ترجمه رمان «دردسر» انتخاب خود شما بود یا پیشنهاد نشر پیدایش؟
ترجمه دردسر پیشنهاد دوستان خوب نشر پیدایش بود. این کار نخستین تجربه من در ترجمه یک اثر نوجوان بود و ترجیح دادم از تجربه پربار دوستان خوب پیدایش، كه در حوزه نشر كودک و نوجوان جزو ناشران خوشنام و موفق هستند، استفاده کنم. البته كه پیشتر دو رمانِ «فعلاً خوبم» و «جنگ چهارشنبهها» از نویسنده «دردسر» در همین انتشارات منتشر شده بود و میتوانم بگویم نشر پیدایش با شناخت و آگاهی به ترجمه آثار نویسندهای پرداخته بود که جوايز معتبری همچون جایزه نیوبری و جایزه ملی کتاب آمریکا را از آن خود کرده است.
هنری، قهرمان رمان است، نوجوانی که به لحاظ شخصیتی با پدرش تفاوتهای زیادی دارد. بزرگترین ويژگی هنری چیست؟ آیا هنری را میتوان نماینده نوجوانان و جوانان امروز دانست؟
به گمانم مهمترين ويژگی هِنری همان تلاشی است که برای تغییر و بهتر شدن انجام میدهد. خب باورهای پدر و رفتارهای برادر بزرگش پيش چشم اوست و او در طول داستان تلاش میكند بر آنها خط بطلان بكشد. در خصوص بخش دوم سؤال شما، اينكه آيا میتوان هِنری را نماينده نوجوان امروز دانست، بايد بگويم نماينده همه نوجوانان خير. البته كه من نمیتوانم بگويم كه شناخت كاملی از خصوصيات نوجوانان امروز میدانم و در اين زمينه هم مطالعهای نداشتهام، اما قطعاً نماينده نوجوانانی در كلاس اجتماعی و فرهنگ خانوادگی خود است. خب خانواده او پيشينه 300 سالهای دارند، حتی خانهشان چنين قدمتی دارد، پدرش آدم موفقی است، برادرش قهرمانی بزرگ در آن منطقه است و اين ويژگی برادر باعث شده كه بهنوعی بر هِنری سلطه داشته باشد.
تعادل ماجرا با تصادف برادر هنری، فرانکلین به هم میخورد، آیا میتوان این تصادف را ابزاری جهت تحول هنری به شمار آورد، در واقع یک جور کاتالیزور یا پیشبرنده داستان؟
دقيقاً همينطور است. زندگی آرام و بیدغدغه و بدون كمبود خانواده اسميت بعد از اين تصادف به هم میریزد، پدری كه هر صبح به شركتش میرفته، ديگر از خانه بیرون نمیرود؛ مادر کمحرف میشود؛ خواهر بهندرت پايش را از اتاق بیرون میگذارد. همه اينها هِنری را به فكر وا میدارد و تلاش میكند با صعود به قله كاتادين بر بسياری از باورها و رفتارها خط بطلان بكشد و زيست اخلاقی و سالمتری را تجربه كند.
رؤیای هنری، یعنی صعود به کوه کاتادین به همراه برادرش فرانکلین، با تصادف برادرش از بین میرود. اما اتفاق بزرگتری در انتظار هنری است، آیا میتوان این سفر را سفری جهت تعالی روح و به نوعی کاتارسیس هنری دانست؟
كاملاً. در پاسخ به سؤال قبلی گفتم كه اين سفر، هِنری را به شناخت تازهای از خود، خانواده و جهان رهنمون میكند. او قرار بوده با برادرش به اين كوه صعود كند، گرچه برادرش هميشه با طعن و نيش و كنايه، ترديد خود را از توانايی هِنری برای انجام چنين كاری بيان میكرده است. اما هِنری قدم در اين راه میگذارد و با رفتن به دل دردسر، معنای تازهای از زندگی فرا میگيرد.
نظر شما