ماهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی «فکه» در جدیدترین شماره خود در بخش کتابنامه به معرفی سفرنامهای از سفر آزادگان از حرم امام خمینی(ره) تا حرم امام رضا(ع) با عنوان «نسیمی از بهشت» پرداخته است.
همچنین «حمزه مدافعان حرم»، «بنویس حمید و بخوان حمزه»، «دزدی حقیقی افکار در فضای مجازی»، «هرکه دارد هوس کربوبلا بسمالله»، «خوش آن چاهی که آب از خود درآید»، «حقیقتِ مجاز، مجازِ حقیقت»، «دانشجوی تراز انقلاب»، «توطئه، مقاومت»، «دوباره حر»، «مرغ آمین»، «اسلام را بیشتر از او دوست دارم» و «از قفس پریده» هم از دیگر مطالبی هستند که در ماهنامه «فکه» به چاپ رسیدهاند.
این مجله در بخش کتابنامه نیز به معرفی تازههای نشر دفاع مقدس مانند «نسیمی از بهشت»، «منشور پاکی و خدمتگزاری»، «هزارشب و یک شب» و «راز ماندن» پرداخته که در ادامه بهصورت اجمالی با موضوع این کتابها آشنا میشویم.
«نسیمی از بهشت»
این کتاب، سفرنامهای از سفر آزادگان از حرم امام خمینی(ره) تا حرم امام رضا(ع) است. نویسنده طی مصاحبههای متعدد برخی از خاطرات آزادگان را در بخشهای مختلف آورده است. در اولین سفر در بیست و نهم تیر سال 1374 گروهی از آزادگان به سرپرستی حاج سیدعلیاکبر ابوترابی، پس از زیارت حرم امام خمینی(ره) پیاده عازم زیارت مشهد مقدس شدند. روز یکشنبه پانزدهم مرداد همان سال به زیارت مرقد امام هشتم نایل آمدند.
کتاب «نسیمی از بهشت» در هفت فصل با عناوین «عابران مسیر وفا»، «کمیته مشترک»، «معلم انقلابی»، «عشق صادق»، «از حرم دوست تا حریم یار»، «جانسخت» و «گدایان سامره» به نگارش درآمده است.
گزیدهای از کتاب: بعد از صبحانه به راه افتادند. هر چه روز بالا میرفت، گرما چهره خود را بیشتر نشان میداد. عرق از سر و روی رهروان جاری شده بود. آنها اهمیت نمیدادند و با پاهای تاولزده و صورت سوخته، عرقریزان یا رضا یا رضا میگفتند و دل راه را میبریدند و جلو میرفتند.
کتاب «نسیمی از بهشت»، تألیف صفر عبدالملکی در 328 صفحه، شمارگان 3500 نسخه از سوی انتشارات پیام آزادگان روانه بازار نشر شده است.
«منشور پاکی و خدمتگزاری»
این کتاب به نوعی روزشمار از دوران اسارت مرحوم حجتالاسلام علیاکبر ابوترابی فرد است و 230 متن از پیامها و سخنرانیهای او را دربر دارد.
کتاب در چهار فصل به بررسی خاطرات و زندگی حجتالاسلام والمسلمین ابوترابی درزمان اسارت و در اردوگاههای عراق میپردازد، فصل اول این کتاب به بیان خاطرات سید آزادگان در اردوگاه موصل چهار، فصل دوم اردوگاه موصل دو، فصل سوم اردوگاه تکریت پنج و فصل چهارم اردوگاه تکریت 17 پرداخته و مجموعه خاطراتی است که عبدالمجید رحمانیان به گردآوری و تدوین آنها در این کتاب همت گمارده است.
این کتاب، از آنجا که بههمت یکی از آزادگان و همبندان مرحوم ابوترابی تدوین شده است، یکی از کاملترین مجموعههایی است که تاکنون از سیره حجتالاسلام والمسلمین سید علیاکبر ابوترابی منتشر شده است، پیش از این نیز کتابهایی در خصوص تبیین وجوه شخصیتی سید آزادگان منتشر شده بود که به جامعیت «منشور پاکی و خدمتگزاری» نبوده است. تدوینگر این کتاب بیش از هشت سال از عمر خود را در اردوگاههای عراق سپری کرده و در این مدت در برخی از اردوگاهها همراه و همبند سید آزادگان بوده است.
گزیدهای از کتاب: آنچه انسانها از آن رنج میبرند، بیعدالتی است و آنچه مشتاق آن هستند خدمتی است که از طرف انسانها به آنها عرضه میشود. خدمت به انسانها از دیدگاه هر مکتبی و هر جامعهای ارزشمند است. خدمتگزاری به بشریت نه به عدهای خاص، واضح است که هر کس به خانواده خودش خدمت میکند. خدمت به انسانها و انسانیت مهم است، چه ایرانی و چه غیر ایرانی.
کتاب «منشور پاکی و خدمتگزاری»، تألیف سیدعلیاکبر ابوترابی و گردآوری شده توسط عبدالمجید رحمانیان در 1192 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه از سوی انتشارات پیام آزادگان منتشر شده است.
