مهدی امینی از ضرورت ترجمه کتاب «غزالی و قرآن؛ یک کتاب، چندین معانی» میگوید؛
غرب اسلام را با غزالی میشناسد/ فقر ترجمه و تالیف درباره غزالی
مهدی امینی که این روزها در حال اتمام ترجمه کتاب «غزالی و قرآن؛ یک کتاب، چندین معانی» است، در یادداشتی به بررسی این اثر و نیز غزالیپژوهی در ایران پرداخته است.
دوست و دشمن در عظمت و جایگاهِ بینظیر اثر سترگش احیاء العلوم هم داستاناند. حکیم و عارفِ شیعی ملامحسن فیض کاشانی، احیاء الاحیا ( المَحَجَّه البیضا فی تهذیب الاحیا) را به تاثیر و به نوعی در شرح احیا العلومِ غزالی نوشت. به گواهی آثار غزالی و نیز تذکره نویسان، غزالی شخصیتی وسیع، جامع و پیچیده داشته است. با این همه به سبب مخالفت او با فلسفه، بسیاری نیز او را مسئول و مسبب انسدادِ فکر فلسفی در جهان اسلام میدانند. جالب اینکه، ساده فهمترین و یکی از بهترین شروح بر فلسفه مشا یعنی مقاصد الفلاسفه را همین غزالی فلسفه ستیز نگاشته است. البته اینکه صرفاً یک نفر را مسئول انسداد یک جریان فکری بدانیم قابل بحث است. در واقع ابوحامد از سنخِ حقیقت طلبانی بود که حقیقت را فقط از دین و در دین میجویند. تو گویی غزالی فلسفه را رقیب دین میدانست و فقه را شاید مبقیِ دین، همچون قاطبه فقیهان. از همین روی فلسفه را تکفیر میکرد و جالب اینکه عاقبت در آغوش عرفان غنود. نقش غزالی در عرفان اسلامی به گونهای است که به قول مرحوم زرین کوب فهم تمام جنبههای عرفان و تصوف ایرانی بدون آشنایی با افکار و آثار غزالی، عطار و مولانا ممکن نیست.
به هر روی، با توجه به تاثیرگذاری و جایگاه اندیشگیِ او در جهان اسلام بسیاری در غرب و شرق در ابعاد فکری و شخصیتی او تحقیقات فراوان کردهاند. شاید گزاف نباشد که بگوییم در مغرب زمین اسلام را با غزالی و آثارش شناختهاند. الحق و الانصاف هم غزالی پژوهشی در غرب بازارش گرمتر از شرق و جهان اسلام بوده است. محققان غربی برخی در ابعاد فقهی، برخی در ابعاد فلسفی، و برخی در ابعاد کلامی ابوحامد غور و خوض کردهاند. در ایران عزیز نیز غزالی پژوهیهایی صورت گرفته است اما نه آنچنانکه باید و شاید. البته غزالی نامه استاد همایی و فرار از مدرسه استاد زرین کوب از آثار پیشآهنگ و فاخر در معرفی زندگی و افکار غزالیاند که هر دو قبل از انقلاب-اولی در سال 1317 و دومی در سال 1353- نوشته شدهاند. نتیجه اینکه در تقریباً پنجاه سال اخیر-به جز دو سه پژوهش- کار جدید و جدی در وجوهِ اندیشگیِ او نشده است. فعالیتهایی نیز در حوزه ترجمه شده، که البته آن هم به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد. باری با توجه وضعیت موجود به نظر میرسد که همچنان ترجمه آثار غزالی پژوهان مغرب زمین میتواند به درک و کشف بهتر ابعاد پنهان اندیشه این عالم بزرگ و تاثیرگذار در کشور ما کمک کند.
یکی از آثار پرمایه، بدیع و تقریباً جدید در این حوزه کتاب «غزالی و قرآن؛ یک کتاب، چندین معانی»، نوشته دکتر مارتین ویتینگِم از انتشارات راتلج است. ویتینگم در این کتاب به موضوع تفسیر و مفهوم تاویل قرآن از منظر غزالی میپردازد، موضوعی بکر که در آثار تولید شده داخلی و خارجی پیشین دیده نمیشود. بنده در دوره دکتری یک فصل از کتاب را ترجمه کردم و طولی نکشید که تصمیم به ترجمه کل کتاب گرفتم.
کتاب از دو بخش و شش فصل تشکیل شده است. ویتینگم در بخش اول نظریههای تاویلی غزالی را شرح میدهد و برای نیل به این مقصود طی سه فصل فیصلالتفرقه بین الاسلام و الزندقه، المستصفی من علم الاصول و چهار کتاب دیگر غزالی را میکاود.
نویسنده در بخش دوم به روشهای تاویلی غزالی میپردازد و این بار برای در آغوش کشیدن حقیقت، طی سه فصل سه کتابی که بیشتر از همه به تفسیر غزالی از برخی آیات خاص قرآن پرداختهاند را بررسی میکند: جواهرالقرآن، القسطاس المستقیم و مشکلات الانوار. اینکه مارتین ویتینگم تا چه اندازه حقیقت را دریافته و گزارشی دقیق و درست از موضوع پژوهش به دست داده است را به اختیار خوانندگان فرهیخته و عالم باید گذاشت. اما مترجم با مایه دانشی اندکش برآن است که غزالی و قرآن نگاهی تازه و طرحی نو در آثار غزالی درانداخته است. مختصر اینکه کتاب ارتباط بین علائق کلامی، فقهی و عرفانی غزالی را بررسی میکند، تاثیرپذیری غزالی از ابن سینا را در مشکات الانوار نشان میدهد، و از طرحهای تفسیری غزالی و جایگاه تاویل در تفکر و تفسیرِ او حکایت میکند.
ترجمه این اثر در مرحله پایانی است و به امید خدا سال آینده توسط انتشارات پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی وارد بازار میشود. این کتاب حتماً مورد استقبال قرآن پژوهان، عرفان پژوهان و دیگر علاقهمندان به مطالعات اسلامی قرار خواهد گرفت.
نظر شما