به مناسبت 23 شهریور سالروز درگذشت مرتضی راوندی
پژوهشگری که مردم، محور آثار تاریخی او بودند/ خالق تاریخ اجتماعی ایران
«تاریخ ایران را همواره بر پایه اقدامات سلاطین و امیران نوشتهاند و میباید کتابهایی نوشته شود که موضوع آنها مردم عادی که صاحبان اصلی مملکت هستند باشد.» این عبارت عقیده و باور پژوهشگری بود که گرچه تاریخ نخواند اما بیش از نیم قرن از زندگی خود را صرف فیشبرداری و نگارش کتابهایی درباره تاریخ ایران کرد و آثار ارزشمندی در زمینه جامعهشناسی تاریخی از خود به یادگار گذاشت.
راوندی به گفته خودش برای نگارش «تاریخ اجتماعی ایران» انگیزههای بسیاری داشت. انگیزههایی که به بعد از شهریور ۱٣۲۰ و تشکیل حزب توده ایران و فعالیتهای سیاسی او برمیگشت. این پژوهشگر با بسیاری از اهل قلم و فعالان سیاسی وقت مدتی را در زندان گذراند و نخستین جرقههای تألیف اثری در حوزه تاریخ اجتماعی ایران در همانزمان و همانجا زده شد. «وجود انگیزههای آشکار و پنهان زیاد است، واقعیت این است که ما تاریخ ملی نداشتیم. تاریخی که نمودار زندگی مردم این مملکت باشد وجود نداشت و تقریبا از قبل و بعد از اسلام، تاریخ، بر پایه قدرت فرمانروایان و پادشاهان نوشته شده بود.»
بررسی زاویای زندگی اجتماعی ایرانیان
این پژوهشگر در مقدمه جلد نخست «تاریخ اجتماعی ایران» مینویسد: «تاریخ زندگی مردم ایران، یعنی شرح حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فکری و هنری ایرانیان تا کنون با روش علمی مرود تحقیق و پژوهش قرار نگرفته است، و مورخان و صاحبنظران در راه تدوین تاریخ زندگی اکثریت مردم این سرزمین قدم مؤثری برنداشتهاند.
به حکایت کتب و آثار تاریخی، تا قبل از پیدایش تمدن جدید و رشد افکار دموکراتیک، اکثریت قریب بهاتفاق مورخان ایرانی و خارجی، به اوضاع اجتماعی و اقتصادی توده مردم توجهی نداشتند؛ هدف آنها تأمین زندگی فردی بود و برای حصول این منظور نیروی فکر و قریحهی خود را در اختیار ارباب قدرت میگذاشتند و به خصوصیات زندگی اکثریت مردم- که طبقه مُثمر و فعال جامعه را تشکیل میدهند- توجه نمیکردند.» بر همین اساس راوندی تلاش کرد تا نشان دهد تاریخ یک ملت تنها شرححال حاکمان و فرمانروایان و سیاستهای آنها نیست و تاریخنگار موظف به روایت تمام جنبههای زندگی یک ملت در طول تاریخ است. این نویسنده به جایگاه مردم در تغییر سلسلههای پادشاهی باور داشت و تلاش کرد با نگارش کتاب 10 جلدی خود تصویر کامل از زندگی و تاریخ واقعی مردم ارائه دهد که تمام زاویای زندگی اجتماعی مردم ایران از روزگار پرطمطراق هخامنشیان تا پیروزی انقلاب اسلامی را دربرمیگیرد.
وی بر این باور است: «وقتی میگوییم ملت ایران، این نمودار خصوصیات مردم این مملکت نیست بلکه باید بدانیم که هر طبقه وضعیت خاصی دارد. باید به این موضوع توجه داشت... در دوران پس از تبعید رضاشاه، مطبوعات عمدتا به دو گروه و جناح تقسیم شده بودند، یک عدهای طرفدار سوسیالیسم و افکار اجتماعی بودند و عدهای طرفدار رژیم و رضا شاه و سلطنت. به هر حال گمان میکنم به واسطه تبلیغات موثر حزب توده، توجه به مردم و افکار عمومی بیشتر شد.»