«هزار شب و یک شب»
این کتاب، بیان خاطرات یکی از «آزادگان» از «دوران اسارت» در عراق است. در این نوشتار ضمن ارائه تحلیلی کوتاه از جنگ تحمیلی و علل وقوع آن، مشاهدات نویسنده به عنوان یک آزاده از اردوگاههای رژیم بعثی عراق منعکس شده و ویژگیهای آزادگان ایرانی و روحیه صبر و مقاومت آنان در قالب خاطراتی از دوران اسارت به تصویر کشیده شده است. نویسنده ضمن تصویرگری رنج اسارت و وضعیت اسفبار اردوگاههای عراق برخی از وقایع که در این اردوگاهها رخ داده را نقل کرده و به شهادترسیدن برخی از آزادگان بر اثر شکنجه و درسهای ایثار و اخلاص از عملکرد آنان را گزارش کرده است.
این کتاب، خاطرات بیژن کریمی، آزاده شهرکردی است که با پای راستی که از زانویش گلوله خورده بود و کتفی که آن هم از گلوله دشمن بینصیب نمانده بود، به اسارت درمیآید و در حالی که چند روز از مجروحیت و بیهوشیاش میگذشت و قاعدتاً باید از خونریزی یا گرسنگی و تشنگی تلف میشد، اما خواست خدا بود که زنده بماند. در همان لحظات اول اسارت یک سرباز جوان عراقی نارنجکی به سمتش پرتاب میکند که به شکل تصادفی تنها چند ترکش نصیب بیژن نمیشود. همینطور چند روز بعد، یک افسر بعثی به قصد زدن تیر خلاص، گلولهای به او شلیک میکند که به دست وی برخورد میکند. بیژن کریمی سال 1366 در عملیات والفجر 10 به اسارت دشمن بعثی درآمد. سالهای اسارت این آزاده در زندان الرشید، اردوگاههای تکریت 11 بهعنوان مفقودالاثر سپری شد.
گزیدهای از کتاب: یکی از سربازهای عراقی نزدیک کامیون رفت و در عقب کامیون را باز کرد. پایین پرید و با سرباز دیگر، یکی سر و دیگری پای جنازهها را میگرفتند و با شمارش یک دو سه، پیکرها را به داخل کامیون پرتاب میکردند. خیلی دردناک و رنجآور بود. با دیدن این صحنه، گرسنگی، تشنگی، گرما، رنج و درد خودمان را فراموش کردیم. با بیرحمی تمام، همانند اینکه کیسه باری را به داخل کامیون بیاندازند، این جنازهها را که در غربت و اسارت با رنج بسیار شهید شده بودند، اینگونه داخل کامیون میانداختند.
خدایا! اینها چه کسانی هستند؟! سربازان عراقی چنان قهقهه میزدند، انگار مسابقه پرتاب گذاشته بودند. وقتی به جمع خودمان نگاه کردم، دیدم هرکدام از بچهها همانطور که سر جای خود بیحال روی زمین افتادهاند، فقط اشک میریزند، کسی حرف نمیزد.
کتاب «هزارشب و یک شب»، تألیف بیژن کریمی در 356 صفحه با شمارگان 2 هزار نسخه از سوی انتشارات پیام آزادگان منتشر شده است.
«راز ماندن»
این کتاب، خاطرات خودنگاشت جانباز و آزاده خراسانی (بیرجند)، حسین طحان است. این خاطرات از زمان اعزام به جبهه آغاز شده و تا زمان آزادی و در 38 موضوع به نگارش درآمده است. حسین طحان سال 1362 در عملیات خیبر به اسارت درآمد. سالهای اسارت این آزاده در اردوگاههای موصل 4 و 2 سپری شد.
گزیدهای از کتاب: یک روز عصر، خبری در اردوگاه پیچید که میخواهند اسرا را بیرون اردوگاه ببرند و از قفسه سینه آنها عکس بگیرند. همه خوشحال بودند از این که بعد از چند سال بالاخره فضای بیرون را میبینند و هوای آزاد را استنشاق میکنند. نوبت بیرون رفتن که شد، هر 10 نفر اسیر را از مچ دست به همدیگر بستند و چشمها را با چشمبند پوشاندند. یک نفر سرباز، فرد جلویی را هدایت میکرد و 9 نفر دیگر بسته به هم پشت سر او حرکت میکردند. وقتی آخرین در را رد کردیم به فضای آزاد رسیدیم. هوای آزاد را استنشاق کردیم، اما افسوس که هرگز جایی را نتوانستیم ببینیم. یک نفر، یک نفر همچنان با چشم بسته داخل اتاقک سیار میرفتیم و بعد از عکس گرفتن بلافاصله به داخل اردوگاه برمیگشتیم. این بود نحوه مداوای اسرای ما. در این میان تنها ذکر خداوند دوای دردمان بود.
کتاب «راز ماندن»، تألیف حسین طحان در 132 صفحه از سوی انتشارات پیام آزادگان روانه بازار نشر شده است.
نظر شما