قصهها به خودی خود خواندنی و مستقل هستند و اگر کسی روایات مربوط به پیامبر (ص) را نداند ممکن است متوجه پیوند این قصهها با زندگی ایشان نشود. اما اگر بداند داستان کیفیتی دیگری برای او خواهد داشت و دری به روی او باز میشود برای سفیدخوانی بیشتر و فهم و غور کردن در بخشهای نگفتهای که در برخی از داستانها تنها اشارهای گذرا شده است. خودبسندگی این داستانهای کوتاه با حفظ پیوند به روایات گذشته از ویژگیهای مثبت و بارز «بوی گرم شکوفههای بادام» است.
از نکات قابل توجه دیگر داستان، رنگارنگی فضاها و موقعیتهای انتخاب شده برای روایت است. اغلب داستانها در بسترهایی روایت شدهاند که دمدستی نیستند و پیداست نویسندگان آگاهانه سعی در خلق فضایی داشتهاند که خود ارزش افزوده برای قصه باشد. روایت ماجرا در روستایی دورافتاده و دوران شاه و ترس از ساواک، روایتی در کشور بوسنی و هرزگویین و رخداد در خانهای که عدهای مسلمان از ترس حمله صربها در آن پناه گرفتهاند، چالش نسلها و شکاف بین دو نسلی که روایت خودشان را از دین دارند، مهاجری در آنسوی آبها که شاهد حادثه تروریستی پس از جشنی بود که داعشی با راننده کامیون به صفی از مسلمانان زد، فضای ارباب و رعیتی و ماجراهایی که پس از کشف معدنی در روستا رخ میدهد، داستانی با حال و هوای دهه پنجاه و شصت و روایتهایی بر محور فرهنگ کوچه و سبک زندگی مختص آن زمان و... فضایی متنوع برای مخاطب خلق میکند و باز هم او را به سفیدخوانی متفاوت ارجاع میدهد، قلابی میاندزد برای مخاطب کنجکاوی که میخواهد سر از دنیاهای متفاوتی دربیاورد و اگر کمتر از ماجرای جنگ صربها و مسلمانان میداند برود پی خواندن درباره این موضوع تا بیشتر درک کند که چطور همسایهای همسایه خود را میکشد چون مسلمان است یا مردان را برای کشتن همان اتوبوسی میبرد که تا چندی قبل سرویس مدرسه بچههایشان بوده است... تا حال جماعتی که در یک خانه ویلایی پناه گرفتهاند بهتر درک کند و به معنایی فراتر از قصه برسد. همینطور ماجرای داعش که پایش به فرانسه هم رسید، جایی به ظاهر امن که مردمش شاید هرگز نام داعش را ندانند و خبر نداشته باشند که دولتمردان کدام کشورها پشت جانیانی به نام داعش هستند و روزی هم میرسد که پای موجود عجیبالخلقه و درندهخویی که تغذیه کردهاند به خانه امن آنها هم برسد و در جشن روز ملی فرانسه یک کامیون در شهر نیس در جنوب این کشور به جمعیت شاد حمله کند... با خواندن این قصه ماجرا از تیتر روزنامه که فراری و فراموششدن جزو ذاتش است، فراتر میرود و در ذهن مینشیند و چه چیزی برای یک قصه از این بهتر. اصلا رمان و داستان است که تاریخ را از کتابهای تاریخ بیرون میکشد و به مردم نشان میدهد و همین ماندگاری آن را بیشتر میکند، بهویژه اینکه بستری برای همذاتپنداری بیشتر فراهم باشد. البته زاویه روایت در این قصه این بستر را فراهم نمیکند؛ اما کار خودش را برای در ذهن ماندن این واقعه به انجام میرساند.
وجه مشترک و قابل توجه همه این قصهها موقعیتی است که مظلوم یا مظلومانی تحت یک دیکتاتوری هستند و انواع دیکتاتوری را بهواسطه متفاوت بودن زمان و مکان روایت و کشورهای مختلف نشان میدهد. برگردیم به هدف اصلی و بهظاهر محور جمعآوری قصهها که ایدهگرفتن از فرازهایی از زندگی حضرت محمد (ص) است؛ فرازهای متفاوتی که در اینجا هم تلاش برای پرداختن به ابعاد مختلف مشهود است تا در نگاه کلی مجموعه داستانها دچار تکرار و ملال نشوند. این فرازها هم برگرفته از روایات و احادیثی از پیامبر اسلام است و همچنین داستانهایی که برای حضرت رخ داده و مشهور است؛ از تنیدهشدن تار در دهانه غار و لانهکردن کبوتر تا حدیثی که شغلی را تایید میکند که ممکن است برای عده زیادی هنوز هم تابو باشد؛ و انتخاب این روایت از این جهت درخور توجه است که ابعاد رحمانی پیامبر را نشان میدهد و اینکه او پیامبر رحمت است و برخلاف چیزی که برخی از روی خرافه یا تعصب از او ساختهاند، نرمخو و مهربان و ذوابعاد بوده است.
در نهایت اینکه خلق یک داستانی که در درجه اول داستانی باشد با تمام شاخصههای داستانی که جذاب باشد و مخاطب را پس نزند و تبدیل به گزارش و بیانیه نشود و در عین حال هم خواننده را هم به تاریخ زمان پیامبر ببرد و هم برهههای تاریخی کشور خودمان و کشورهای دیگر و درونمایههای متعددی هم داشته باشد، چندان ساده نیست اما در اغلب قصههای این مجموعه داستان رخ داده است و از این حیث میتوان آن را اثری درخود توجه قلمداد کرد.
«بوی گرم شکوفههای بادام» به قلم جمعی از نویسندگان جوان است. مجید قیصری یازده قصه از داستانهای برگزیده جشنواره خاتم را که هر سال با محوریت حضرت رسول(ص) برگزار میشود، انتخاب کرده و مجموعه توسط نشر سوره مهر منتشر شده است؛ «پشت در کسی نیست»، «به شتر نظر کن»، «رستگاری اجباری»، «فرشتگان بوی گل سرخ میدهند»، «یل کورد»، «بوی گرم شکوفههای بادام»، «مه رقیق صبح»، «پارکلیت»، «گلاب میرزا اولنگ»، «خشک آوی» و «غروب آتش» عنوان داستانهای این مجموعه است که به ترتیب زهرا کاردانی، مجید قیصری، علی آرمین، فائضه غفارحدادی، محیا حلاجی، مرتضی فرجی، مهدیه جلالی، معصومه صفاییراد، فاطمه جعفری، نجیبه فیروزی و الهه طاهریان آنها را نوشتهاند و در 138 صفحه و به قیمت 45هزار تومان به چاپ رسیده است. اگر دوست دارید داستانهایی بخوانید که هم شما را به درون خودتان هدایت کند و هم ببرد به مکانها و تاریخهای دور، این مجموعه داستان کوتاه پیشنهاد خوبی است.
نظر شما