تقریبا به مدت 20 سال، چهار دوره سمینار «کتابهای بزرگ و مهم» را برای کالج جنوب شرقی تدریس کردم. خوانش آثار مطرحشده در این جلسات من نه صرفا برای دانشآموزان که برای خود من نیز در مقام استاد، سازنده بود. از طریق این آثار، توانستم ظهور و توسعه تفکر و تمدن غربی را که ایدئولوژیهای امروزی ریشه در آنها دارند، ردیابی کنم. به همین خاطر، در قدردانی از آن ها، فهرست کتابهایی را ارائه میکنم که هر انسان جویای تفکر باید خواندنشان را مد نظر قرار دهد:
«اودیسه» هومر: چرا خواننده قرن 21 باید به خودش زحمت داده و داستانی کهن را درباره بازگشت قهرمانی یونانی بخواند که پس از 20 سال به خانه و خانوادهاش بازگشته است؟ چون این داستانی گیرا که ما را به درک ساختار چندخدایی یوناان و تلاش بشر برای کشف خود رهنمون میکند. این افسانه بر نقاط قوت منحصربهفرد زنانه تاکید میکند. همچنین از صحنه تراژیک زندگی سخن میگوید و افراد رنجور میان ما را خطاب قرار میدهد، از «رنج ضروری» ناشی از سقوط و شکست بشر سخن به میان میآورد و تشویقمان میکند که با چالشهایی که زندگی در برابرمان قرار میدهد، روبرو شویم.
«جمهور» افلاطون: این کتاب کمحجم منبعی است پایهای برای درک تاریخ روشنفکری غرب. در «جمهور»، افلاطون ماهیت هدالت و زندگی نیک، محدودیتهای شناخت انسان و نقش مناسب فلسفه را بررسی میکند. متاسفانه، فلسفه سیاسی وی پیشدرآمدی باستانی به چپگرایی مدرن بوده که در اندیشههای سوسیالیستی و مترقی تجلی یافته است.
«اخلاق نیکوماخوس» ارسطو: ارسطو کتاب اخلاق (چهبسا تاثیرگذارترین اثر خود) را با این پرسش میآغازد: «عالیترین خیر بشری چیست؟» پاسخ او: خوشبختی. این یگانه چیزی است که آن را صرفا به خاطر خودش میخواهیم تا آنکه وسیلهای باشد برای رسیدن به دیگر اهداف. ارسطو فضیلت را به دو دسته «فکری» و «اخلاقی» تقسیم میکند و معتقد است که شخص بافضیلت نهتنها براساس منطق عمل میکند بلکه آن را براساس عادت انجام میدهد، یعنی تا زمانی که فضیلت بدل به نخستین بازتاب او شود.
«انهاید»، اثر ویرژیل: این اثر با به تصویر کشیدن بنیان اسطورهای روم، حماسهای است از تمدن غرب. در این اثر، آنئاس، قهرمان ویرژیل تصمیم میگیرد که ردای رهبری به تن کرده و خود را در معرض رنجی قرار دهد که فرد با فداکاری برای مصلحن جمع به آن دچار میشود.
«شهر خدا»، نوشته آگوستین: اگر بنا باشد یگانه متن مورد علاقهام در آثار کلاسیک غربی انتخاب کنم، این اثر همان است. آگوستین، پس از جنجال پلاجیوس و غارت روم، دست به نوشتن این اثر زد و در آن بدیلی برای اهمیتی که ویرژیل بر اهمیت روم قائل بود ارائه داد. وی استدلال میکند که فلسفه، دین و سیاست روم مبتنی بر بتپرستی بود، عشق ادعایی روم به عدالت در واقع نقابی بود برای پوشانیدن شهوت به قدرت و این تمدن نقشی اندک در روند تاریخ الهی داشت. اثر آگوستین، کاری است شکوهمند.
«مدخل الهیات»، نوشته توماس آکویناس: این کتاب بدون شک تاثیرگذارترین رساله الهیاتی دورانهاست. در این اثر، آکویناس بیش از 600 پرسش الهیاتی را پیش کشیده و از کتاب مقدس، تاریخ کلیسا و منابع ارسطویی و افلاطونی بهره برده است. مدخل الهیات اثری است سترگ.
«رساله درباره علم و هنر»، اثر ژان-ژاک روسو: نویسنده در این کتاب استدلال میکند که تمدن تاثیری فسادانگیز بر بشر گذشته است. هنر به تقویت افسارگسیخته حسانیت و جنسیت میانجامد، حال آنکه علم جای مذهب را گرفته است. وی استدلال میکند که هنر و علم، عقل را بر حس ناب و خالص و یادگیری را بر فضیلت ساده برتر میشمارد. روسو تاثیر زیادی بر نویسندگان و متفکران پس از خود گذاشت. او از چهرههای مهم در انقلاب فرانسه و از پیشگامان فردگرایی بود.
گزیده نوشتههای کارل مارکس: مارکس در پی تصویر کردن جهانی متفاوت بود. او جبرگرایی اقتصادی بود و استدلال میکرد که منطق تاریخ بشر را میتوان با مطالعه «مبارزه طبقاتی» اقتصادی آشکار کرد که ناگریز باید زمان روی داد که برخی «دارا» باشند و برخی «ندار». وی استدلال میکرد که انقلاب سوسیالیستی در نوعی مدینه فاضله روی میدهد که در آن شر فروکش کرده و دولت از میان میرود. تاثیر مارکس را میتوان نهتنها در آشوبهای اجتماعی و سیاسی قرن بیستم بلکه در نظریههای انتقادی قرن 21 مشاهده کرد.
«سیستم سیاست اثباتی»، نوشته اگوست کنت: در این اثر چندجلدی، کنت استدلال میکند که انسانها ذاتا خوب هستند، اما توسط نهادهای فاسد فرهنگی و تربیت سیاسی ملی منحرف میشوند. وی کیشی ملحدانه را متصور بود که اشکال قدرتمند مذهب و دولتملت را تضعیف میکند. این متفکر چنین استدلال میکرد که با تضعیف مذاهب سنتی و ساختار مبتنی بر دولتملت، جنگها و تنشها متوقف میشود. و چنین بود که مدینه فاضلهای بدون مرز و مبتنی بر صلحطلبی شکل میگیرد. کنت در پی دستیابی به نوعی رستگاری بود که در آن آموزه مسیحایی عشق را میتوان به حالت کلی انساندوستانه و انتزاعی نسبت به ابنای بشر تقلیل داد. به عقیده وی، با محبت و فضیلتی که از مرجع استعلاییاش جدا شده باشد، خاک آماده رشد و نمو وحدت و حسن نیت جهانی میشود.
نظر شما