجود نداشتند یا اگر بود به دلیل گذر زمان نیازمند به‌روزرسانی بودند، برای ذکر آمار دقیق از اینترنت استفاده کردم که غالبا آن‌ها را از درگاه ملی آمار کشوری گرفتم.
 

شما با خلق و انتشار این اثر خود را به‌عنوان یک نویسنده نوجوان مطرح کردید. چه احساسی داشتید که در این سن و سال صاحب اثر شدید و یدک کشیدن عنوان «نویسنده» چقدر بار مسئولیت شما را سنگین‌تر کرد؟

طبیعتا هر موفقیتی هر چقدر کوچک هم که باشد، انگیزه‌ای برای ادامه مسیر است. همچنین می‌تواند تلنگری باشد و این نکته را یادآوری کند که به‌واسطه به‌دست آمدن این نتیجه، باید از یک‌سری از چیز‌های دیگر گذشت. پس لازم است که خودمان را برای رسیدن به جایگاهی که قرار است اسمش را موفقیت بگذاریم، آماده کنیم و بدانیم که هر چقدر موفقیت ما بزرگ باشد، بعد از یک مدت که گذشت یا آن را کاملا فراموش می‌کنیم یا آنقدر دچار احساس غرور می‌شویم که دست از تلاش می‌کشیم و در میسر رسیدن به اهدافمان با مشکلاتی دست به گریبان می‌شویم که ما را درمانده می‌کند!

شما در دومین دوره جایزه کتاب سال جوانان، عنوان «نوجوان برتر» را از آن خود کردید که این موفقیت بزرگی است. این عنوان چقدر شما را به ادامه نوشتن دلگرم‌تر کرد؟

من نوشتن را دوست دارم و سعی می‌کنم تا جایی که بتوانم و شرایط اجازه بدهد این مسیر را ادامه بدهم؛ ولی به‌طور کلی به جشنواره‌ها و جایزه‌ها به‌عنوان مشوق نگاه نمی‌کنم و زمانی که در چنین موقعیت‌هایی قرار می‌گیرم بیشتر به‌دنبال این هستم که اثری را که خلق کردم، ارزش‌سنجی کنم و در رقابت با آثار دیگر، جایگاه اثر خودم را از دید دیگران مورد ارزیابی قرار بدهم. چون زمانی که خودمان بخواهیم اثرمان را ارزش‌گذاری کنیم با تعصب به آن نگاه می‌کنیم و این باعث می‌شود تا از نقاط ضعفش چشم‌پوشی کنیم.

بیشتر دوست دارید در چه موضوعاتی بنویسید و چرا؟

همان‌طور که در ابتدا هم گفتم، یکی از دلایلی که باعث شد دایره المعارف را بنویسم، خلأ محتوایی بود. خلأ محتوایی که می‌گویم منظورم نبود منابع نیست، منظورم محتوایی است که همه با هر سطحی از آگاهی بتوانند از آن استفاده کنند و نیازشان را برطرف کنند؛ ولی به‌شخصه دوست دارم درباه مسائل اجتماعی و پیشرفت فردی بنویسم؛ چراکه اثری را که مثلا هم من به‌عنوان یک دانش‌آموز و هم افراد دیگر با سطوح آگاهی متفاوت بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، کمتر می‌بینیم.

نوشتن چه دستاوردها و پیامدهای مثبتی در زندگی شما داشته است؟

مهم‌ترین دستاوردی که من فکر می‌کنم نوشتن برای من داشته، وادار کردن من به خواندن بوده است. در واقع نوشتن یک توفیق اجباری را فراهم می‌کند که بیشتر مطالعه کنیم و برای اینکه قلم‌مان قدرتمند‌تر شود، بیشتر تلاش کنیم؛ زیرا زمانی که دست به قلم می‌شویم و قرار است درباره مطلبی بنویسیم مثل این‌ است که سر جلسه امتحان هستیم و اگر درس را نخوانده باشیم جوابی هم برای نوشتن نداریم!

