به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اشرف بروجردی، حجتالاسلام محمود دعایی، محمدحسن سمسار، علیاشرف صادقی، محمدجواد حقشناس، علی آل داوود، علی بهرامیان، علی میرانصاری، عنایتالله مجیدی و علی همدانی از حاضران در مراسم تشییع پیکر آذرتاش آذرنوش بودند.
آذرتاش آذرنوش با آثارش جاودانه خواهد ماند
در ابتدای مراسم کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، در سخنانی گفت: امروز روز تودیع از بزرگمردی است که از سال ۱۳۶۴ به کاروان دائرةالمعارف بزرگ اسلامی پیوست و مستمرا در مرکز حضور یافت. آذرتاش آذرنوش از مشایخ و اصحاب قدیمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود. اگر افرادی مانند او نبودند، هرگز این مرکز به اهداف خود نمیرسید. او از مشایخ و اصحاب قدیمی مرکز دائرةالمعارف اسلامی و ۳۶ سال همراه ما و جزء اولیها بود. در مدت حضور خود، آثاری پدید آورد که هر یک برگ زرینی بود و غیر ممکن است دیگر بتوانیم همسنگ وی را بیابیم.
رئیس دائرةالمعارف بزرگ اسلامی افزود: هنگامی که خبر درگذشت وی را که شنیدم، طبیعی است که به شدت متأثر بودم و فقدانش برایم سخت بود، در عین حال صرف نظر از عواطف ناشی از دوستی بلند مدت با وی، فکر کردم حال چه کنیم و چه کسی میتواند جانشین او باشد. ما تازه در نیمه راه هستیم. بزرگان زیادی از اینجا رفتند، ایرج افشار، زرینکوب، زریاب خویی، احمد تفضلی و عنایت الله رضا، محمدحسن گنجی، داریوش شایگان و ... بزرگانی که چهرههای بینالمللی بودند و فراتر از دایره ملی ما شهرت علمی داشتند. آنها به اینجا آمدند و این حرکت بزرگ فرهنگی را حمایت کردند. به وسیله همین آقایان بود که ما توانستیم مرکز دائرةالمعارف را به اینجا برسانیم.
او ادامه داد: امیدوارم همه مشکلاتی که در فرا راه ما هست با کمک خداوند متعال پشت سر بگذاریم. ما تصمیم قطعی داریم تا این راه را تا آخرین نفس به سرانجام برسانیم. به سهم خود از این تصمیم رویگردان نخواهد شم زیرا این مسیر آنقدر شیرین و افتخارآفرین است که من عاشقانه به دنبال آن هستم. تمام اصحاب دائرةالمعارف نیز همه همینطور بودند و هستند. برای کسانی که هستند آرزوی طول عمر داریم و یاد کسانی را که رفتهاند، گرامی میداریم، آنها در آثارشان جاودانه خواهند ماند.
وی در خاتمه افزود: به فرزندان ایشان و خصوصا همسرشان که در نهایت فداکاری و آنطور که شایسته بزرگمردی مانند شادروان آذرتاش آذرنوش بود پرستاری کردند، از طرف خود و اصحاب دائرةالمعارف تسلیت عرض میکنم و امیدوارم بتوانیم آنطور که شایسته این مرد بزرگ است خاطره وی را حفظ و آثارش را منتشر کنیم.
آذرتاش آذرنوش یک ایرانی اصیل عاشق این سرزمین بود
سخنران بعدی مراسم ژاله آموزگار، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، در رثای استاد آذرنوش اینچنین گفت:
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت / دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
چه دوران غمانگیزی، هر روز یک خبر ناگوار، هر دم اندازه از دست دادن عزیزی و این بار شاهد سفر بیبازگشت آذرنوش عزیز هستیم. استادی دانشمند و برجسته، محبوب صاحب قلم که در درازای عمرش آموخت و آموزاند، قلم زد، بر دانستهها افزود، گرهها گشود، و همیشه مهر این سرزمین را دل پاس داشت. و برای بسیاری از ما دوستی بود بسیار نازنین، دوست داشتنی، مهربان وخوش خلق و من چون دیگر دوستان درمانده که چگونه بر یک دوستی با سابقه در حدود پنجاه و پنج سال نقطه پایان بگذارم.
وی ادامه داد: نمیدانم چرا بعد از بیش از نیم قرن خاطره اولین دیدارم را با او فراموش نکردهام. در دوران دانشجویی در پاریس در رستوران دانشجویی او را به همراه همسرش دیدم. جوانی خوش سیما، خوش لباس، خوشرو. دوست مشترکمان بعد از معرفی گفت که وی دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات عرب هستند و بسیار موفقاند. این دانشجوی موفق دکترا گرفت. به ایران برگشت، استاد موفق دانشکده الهیات دانشگاه تهران شد، جانی تازه به آموزش زبان عربی بخشید یا یک دنیا نوآوری.
عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به خاطراتش گفت: نه موفعیت غمانگیز فعلی ایجاب میکند و نه حوصله غمگین این مجلس که من به شرح طولانی تک تک آثار درخشان این عزیز بپردازم، از کدام بگویم؟ از ترجمه فتوح البلدان و از کتاب راهنمای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی سخن به میان آورم؟ به ترجمه تاریخ ادبیات عرب او اشاره کنیم و یا به فرهنگ تخصصی سه زبانه او بپردازم، یا به ترجمه موسیقی کبیر او اشاره کنم که مادة المواد بسیاری از درسهای باشد؟ فرهنگ معاصر عربی او را کدامیک از ما هست که در کنار میزکارمان نداشته باشد همه میدانیم و اشاره شد که نزدیک به دویست مدخل مشکل و مهم دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به قلم توانای او به رشته تحریر درآمده است ما ابن مقفع را بار دیگر با او شناختیم، شاهکار دیگر او، چالش میان فارسی و عربی، پاسخگوی بسیاری از نادانستهها شد و تداوم فرهنگ پایدار سرزمین نان را بیشتر نمایان ساخت.
وی ادامه داد: و سرانجام از کتاب تاریخ چوگان او باید بگویم و تلاشی که او و یارانش کردند تا این بازی تاریخی که میدان نقش جهان ما با آن جاودانه شده است به نام ایران ثبت یونسکو گردد . در این راستا گفتنی بسیار است و افتخار کردنی. اما از همه اینها که بگذریم آذرتاش آذرنوش یک ایرانی اصیل عاشق این سرزمین بود. او بعد از تحصیلات با وجود این که امکان ماندن در آن دیار برایش فراهم بود ترجیح داد به ایران بازگردد، در ایران بماندريال خانوادهاش را در ایران تشکیل داد و فراست که از زندان برومندش در خاک ایران به دنیا آیند. او با همسر فداکارش در فضایی کاملاً ایرانی ترجیح داد. در محلهای سنتی در خانهای سنتی و در فضایی که از هر گوشه آن بوی ایران و هنرهای ایرانی به شام میرسد زندگی کند.
آموزگار درباره زیست آذرنوش گفت: او عاشق زندگی بود و آن طور که دلخواهش بود زندگی کرد. خوشحال بود که پایش را بر روی خاک این سرزمین میگذارد. دانشجویان این سرزمین را آموزش میدهد و برای مردم این سرزمین اثر میآفریند. او صادقانه خدمت کرد و دین خود را به این سرزمین و مردمان آن با تمام وجودش پرداخت. چه سدهای بود این سدهای که چنین شخصیتهایی در آن بالیدند. عمر سازندهاش به سررسید و غمگین از دست دادنش هستیم. ولی بر دوستان رفته زچه افسوس میخوریم، ما خود مگر قرار اقامت نهادهایم.
آذرنوش فردی کاملا منحصربهفرد در حوزه آکادمیک بود
در ادامه مراسم احمد پاکتچی، مدیر بخش علوم قرآنی و فقه و حدیث مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ضمن اشاره با سابقه شاگردی در محضر استاد آذرنوش گفت: 32 سال در خدمت استاد آذرنوش بودم و آموختم و برای بنده بسیار دور از تصور بود که امروز بتوانم در چنین مجلسی صحبت کنم. عرض تسلیت دارم خدمت خانواده محترم آذرنوش، عرض تسلیت دارم خدمت خانواده بزرگ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و عرض تسلیت دارم خدمت جامعه فرهیختگان ایرانی که چنین عزیز بزرگواری را از دست دادند. در همین مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی سالهایی را به یاد میآورم که اتاق ما در نزدیکی محل استقرار آذرنوش بود و چه فرصتی برای ما بود که از محضر وی استفاده میکردیم.
این عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی افزود: در این مجلس و مجالس دیگر بارها گفته شده که ما با شخصیتهای ماندگاری در عالم علم مواجه هستیم که چراغ همیشه فروزان هستند و بعد از درگذشت همچنان برکات وجودی آنان ادامه دارد. همواره در ذهن خود مرور میکردم که این با چه مکانیزمی اتفاق میافتد و چگونه امکان دارد یک نفر بعد از درگذشت همچنان منشاء فیض و برکت برای جامعه مخاطب خود باشد. پرداختن به این موضوع نوعی میثاق و تعهد به این است که ما راه این عزیز را ادامه خواهیم داد. به خصوص در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در کار بزرگ و سترگی که قطعا آذرنوش یکی از اصلی ترین بنیانگذاران این جریان علمی بودند و ما انتظار داریم این جریان علمی تا قرنها ادامه داشته باشد. آنان که درباره علت و معلول صحبت میکنند میگویند گاهی ما از علت به معلول پی میبریم و گاهی از معلول به علت، بنده میخواهم اشارهای کوتاه داشته باشم از یک معلولی به سمت علت، صحبت از بیش از 200 مقاله دائرةالمعارفی و دهها کتاب و مقاله دیگر از آثار استاد دکتر آذرنوش شد که اینها خوانده میشود و دانشجویان بسیاری وی پرورش دادند، که اینک مشغول تحقیق و تدریس هستند و آن مسیر را ادامه میدهند ولی قدر مسلم وقتی میخواهیم مسیر یک دانشمند تحولساز و بنیانگذار مانند استاد دکتر آذرنوش را ادامه دهیم قبل از هر چیزی باید بدانیم که او کیست چه کاری انجام داده است و اگربخواهیم آن کار را ادامه دهیم چه باید کنیم. اگر ندانیم یک دانشمند دقیقا چه کاری انجام داده من نمیدانم ادامه دادن راه او دقیقا چه معنایی میتواند داشته باشد.
نماینده دائم ایران در یونسکو در توضیح شخصیت علمی آذرنوش افزود: بر اساس آنچه که در طول سالها شاگردی و همزیستی از ایشان خواندهایم و آنچه که به صورت حضوری از محضر ایشان آموختهایم به نظر من استاد آذرنوش از نظر شخصیت علمی ویژگیهایی داشتند که ایشان را به یک فرد کاملا منحصر به فرد و تحولساز در حوزه آکادمیک در محافل علمی تبدیل میکرد. ایشان یکی از شخصیت هایی است که تفکر بینافرهنگی را در جامعه علمی ما جا انداخت. اینکه چگونه می شود از تعامل های فرهنگی بین ایران و عرب صحبت کرد، چگونه می شود از تعامل فرهنگی بین ایران و غرب صحبت کرد، چگونه می شود از تعامل فرهنگی بین عرب و غرب صحبت کرد و بسیاری از تعاملات بین فرهنگی دیگر که قطعا ایشان یکی از طلایهداران این نوع نگاه در فضای دانشگاهی ما بودند.
وی ادامه داد: از جمله مواردی که در آثار آذرنوش کاملا میدرخشید و به وضوح آشکار است، این است که ایشان تنها یک متخصص برجسته ادبیات عرب نبودند بلکه به نظر من تجلی کامل از یک شخصیت میان رشتهای را میتوانیم در شخصیت وی ببینیم. و این مربوط به سالهایی است که رویکرد میان رشتهای به عنوان یک رویکرد پیشرو در کل جهان مطرح شده بود. بنابراین میتوانیم بهعنوان یک ایرانی به خود ببالیم که هنگام مطرح شدن رویکردهای میان رشتهای در کشورهای پیشرفته دنیا ما هم آنقدر پیشرفته بودیم و هستیم که استادی مانند آذرنوش داشته باشیم که محافل علمی ما را با نگاه میان رشتهای آشنا کند. آذرنوش به عنوان یک استاد ادبیات عرب، یک زبانشناس برجسته هم بود. مطالعات آذرنوش در زبانشناسی تطبیقی زبانهای سامی، در نسبت بین زبانهای سامی و زبانهای باستانی ایران، در حوزه معناشناسی semantic و حتی نشانهشناسی semiotic و بحثهایی که ایشان در این حوزهها دنبال میکرد، نشاندهنده جنبه مهم از شخصیت میان رشتهای ایشان است.
وی افزود: جنبه دیگر از شخصیت ایشان که به نظر بنده در پیگیریهای دانشجویان ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته اما بسیار مهم است و من این تریبون را فرصت مغتنمی میدانم برای یادآوری آن به خودم، دانشجویان و نسل بعدی. آذرنوش بین مطالعات ادبی و آنتروپولوزی (انسانشناسی) پیوند برقرار کرد. مقالاتی که ایشان در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نوشتند و بیرون از آن، کتابهایی که درباره تعامل بین فرهنگ ایرانی و فرهنگ عربی نوشتند مملو از اطلاعاتی است که به این حوزه از دانش مربوط میشود و این فضا را برای حوزه مطالعات ادبی ما به طور کلی و نه فقط ادبیات عرب، باز میکند که نمیتوان در موضوع مطالعات ادبی وارد عمق شد بدون اینکه نگاهی به فرهنگ مردم و نگاهی به فرهنگ عمومی مردم داشته باشیم. همانطور که همین کتاب محیط بصره به ما نشان می دهد که نمی شود جاحظ را شناخت بدون اینکه ما محیط بصره را بشناسیم.
