وظیفه پژوهش، گذر از مرزهای بسته و تکراری ذهن مردم معمولی و ایجاد معبرها و مسیرهایی است که با نگرشی متفاوت و مبتنی بر خلاقیت، چرخه ملالآور و تکراری زندگی را به هم میریزد و طرحی نو در میاندازد. از این رو، بار سنگینی بر دوش پژوهشگران میافتد و آن درنوردیدن مرزهای نو و کاویدن شیوههای جدید و متفاوت برای عملکردهای گذشته است.
همانطور که جامعه به صنعتگر، کشاورز، اندیشمند، خدمتگزار و سایر مشاغل و تخصصها نیاز داشته و به آنها مسئولیت داده، برای توسعه زندگی و تغییر مسیر تکراری جامعه نيز وظیفهای تخصصی و خطیر تعریف کرده و آن را به پژوهشگران از طريق کشف مرزهای جدید دانش سپرده است. بر این اساس، وظیفه پژوهش، فرارفتن از مرزهای بسته و تکراری ذهن مردم معمولی و ایجاد معبرها و مسیرهایی است که با نگرشی متفاوت و مبتنی بر خلاقیت، چرخه ملال و تکرار زندگی را به هم میریزد و طرحی نو در میاندازد. از این رو، بار سنگینی بر دوش پژوهشگران می افتد و آن درنوردیدن مرزهای نو و کاویدن شیوههای جدید و متفاوت برای عملکردهای گذشته است تا بهره وری بالاتری را حاصل کنند. در جامعه نوین، مهمترین نهادی که وظیفه پژوهش بر عهده آن گذاشته شده دانشگاه است. دانشگاه نیز این وظیفه را به اهالی دانشگاه یعنی اساتید و دانشجویان محول کرده است. یک گروه پژوهشی که حول محور یک پایان نامه یا رساله دانشگاهی و متشکل از استادان و دانشجو شکل میگیرد،
بار مسئولیت حرکت جامعه به سمت مسیرهای جدید و شکافتن مرزهای گذشته علم و فناوری را بر دوش میکشد. وظیفهای بس خطیر که نیازمند رهبری خردمندانه و مسئولیتپذیری موشکافانه است و هر جامعهای که این جایگاه را محترم بشمارد، قطعاً توسعه و توانمندي آن در عصر جديد محرز خواهد شد. این وظیفه و رسالت ملزوماتی دارد و تنها در صورت دقت در ذات و ترسیم درست جایگاه آن در جامعه است که میتواند مدعی راهبری بوده و ملبس به جامهي مسئولیتپذیری جامعه باشد. خلاصه این رسالت و جایگاه اين است که قرار داریم جامعه را دائم در مسیر توسعه و رشد پیش ببریم و برای این گامهای کلان، تمامی گامها و اقدامات علمی و پژوهشی ما پر اهمیت تلقی شده و باید همراستا با این راهبرد کلاننگرانه تعریف شوند.
پس هر پایاننامه یا رسالهای که در دانشگاهی کوچک و دورافتاده هم تعریف میشود، ناخودآگاه این رسالت مهم یعنی حرکت دادن و پیش بردن مرزهای دانشی جامعه را با خود حمل میکند. لازمه چنین رویکردی آن است که تک تک اعضای گروه پژوهشی پایاننامه یا رساله یعنی استادان راهنما یا مشاور و دانشجو و در مرحله آخر داوران و نمایندگان تحصیلات تکمیلی، این رسالت را به شعاری ماندگار و دائمی تبدیل کنند و از زمانی که نطفه پژوهش بسته میشود تا هنگامی که آخرین کف و سوت و تبریک برای دفاع موفقیتآمیز یک دانشجو به گوش میرسد همواره نصبالعینشان باشد.
برای ترسیم چنین حالت متعالی از پژوهش نیازمند معیارها و شاخصهایی هستیم که ممکن است هر کسی بر اساس دانش، شناخت و اولویتبندی خود یک شاخص را پیشنهاد بدهد. بنده هم شاخص خودم را دارم که خیلی ساده اما برایم راهبردی است. شاخص ارزیابی من برای پیشبرندگی و مرزشکافیِ دانشیِ یک پژوهش دانشگاهی، مقدار پرسشهایی است که برای استادان پیش میآورد و نه دانشجو. اگر پایاننامهای در دانشگاه تعریف شود و تمامی پرسشهایی که در مسیر پژوهش برای دانشجو پیش میآید قابل پاسخگویی توسط استاد راهنما یا مشاوران باشد، به این معنی است که آن پایاننامه در دایره دانشی اساتید بوده و حرف جدیدی برای گفتن ندارد.
ابهامها، پرسشها، دشواریها و احیاناً بنبستهایی که در مسیر کار پژوهشی پیش میآید، مهمترین انگیزه و عامل کنکاش علمی و مطالعه عمیق است تا پاسخها یا راهحلهایی یافته و مسیر جدید یا کشفی نوین را به عنوان محصول پایاننامه به جامعه عرضه کند. تا پرسشِ برآمده از مطالعه و مشاهده علمی در بین نباشد، اقدامات پژوهشی برای رفع چالشها و پاسخها پدید نمیآید. این پرسشها و چالشها نه فقط برای دانشجو که باید برای کل گروه پژوهشی یعنی استاد و دانشجو مطرح شده و تلاش جدی و عمیق دانشجو و درگیر شدن اساتید و راهنماییهای مبتنی بر دانش و تجربه آنها بتواند به نتایج نوین یا متفاوت از آنچه تا کنون بوده و مبنایی علمی دارد منتج شود.
بنابراین، پایاننامهای در عرصه علم و تخصص، ارزشمند و مرزشکاف به شمار میآید که برای استادان نیز پرسشها و ابهامهایی پدید آورد و مسیر را برای یادگیری و دانشورزی آنان فراهم سازد. یعنی هم استاد و هم دانشجو در موقعیتی قرار بگیرند که کنکاش علمی دانشجو به مرحلهای برسد که خود نتواند به پرسش و مساله پژوهشی پاسخ بگوید و هنگامی که از اساتید خود استمداد میطلبد آنها نیز امکان پاسخگویی معمولی و سرراست نداشته باشند و جواب پرسش و چالش آنها فقط به مدد پژوهشگری عمیق حاصل شود و دانشجو و استاد به یک مقدار درگیر پژوهش و آموختن شوند و از قِبل چنین کارِ علمی است که کشفیات و دستاوردهای نوین علمی و آموختنی که هدف اصلی دانشجو و وظیفه هر استادی است حاصل میآید.»
نظر شما