شما اشاره کردید که برای اینکه بهتر بنویسید زیاد کتاب می‌خوانید. بیشتر آثار ایرانی می‌خوانید یا ترجمه‌ای؟

گاهی سعی می‌کنم در حوزه‌هایی که به آن‌ها علاقه دارم، کتاب‌های غیرداستانی بخوانم. البته قبلا تقریبا هفته‌ای یک جلد کتاب مطالعه می‌کردم ولی متاسفانه الان ماهانه دو جلد کتاب بیشتر نمی‌خوانم و باید بگویم در مقایسه با گذشته کمتر کتاب مطالعه می‌کنم و در حال حاضر هم ترجیحم در مطالعه کتاب، خواندن آثار نویسنده‌های بزرگ دنیاست که اغلب ترجمه هستند؛ چراکه متاسفانه فضای چاپ و نشر کتاب در کشور تحت تاثیر عواملی بیشتر به سمت پژوهش و مستندنگاری پیش رفته است که این آثار را تخصصی کرده، از این‌رو از میان این آثار، ذائقه من بیشتر با کارهای ترجمه جور درمی‌آید ولی در این میان، برخی از نویسنده‌های ایرانی هم هستند که سبک و قلمشان را دوست دارم و کارهایشان را می‌خوانم.

از میان نویسندگان ایرانی یا خارجی بیشتر از کدام نویسنده تاثیر می‌گیرید؟

نویسنده‌های زیادی را به‌خاطر سبک نوشتنشان دوست دارم؛ ولی به‌طور کلی با تعصب نویسنده خاصی را دنبال نمی‌کنم؛ چراکه شما زمانی که به‌صورت افراطی از یک نفر پیروی می‌کنید؛ به‌خصوص در بین نویسنده‌های خارجی که آثار زیادی ارائه می‌کنند، می‌بینیم تعدادی از آثار آن‌ها درخشان است ولی در برخی از آثارشان هم گاه به‌دلیل وجود خرده فرهنگ‌ها و تناقضات فرهنگی و شرایط متفاوت جامعه ممکن است که به‌جای کمک به ما باعث ایجاد رفتار و عقاید غلط در ما شوند؛ اما در میان نویسنده‌های ایرانی ایمان سرورپور را صرفا به‌خاطر نزدیکی و تعامل زیادی که با نسل نوجوان و جوان دارد، دوست دارم و سعی می‌کنم کارهایش را دنبال کنم.

برای اینکه نوشته‌های خود را از نظر کیفی و محتوایی ارتقا دهید، از کسی هم کمک می‌گیرید؟

من هر زمان می‌خواهم درباره چیزی صحبت کنم و بنویسم، سعی می‌کنم پیرامون همان موضوع کتاب بخوانم و برای اینکه ارزش کارم را بسنجم از جشنواره‌هایی که برگزار می‌شود، کمک می‌گیریم. چون فکر می‌کنم اگر در جشنواره‌ای اثر من برگزیده می‌شود یا به مرحله دوم راه پیدا می‌کند، هم به اثر من اعتبار می‌دهد و هم خیالم آسوده می‌شود. کسی که به‌عنوان داور مسئول بررسی آثار است، بدون تعارف و سخت‌گیرانه نظر خودش را اعلام می‌کند که این موضوع من را نسبت به کاری که انجام دادم، بیشتر مطمئن می‌کند.

مهم‌ترین مسائلی که در حوزه اجتماعی ذهن شما را برای پرداختن درگیر کرده، کدام هستند و آیا این مسائل در نوشته‌های شما نمود هم پیدا کرده‌اند؟

در جامعه امروز موارد متعددی وجود دارد برای پرداختن؛ ولی من بر این باورم که لازم نیست ما در قامت یک دانش‌آموز خودمان را درگیر آن‌ها کنیم، ولی فکر می‌کنم یکی از ارکان مهم هر جامعه بحث آموزش است که از دید من، آموزش ما دارد به سمتی حرکت می‌کند که باعث شده دانش‌آموزانی که وارد مدارس می‌شوند تک‌بعدی شوند! در واقع، دانش‌آموزان به‌دلیل شرایط حاکم و سنجیده‌شدن توانایی‌های آن‌ها بر اساس نمره ریاضی قید علاقه و استعداد خودشان را می‌زنند و در مسیری حرکت می‌کنند تا بتوانند با چنین شرایطی خود را وفق بدهند. البته مثال درس ریاضی، یک مثال کلی است و دوست دارم روزی را ببینم که در نظام آموزشی ما به تنوع استعداد دانش‌آموزان توجه شود و مدارس به مراکزی برای رشد افراد بر اساس توانایی‌های ذاتی و علاقه‌هایشان بدل شوند.