«سیر زندگانی ایرانیان باستان»، «شرح زندگی و ماجراجوییهای پادشاهان قاجار»، «طبقات اجتماعی ایران پس از اسلام»، «ترسیم آیین مملکتداری ایران اسلامی»، «حیات اقتصادی مردم ایران از آغاز تا امروز»، «مظاهر زنگی اجتماعی ایرانیان؛ از عروسی تا عزا!»، «زمانی که ایران وابسته قدرتهای بزرگ شد»، «حیات ادبی ایرانیان به روایت یک حقوقدان»، « از انشعابات دین اسلام تا اندیشههای فلسفی ایرانیان» و «افکار و اندیشههای فلسفی و اجتماعی در ایان» عناوین 10 جلد اثر سترگ و ماندگار راوندی را تشکیل میدهند.
زندهیاد مرتضی راوندی، درباره این مجموعه کتابها نوشته است: «با انتشار جلد دهم «تاریخ اجتماعی ایران» کار سنگین و دشواری را که در حدود چهل سال پیش با علاقه فراوان گردآوری و مطلب و تالیف آن را بر عهده گرفتم پایان یافت و تاریخ اجتماعی ایران با تحمل مشکلات و موانع بسیار در ده جلد از منابع و ماخذ گوناگون جمعآوری و منتشر شد. در هریک از این مجلدات، یکی از نمودها و مظاهر زندگی مردم این سرزمین بررسی و تحقیق شده است.»
میراث راوندی؛ خالق تاریخ اجتماعی ایران
اگرچه «تاریخ اجتماعی ایران» سرشناسترین اثر راوندی بهشمار میرود اما او آثار ارزشمند دیگری را همچون «زندگی روزمره ایرانیان در خلال روزگاران»، «سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا»، «تشریح قانون اساسی» و «سیر قضا و تاریخ دادگستری در ایران و اروپا» تألیف و ترجمه کرده است که از آن میان به معرفی دو کتاب نخست خواهیم پرداخت.
«زندگی روزمره ایرانیان در خلال روزگاران» به تحلیل و بررسی موضوعاتی همچون تاریخ شاهنشاهی ایران و مقام معنوی آن، پیوستگی آیین شاهنشاهی با زندگی و معتقدات ایرانیان، روستانشینی در ایران، کوشش ایرانیان برای پاسداری آیین شاهنشاهی ایران، سهم فرهنگ ایران در پیشرفت بشریت، تقدس سرزمین ایران در آیین ایرانی، بستر جغرافیایی تاریخ ایران، پیوند زندگی و تاریخ و فرهنگ ایرانی با سرزمین ایران و موضوعاتی از این دست میپردازد.
راوندی در بخشی از این کتاب به موضوع سیر و سیاحت ایرانیان پرداخته و در اینباره مینویسد: «یکی از مسائل قابل مطالعه در زندگی روزمره ایرانیان در قرونوسطی طرز مسافرت، وضع راههای ارتباطی و موقعیت و خصوصیات شهرهاست. مردم خردهپا غالبا پیاده یا با اسب و قاطر، و محتشمان و ثروتمندان با زن و فرزند در کجاوهها، عماریها و هودجها با پردههای آویخته راه سفر پیش میگرفتند. امنیت راهها تا حد زیادی مربوط به قدرت و نفوذ سلاطین و فرمانروایان محلی بود، معمولا افراد و خانوادهها برای اینکه از امنیت و آرامش بیشتری برخوردار باشند، با کاروانها همراه میشدند و هر کاروان قافلهسالاری داشت که رهبری و اداره کاروان با او بود.»
این پژوهشگر در کتاب «سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا» به مباحث و موضوعاتی همچون روش تعلیم و تربیت در ایران بعد از اسلام، مهمترین مراکز تعلیم و تربیت، نخستین تلاشهای بشر در راه کتابت و نگارش مورد علاقه خود، تعمیم نسبی فرهنگ بعد از اسلام، نخستین مدرسان و نقش ایرانیان در توسعه و تکمیل مداری و رشد فرهنگ اسلامی، وضع اجتماعی و فرهنگی ایران مقارن حمله مغول، مکتب خانهها در عهد صفویه، وضع مدارس در اواخر زندیه و اوایل عهد قاجاریه، تعلیم و تربیت در عهد قاجاریه، وضع مدارس در آغاز جنبش مشروطیت میپردازد و دیدگاه چند تن از صاحبنظران ایرانی را در باب تعلیم و تربیت بیان میکند و نظریات جدید در تعلیم و تربیت در غرب و روشهای نوین در آموزش و پروش را مورد بررسی قرار میدهد.
نظر شما