پاکتچی در پایان گفت: جنبههای دیگری از شخصیت میان رشتهای هم در شاکله علمی آذرنوش وجود داشت که بنده به همین اختصار بسنده میکنم و آرزو دارم ما و نسل بعدی ما بتوانیم با آنچه که آذرنوش برای ما در فضای علمی ایجاد کرد این مسیر را دنبال کنیم و آذرنوش را بهتر بشناسیم تا بتوانیم ادعا کنیم که ما راه او را دنبال میکنیم و صرف تمجید کردن و ستایش کردن از یک بزرگی بدون آنکه بدانیم چه ویژگیهایی در او هست که او را به چنین شخصیت بزرگی تبدیل کرده کفایت نخواهد کرد. دانشی که آذرنوش تولید کرد و به نظر من دو جنبه برجسته داشت یک اینکه مطالعه و پژوهش حتما باید با توسعه فکر و اندیشه همراه باشد. بسیاری از جنبههای اندیشگی و اندیشهورزی در آثار آذرنوش موج میزند علاوه بر آن ما همواره شاهد این مسئله بودیم که ایشان از پیشگامان متد و روش در مطالعات علمی بودند و یکی از بزرگترین خدمات ایشان در همین مرکز دائرةالمعارف و در دانشگاه تهران و در جاهای دیگری که بودند انجام دادند این است که نسلی را پرورش دادند که بتواند در حوزه زبان و ادبیات که جماعت تصور میکردند هر چه میخواهد دل تنگت بگوی، ایشان این مسئله را جا انداختند که خیر این حوزه یک حوزه علمی دقیق و ظریف است و باید افرادی که در این زمینه کار میکنند مجهز به متد باشند. شکل دادن به دانشی که از یک سو بر رکن تفکر و اندیشه و از سویی دیگر بر رکن متد استوار است به نظر من یکی از دستاوردهایی است که قطعا آذرنوش به جامعه علمی ما عرضه کرده و من این را به عنوان یک ارگانیسم زنده در ذهن جمعی نخبگان و فرهیختگان و دانشگاهیان خودمان تلقی میکنم. اگر میگوییم آذرنوش زنده است از مجاز استفاده نمیکنیم آذرنوش حقیقتا زنده است به این معنا که این ارگانیسم موجود زندهای است که همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد برای ایشان آرزوی علو درجات و برای بازماندگانشان صبر داریم.
در پایان رضوان مساح دستیار آذرنوش در بخش ادبیات عرب دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دلنوشتهای در سوگ وی خواند: با عرض سلام خدمت همه شما بزرگواران و همکاران دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و دوستداران استاد عزیزم دکتر آذرنوش. من امروز اگر صحبتی دارم با شما عزیزان نه! که با استاد عزیزم دکتر آذرنوش دارم، استادی که بیش از 25 سال در این مرکز در نهایت عشق و محبت به ایشان خدمت کردم. استاد عزیزم! در تمام این مدت خدمتم به شما، همیشه چشم انتظار آمدنتان بودم، تا چون روزهای گذشته کارها را از سر بگیرم، از اخبار و حوادث روزگار بگوئیم و سپس شما کتابی باز کنید و بخوانید یا قلمی بردارید و نوشتن مقالهای را از سر بگیرید و یا ویرایش کنید. 25 سال آمدنتان را تجربه کردم، آمدنی همیشه پر از مهر و محبت، نه برای من که برای همۀ همکاران عزیز در این مرکز. امروز نیز استاد عزیزم، وفادار بودید و آمدید، اما آمدنی دیگر، آمدنی بسیار سخت! استاد در نبود شما، در این مدت کوتاه، غمانگیزترین پیامهای تسلیت را دریافت کردهام، شاگردانتان همه پریشان و ناراحت بودند، هیچکس نبود شما را، رفتن شما را باور نکرده است.
میز کارتان همچنان در اتاقتان پابرجاست و گویا کتابها انتظار شما را میکشند تا باز هم برویم و کار را از سر گیریم. ای کاش بودید و مثل همیشه به من میگفتید که در این روزهای سخت چه باید کرد! ای کاش بودید استاد عزیزم!
وی ادامه داد: اما افسوس که روزگار تن شما را رنجانید و شما را آزرده ساخت افسوس و صد افسوس!
استاد عزیزم، دیدن رنجوری شما تاب و تحملی میخواست که البته در توان هیچکس نبود چه برسد به رفتن شما! اینکه چگونه رفتید و ما را تنها گذاشتید را دیگر نمیدانم. خداحافظی بسیار سخت است اما چارهای نیست، شما را به دستان پرمهر و محبت خدا میسپارم و میدانم که نظارهگر ما هستید و میدانم نزد ایزدمنان در علو درجات خواهید بود! بدرود استادِ عزیزِ از دست رفتهام!
مراسم وداع با آذرتاش آذرنوش در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، با خواندن نماز میت بر پیکر آذرتاش آذرنوش توسط حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی به پایان رسید.
نظر شما