نویسندگی موجب عقب‌ ماندنِ شما در درس و مدرسه هم شده است؟

نوشتن صرفا یک کار تمام‌وقت نیست و این موضوع می‌تواند یکی از جذابیت‌های نوشتن باشد؛ چراکه شما هر موقع که زمان آزاد داشته باشید، در حد پنج دقیقه هم که شده، قلم را دست می‌گیرید و یک پاراگراف می‌نویسید و نیاز نیست که همیشه و به‌طور کامل وقت خودتان را صرف نوشتن کنید.

بیشتر چه ساعتی می‌نویسید؟

برخلاف خیلی از افراد که می‌گویند باید زمان نوشتن در آرامش کامل باشند و ذهنشان آرام باشد، من زمانی که ذهنم درگیر است، مشغول به نوشتن می‌شوم؛ چون در آن زمان هم می‌توانم از آب گل‌آلود درون ذهنم بهره ببرم و خلاقیتم را در نوشتن افزایش بدهم و هم بعد مدتی که از نوشتن می‌گذرد تمام آن چیزی را که به‌عنوان مزاحم ذهنی اذیتم می‌کرد، دفع کنم.

نویسندگی را ادامه خواهید داد؟

بله؛ ولی با محوریت و سبکی متفاوت با اولین اثرم. در واقع دوست دارم اثری که خلق می‌شود، محدود به جغرافیا یا قشر خاصی از جامعه نباشد و بتواند برای تعداد بیشتری از افراد جذابیت داشته باشد و مفید باشد.

الان کتابی هم در دست نوشتن دارید؟

بله؛ ولی مشخص نیست که کی آن را منتشر کنم؛ چون هنوز درگیر نوشتن آن هستم. این اثرم با محوریتی کاملا متفاوت نوشته شده و قرار است به اثری بدل شود که به خیلی از افراد کمک کند. این کتاب نتیجه سال‌ها مطالعه و چکیده‌ای از 58 کتابی است که در این حوزه از نویسنده‌های بزرگ مطالعه کرده‌ام و از همه مهم‌تر برای دانش‌آموزان، دانشجویان و همه کسانی که در پی رسیدن به هدفی هستند، مفید است.

سخن پایانی؟

کتاب بخوانیم، به هم کتاب معرفی کنیم و به هم کتاب هدیه بدهیم و با این کارمان این فرهنگ والا را در جامعه ترویج بدهیم؛ چراکه کتاب خط بطلانی است بر تمام ندانستن‌های ما. کتاب زمینه‌ساز افزایش آگاهی ماست و پیوند‌دهنده عقاید نسل‌ها، فرهنگ‌ها و طرز فکر‌های مختلف به هم است. در برهه زمانی که ما داریم در آن زندگی می‌کنیم به‌دلیل فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و پرسه زدن مردم در این فضا با مطالب و نوشته‌هایی مواجه می‌شوند که از قبل و بعد و گاه هدف نویسنده از نوشتن آن اطلاعی ندارند و اغلب دچار کژفهمی می‌شوند و برداشت اشتباهی از این مطالب می‌کنند، در نتیجه در جایی که مناسب نیست از آن‌ها استفاده می‌کنند و به این طریق اطلاعات و سواد خود را زیر سوال می‌برند! بنابراین باید سعی کنیم از اطلاعاتی که در زمینه‌های مختلف در این فضا به دست می‌آوریم به‌عنوان قطب‌نمایی برای رسیدن به آگاهی استفاده و با اتکا به این اطلاعات برای دانستن بیشتر به منابع دیگر هم رجوع کنیم.  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها